28-03-2014، 11:34
بـــه امـــيـــد ايـــــــرانواسه سه ديقه تو دلت را بده مارو
ما رو
تا من نشون بدم ايرانو رابطه ها رو
ها رو
اينا حرفاي امروز و ديروزه برپا
ايران شده اسير يه ويروس مرگبار
ديگه احتياجي به حرفاي سياسي نداريم
ديگه به دشمناي خارجي نيازي نداريم
يه جنگ روانيـه حالا داخل ايرانـه
همه افتاديم به جون هم ، عاقل و ديوانه
با تني خسته ، كوفته ، خشكيده ، ميري
تا با مشكلات زندگي كشتي بگيري
وقتي مي بينيم همو يه مشتي يار و ياور
وقتي رفتي ميبنديم به فش خوارو مادر
نگاه ما به هم شده مثل قاتل
توجه نميكنيم ديگه به حس باطن
ديگه دور و بر ماها پره حزب باده
هست باهات ، اگه داشته باشي استفاده
چه دخترا كه تا ميشنون اسم تاجر
ميگن اين بهترين كس واسه ازدواجه
عشق چيه بابا ؟! ... اين حرفارو ولش
عشقو ديدي برسون سلام ما رو بهش
چه پدرا كه به زير بار هزينه رفتن
بچه ها فك ميكنن پدرا وزير نفتن
هركس اسم خودشو بغل كرده
اينا پيشرفت نيست ، اينا عقب گـــــرده
[Rastin]
اي داد از اين همه بيداد
خواهم كه ز غم شوم آزاد
از جور و ستم همه فريـــاد
چون هستي من شده بر بــــاد
[Yas]
ديگه ريخته توي دل من هرچي درده
دليلش به هفت سال پيش برميگرده
روزاي گريه و اشك و عزاداري
من تو فكر اين كه واسه مهمون غذا داريم !؟
به يكي گفتم ، تو بيا بين مردا يك باش
مهم نيست كه پدرم ازت هفتا چك داشت
نصف پولو بده منصف باش با ما يه خورده
گفت طلبكار بابات بوده حالا كه مـــــرده
خاطراتيه كه تو دفترم مي نويسم
قلم كلماتو مياره و مي نويسم
اينا باعثه گلوم پر ِ از بغضيشه
كه ببنده به دهنم راه اكسيژن
شايد بين ايران و خاطره م رابطه اي ندي
منظورم اينه از اينجا دارم خاطره ي بدي
ولي ، هه اينجا سرزمين و وطنمه
ايران تنها دليل وجود بدنمـــه
[Rastin]
اي داد از اين همه بيداد
خواهم كه ز غم شوم آزاد
از جور و ستم همه فريـــاد
چون هستي من شده بر بــــاد
[Yas]
ديگه ترس برخورد و رفتار و روابط مـــا
داره كثيف تر ميشه از هواي تهـــران
بعضي ميــگن ، كه ايــران ، يه قفسه بايد
از اينجا بري تا بكشي يه نفس راحت
ميگن اينا توي وجود ما رفته ارثي
ولي اين برميگرده به پول نفت و بنزين
كه باعثه از نبودن امنيت مالي
توي سختيا بكنيم پشت همديگه رو خالي
ولي بيا جلو ، خودتو بساز ، ميتوني
چرا واسه پول همديگه رو قصاص ميكنيم ؟
هموطن به خدا من هستم ، به صعود تو راضي
پس بيا با هم بشكنيم اين خطوط موازي
[Narration]
ميدونم اينو
غروره ما ايرانيا ، به گذشته ي ماست ؛ به تاريخ ماست
ولي به خدا اون ديگه گذشته
الان ما چي هستيم ؟!
الان واسه آينده مون چي داريم ؟!
بيا هموطن
بيا دست همديگه رو بگيريم
تا آينده ي ايران
به اسم من و تو افتخار كنه
ما رو
تا من نشون بدم ايرانو رابطه ها رو
ها رو
اينا حرفاي امروز و ديروزه برپا
ايران شده اسير يه ويروس مرگبار
ديگه احتياجي به حرفاي سياسي نداريم
ديگه به دشمناي خارجي نيازي نداريم
يه جنگ روانيـه حالا داخل ايرانـه
همه افتاديم به جون هم ، عاقل و ديوانه
با تني خسته ، كوفته ، خشكيده ، ميري
تا با مشكلات زندگي كشتي بگيري
وقتي مي بينيم همو يه مشتي يار و ياور
وقتي رفتي ميبنديم به فش خوارو مادر
نگاه ما به هم شده مثل قاتل
توجه نميكنيم ديگه به حس باطن
ديگه دور و بر ماها پره حزب باده
هست باهات ، اگه داشته باشي استفاده
چه دخترا كه تا ميشنون اسم تاجر
ميگن اين بهترين كس واسه ازدواجه
عشق چيه بابا ؟! ... اين حرفارو ولش
عشقو ديدي برسون سلام ما رو بهش
چه پدرا كه به زير بار هزينه رفتن
بچه ها فك ميكنن پدرا وزير نفتن
هركس اسم خودشو بغل كرده
اينا پيشرفت نيست ، اينا عقب گـــــرده
[Rastin]
اي داد از اين همه بيداد
خواهم كه ز غم شوم آزاد
از جور و ستم همه فريـــاد
چون هستي من شده بر بــــاد
[Yas]
ديگه ريخته توي دل من هرچي درده
دليلش به هفت سال پيش برميگرده
روزاي گريه و اشك و عزاداري
من تو فكر اين كه واسه مهمون غذا داريم !؟
به يكي گفتم ، تو بيا بين مردا يك باش
مهم نيست كه پدرم ازت هفتا چك داشت
نصف پولو بده منصف باش با ما يه خورده
گفت طلبكار بابات بوده حالا كه مـــــرده
خاطراتيه كه تو دفترم مي نويسم
قلم كلماتو مياره و مي نويسم
اينا باعثه گلوم پر ِ از بغضيشه
كه ببنده به دهنم راه اكسيژن
شايد بين ايران و خاطره م رابطه اي ندي
منظورم اينه از اينجا دارم خاطره ي بدي
ولي ، هه اينجا سرزمين و وطنمه
ايران تنها دليل وجود بدنمـــه
[Rastin]
اي داد از اين همه بيداد
خواهم كه ز غم شوم آزاد
از جور و ستم همه فريـــاد
چون هستي من شده بر بــــاد
[Yas]
ديگه ترس برخورد و رفتار و روابط مـــا
داره كثيف تر ميشه از هواي تهـــران
بعضي ميــگن ، كه ايــران ، يه قفسه بايد
از اينجا بري تا بكشي يه نفس راحت
ميگن اينا توي وجود ما رفته ارثي
ولي اين برميگرده به پول نفت و بنزين
كه باعثه از نبودن امنيت مالي
توي سختيا بكنيم پشت همديگه رو خالي
ولي بيا جلو ، خودتو بساز ، ميتوني
چرا واسه پول همديگه رو قصاص ميكنيم ؟
هموطن به خدا من هستم ، به صعود تو راضي
پس بيا با هم بشكنيم اين خطوط موازي
[Narration]
ميدونم اينو
غروره ما ايرانيا ، به گذشته ي ماست ؛ به تاريخ ماست
ولي به خدا اون ديگه گذشته
الان ما چي هستيم ؟!
الان واسه آينده مون چي داريم ؟!
بيا هموطن
بيا دست همديگه رو بگيريم
تا آينده ي ايران
به اسم من و تو افتخار كنه