![]() |
داستانی ازمردانگی وسخاوت کوروش کبیر - نسخهی قابل چاپ +- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum) +-- انجمن: علم، فرهنگ، هنر (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=40) +--- انجمن: تاریخ (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=34) +---- انجمن: وسطی و باستان (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=46) +---- موضوع: داستانی ازمردانگی وسخاوت کوروش کبیر (/showthread.php?tid=1868) |
RE: داستانی ازمردانگی وسخاوت کوروش کبیر - اورمان - 28-02-2012 نقل قول: شما که هنوز یک مدرک درب و داغون تاریخ هم نداری من نمی دونم چطور حرف متخصصان تاریخ که تمام عمر خودشون به دانش تاریخ پرداخته اند رد می کند.چه ربطی داره شما هر ادعایی که میکنی باید با مدرک و سند قابل قبول باشه برگرد این صفحاتو نگاه کن من برای ادعاهام سند معرفی کردم تو هم سند معرفی کن من قبول کنم منتها سندا نه دایره المعارف RE: داستانی ازمردانگی وسخاوت کوروش کبیر - SABER - 28-02-2012 نقل قول: منتها سندا نه دایره المعارفمی گم مدرک درب و داغون تاریخ نداری برای همینه. در مقالات علمی به دایرت المعارف رفرنس(ارجاع) می دهند و مرجع معتبر است. RE: داستانی ازمردانگی وسخاوت کوروش کبیر - اورمان - 28-02-2012 منو از چی میترسونی؟ از اخراج؟ این روش شماست وقتی میبینین نمیتونین برای ادعای خود سند و مدرک معتبر معرفی کنید ترجیح میدین که نزارین طرف مقابل حرف بزنه RE: داستانی ازمردانگی وسخاوت کوروش کبیر - SABER - 28-02-2012 در ضمن ما سندی جز تخیلات شما ندیدیم. به هرحال دفعه بعد دروغ پردازی کنید بدون هشدار جلوی دروغ پردازی شما گرفته می شود تا از این بیش تر مطالب بدون مرجع و گمراه کننده در این بخش تولید نشود. اگر روندتون رو عوض کنید و مرجه بدهید که مشکلی نیست. RE: داستانی ازمردانگی وسخاوت کوروش کبیر - اورمان - 28-02-2012 نقل قول: می گم مدرک درب و داغون تاریخ نداری برای همینه.در مقالات علمی نه در تاریخ تاریخ فرق میکنه هیچ کس نمیاد تو دایره المعارف کشور خودش از خودش بد بگه که RE: داستانی ازمردانگی وسخاوت کوروش کبیر - SABER - 28-02-2012 نقل قول: منو از چی میترسونی؟بله دروغ پردازی روش شماست این هم دروغی بیش نیست. نقل قول: در مقالات علمی نه در تاریخعجب ادم بی دانشی هستی. علم و دانش از مقالات ساخته می شه. هر چیزی که الان در زمان حاضر علم شده است اولش مقاله بوده در زمان حاضر این چنین است. RE: داستانی ازمردانگی وسخاوت کوروش کبیر - FARID.SHOMPET - 28-02-2012 نقل قول: یک مطلب توی این تاپیک از بنده بیار که غیر علمیهتغریبا ۷۰ درصد سخن های شما غیر دانشی است. شما تلاش دارید همه کتاب ها و همه سند ها رو نادیده بګیرید و ان ط،ر که دوست دارید تاریخ رو تصور کنید. شما هر جوری می خواهی تاریخ رو تصور کن. ولی انجمن تاریخ ما فقط مطلق به سند و کتاب است. نه چند تا ګفته که کسی از خودش در بیاره. من هشدارم رو دادم. مهم هم نیست برام که در مورد محروم کردنتون در مورد من چه اندیشه ای میکند وقتی اندیشه میکنم چیزی به تاریخمون و یا کشورمون صدمه میزنه جلوش رو میګیرم. RE: داستانی ازمردانگی وسخاوت کوروش کبیر - اورمان - 28-02-2012 نقل قول: در ضمن ما سندی جز تخیلات شما ندیدیم.کتیبه های هخامنشی سند نیست؟ هردوت سند نیست؟ (البته قبول دارم هردوت زیاد قابل اعتماد نیست ولی بهتر از هیچیه) RE: داستانی ازمردانگی وسخاوت کوروش کبیر - ☭Nicola☭ - 28-02-2012 ماساژت ها با نیزه آهنی حمله می کردن وجیغ می کشیدند وبه زنان تجاوز می کردند وخانه ها را آتش می زدند وغذا ها رو به تاراج می بردند ودرمقابل کوروش که روی مردمش غیرت داشت ونمی گذاشت احدی در کشورش ناراحت شود وحقوقش از بین رود وبا وجود پیری(70 سالگی)مثل جوانی برومند اسب زین کرد و به یاری ایران آریایی شتافت ودر راه کشورش فدا شد به راستی که کوروش در تاریخ جاودانه است ومن کوروش را شیرازه ی تاریخ می دانم.اما نحوه کشته شدنش غم انگیز است او درمیدان نبرد نمرد بلکه در چاهی افتاد ولگریانش اورا پیدا نکردند ورفتند وبعد اون زنه اومد و کوروش را دستگیر کرد وسرش را برید وکوروش قبل مرگ گفت: اکنون که به پایان زندگی نزدیک گشتهام وقتی درگذشتم مرا خوشبخت بپندارید. کام من این است که این احساس در اعمال و رفتار پارسیان مشهود باشد. زیرا من هنگام کودکی، جوانی و پیری بخت یارم بوده همیشه نیروی من افزون گشته است. آنچنانکه هم امروز نیز احساس نمیکنم که از هنگام جوانی ناتوان تر شده ام. من دوستان را به خاطر نیکوییهای خود خوشبخت و دشمنانم را فرمانبردار دیدهام. زادگاه من قطعه کوچکی از آسیا بود. من آنرا اکنون با افتخار و بلندپایه باز میگذارم. در این هنگام که به دنیای دیگر میگذرم، میهنم را خوشبخت میبینم و از اینرو میل دارم که آیندگان نیز مرا مردی خوشبخت بدانند. ای پارسیان! من شما را از کودکی چنان تربیت کردهام که پیران را آزرم (شرم)دارید و کوشش کنید تا جوانتران نیز از شما آزرم بدارند. هرکس باید برای خویشتن، دوستان یکدل فراهم آورد و این دوستان را جز به نیکوکاری بهدست نتوان آورد. بهنام خدا و نیاکان درگذشته، ای پارسیان اگر میخواهید مرا شاد کنید نسبت به هم آزرم بدارید. اگرپیکر بیجان مرا یافتید هنگامی که دیگر در این دنیا نیستم در میان سیم و زر مگذارید و هر چه زودتر آن را به خاک بازدهید. چه بهتر از اینکه انسان به خاک که اینهمه چیزهای نغز و زیبا میپرورد آمیخته شود. من همواره مردم را دوست داشتهام و اکنون نیز شادمان خواهم بود که با خاکی که به مردمان نعمت میبخشد آمیخته شوم. اکنون احساس میکنم جان از پیکرم میگسلد... به آخرین اندرز من گوش فرا دارید اگر میخواهید دشمنان خود را تنبیه کنید. به دوستان خود نیکی ورزید. وبعد اون زن سر کوروش کبیر را قطع کرد و... ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() RE: داستانی ازمردانگی وسخاوت کوروش کبیر - SABER - 28-02-2012 نقل قول: کتیبه های هخامنشی سند نیست؟افسوس که مرجع دادن هم نمی دانی یعنی چه. الان من بگم تو کتیبه اینو نوشته. شد سند؟ باید لینک بدی به مرجع یا بگی در کتاب فلان. خودت که به حساب نمی ایی. |