امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 1
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

جن (ترس نداره بیا)

#1
كلمه ((جن )) در اصل به معني چيزي است كه از حس انسان پوشيده باشد ، مثلا مي گوئيم جنه الليل  يا فلما جن عليه الليل يعني هنگامي كه پرده سياه شب او را پوشاند و به همين جهت (( مجنون )) به كسي كه عقلش پوشيده و (( جنين )) به طفلي كه در رحم مادر است و (( جنت )) به باغي كه زمينش را درختان پوشانده اند ، و (( اجنان )) به قلب كه در درون سينه پوشانده شده و (( جنه )) به سپر كه انسان را از ضربات دشمن مي پوشاند ، آمده است .

البته از آيات قران استفاده مي سود كه ((جن )) يكنوع موجود عاقلي است كه از حس انسان پوشيده شده و آفرينش آن در اصل از آتش يا شعله هاي صاف آتش است ، و ابليس نيز از همين گروه است .

برخي از دانشمندان از آنها تعبير به نوعي از ((ارواح )) عاقله مي كنند كه مجرد از ماده مي باشند و نيز از آيات قران بر ميآيد كه آنها مؤمن و كافر دارند ، مطيع و سركش دارند و آنها نيز داراي تكليف و مسئوليتند .

اما آيا اين دو كلمه ( جن و جان ) هر دو به يك معنا است و يا چاننچه بعضي از مفسران گفته اند جان نوع خاصي از جن است .

اگر آيات قران را كه در اين زمينه وارد شده در برابر هم قراردهيم روشن مي شود كه هر دو به يك معنا است ، چرا كه در قران گاهي ((جن )) در مقابل انسان قرارداده شده و گاهي (( جان )) در مقابل انسان .

مثلا در آيه 88- سوره اسرا مي خوانيم :

(( قل لئن اجتمعت النس و الجن ))

و يا آيه 56 سوره ذاريات مي خوانيم :

((و ما خلقت الجن و النس الا ليعبدون ))

در حالي كه در آيه 15 سوره الرحمن مي خوانيم :

(( خلق الا نسان من صلصال كالفخار و خلق الجان من مارج من نار ))

البته (( جان )) به معني ديگري نيز در قران آمده كه آن نوعي از مار است چنانچه در داستان موسي ميخوانيم :

(( كانها جان ))  ( قصص- 31 )

               همانا از آن گل كه خشكيده بود         به انسان بداديم جان و وجود

               به نار فروزان كه بگداختيم                  از او پيشتر جنيان ساختيم

                                  

 

 

شان نزول سوره جن 

 

سوره جن چهلمين سوره از قرآن است .  با 28 آيه و 235 كلمه  و 780 حرف بر وجود پيامبر ( ع ) نازل شد . در قرآن 23 بار كلمه ي (( الجن )) ، 5 بار كلمه ي (( جان )) ، 5 بار (( الجنه )) ، 9 بار (( مجنون )) ، 2 بار (( الجان )) ذكر شده است .
 
 پيامبر از مكه به سوي بازار عكاظ در طائف آمد تا مردم را درآن مركز اجتماع بزرگ به سوي اسلام دعوت كند ، اما كسي به دعوت او پاسخ مثبت نگفت در بازگشت به محلي رسيد كه آن را وادي جن مي گفتند ، شب را در آنجا ماند و تلاوت آيات قران مي فرمود ، گروهي از جن شنيدند و ايمان آوردند و براي تبليغ به سوي قوم خود بازگشتند .
 
 
علامه طباطبايي (ره ) مي فرمايند :
(( تقسيم آيه مباركه ( بسم ال ...   ) در مربعات به حروف ابجد ، براي دفع جنيان مفيد است .
 
 
 
مسجد جن در غرب شهر مكه است كه محل نزول جنيان است و مستحب است حاجيان دز آن مسجد رفته و دو ركعت نماز بجا آورند . 
 
 
 
آيا جن مانند انسان ثواب و عقلاب دارد

 

گناهكاران و كافران جنيان همچون انسان اهل جهنم اند و در عذاب الهي گرفتار خواهند بود . زيرا آنها مانند انسان مكلف به اعمال و عبادت بوده و كارهايشان از روي اختيار است و از آن جايي كه شيطان از جن است و جن داراي ثواب و عقاب است از اين رو در يوم الحساب به عذاب الهي گرفتار مي شوند .
همچنانكه در قران آمده است : (( ولكن حق القول من لا مكان جهنم من الجنه و الناس اجمعين ))
اما وعدة حق و حتمي من است كه دوزخ  را البته از كافران جن و انس پر سازيم .
                               
 
 
نوحه جنيان بر امام حسين (ع )

از ام سلمه همسر پيامبر (ص ) نقل شده است كه گفت : از هنگام رحلت پيامبر نوحه جن را شنيدم ،تنها يك شب صداي آنها بره گوشم نرسيد كه دانستم فرزندم حسين را كشتند و زني از جنين آمد و كفت :
اي چشمان من از ديده اشك فرو با ر ، كه چه كسي بعد از من به آن شهيدان بكريد و ...
 
نظر ملا صدرا درباره جن

مي نويسد : جن را موجودي در اين جهان حس و وجودي در جهان غيب و تمثيل (( عالم مثال )) است اما وجودشان در اين جهان هيچ جسمي كه آن را نوعي از لطافت و اعتدال باشد نيست ، جز آنكه روحي در خور آن و نفسي كه مبدا فعال به آن اضافه شده است مي باشد آنان در لطافت و نرمي مبوسط و پذيراي جدائي و گرد آمدن است ، چون جدا گست قوامش نازك و حجمش لطيفتر گشته و از ديگران پنهان مي گردد .
 
 
جنگ علي (ع ) با جنيان

 

علامه طباطبائي مي فرمايند : (( كه جنگ علي ( ع ) با جنيان واقعيت دارد كه در روايات وارد شده است يكي ازآنها جنگ با جن (( نصيبين )) بود و علت اين كه آن حضرت با آنها جنگيئ اين بود كه آنها هم مكلفند و كافر و مؤمن دارند .
و در روايتي ديگر آمده كه در كربلتا زعفر جن به امام حسين ( ع ) اظهار ارادت و اطاعت كرد و از او اجازه مقاتله حق خو است .
                        
 
غذاي اجنه

در بعضي از روايات وارد شده كه طعام اجنه بو كردن استخوانها است كه دور مي ريرند و از بو كردن استخوان سير مي شوند . لذا وارد شده كه مكروه است استخوان ها را زياد پاك كرد يا با دست چرب و نشسته بخوابند و سر ظرف را در شبها بازگذارند . چنانكه ((ابن ابويه )) نقل كرئه است : گروهي از طايفه جن به خدمت پيامبر اكرم (ص ) شرفياب شدند و عرض كردند : يا رسول الله چيزي براي خوردن به ما عطا كن ، حضرت استخوان و بازمانده ي غذا به آنها عطا كرد .
 
 
در تفسير منهج الصادقين مي نويسد : ميان خلقت جان و آدم شصت هزار سال فاصله بود و در حديث ديگري علامه مجلسي در سماء العالم بحار از علي (ع ) روايت كرده كه مي فرمايند : هفت هزار سال قبل از خلقت آدم در روي زمين دو طايفه مسكن داشتند ، زايفه جن و طايفه نسناس . نسناس طايفه اي بودند كه به انسان شباهت داشتند اما از بني آدم نبودند و مشخصات ظاهري آنها اين گونه بود كه داراي يك دست و يك پا بودند و به جاي دهان منقار داشتند و مثل بهايم چرا مي كردند .
اما اين دو طايفه غالبا با هم نزاع داشتند و با هم مي جنگيدند  اما فساد و طغيان جن بيشتر بود ، خداوند عالم جمعي از ملائكه را فرستاد تا با  جنيان  جنگ كردند و شيطان را كه حاكم و اميد آنها بود گذفتند پس اورا اسير كردند و به جانب آسمان بردند . شيطان از كثرت عبادت ترقي كرد و درجه و مقامش بالا رفت به طوري كه به ملائكه مشتبه شد و گمان مي كردند شيطان هم از جنس آنهاست و او را تعظيم و احترام كردند تا وقتي كه پاي امتحان به ميان آمد و خداوند آدم از خاك خلق كرد و به او فرمود به طرف آدم سجده كن و نكرد . پس با توجه به عصيان و سر كشي او ، اين اشكال به نظر مي رسد كه چگونه از فرشته اي گناه كبيره  ممكن است سر بزند ؟ ما در نهج البلاغه مي خوانيم كه (( هرگز ممكن نيست خداوند انساني را به بهشت بفرستد در برابر كاري كه به خاطر آن فزشته اي را از بهشت رانده است ( اشاره به غرور ابليس ) .
در قرآن آمده است كه (( كان من الجن )) ابليس از طايفه جن است . بايد گفت كه بنا بر آنچه در قرآن آورده است هدف و فلسفه خلقت جن و شيطان عبادت و پرستش خداست . (( و ما خلقت الجن و الانس الا ليعبدون))
       
 
در عيون اخبار الرضا از امام هشتم روايت شده كه شخصي از امام پرسيد ، مگر ابليس فرشته نبود ؟
امام فرمود : (( نه ، مگر سخن خدا را نشنيده ايد كه فركوده است (فسجد و الا ابليس كان من الجن )
 
 
در روايتي از پيامبر (ص ) نقل شذه است كه فرمودند : ( خداوند جنيان را در 5 صنف آفريده است :
1.     مانند باد در هوا نا پيدا
2.    به صورت مارها
3.  به صورت عقربها
4.   به صورت حشرات زمين
5.   قسمتي از جنيان مانند انسان كه بر آنها حساب و عقاب است .      

 

 

 

آيا جنيان پيامبري دارند ؟

در بحار الا نوار روايتي است كه :
مردي از اهل شام از علي ( ع ) پرسيد كه آيا خدا پيامبري بر جنيان فرستاده است ؟
حضرت فرمود : بلي خداوند پيانبري به سوي آنها فرستاد كه نامش يوسف بود او را كشتند و مشغول فسق و فجور بودند تا وقتي كه پيامبر ما خاتم انبياء مبعوث شد 9 نفر از رؤساي آنها خدمت رسول الله آمدند و قران را از پيامبر شنيدند و به سوي قوم خويشان خود بر گشته و آنها را از عذاب آخرت ترساند ند و همه را به حضور پيانبر آوردند و اسلام اختيار كردند و بعد از آن اين آيات نازل شد .
((بسم الله  الر...فل اوحي الي انه الستمع تقر من الجن فقالوا انا سمعنا قرانا عجبا ، يهدي الي الرشد فامنا به و لن نشرك بربنا احدا ))
( اي رسول . بكو مرا وحي رسيده كه گروهي از جنيان آيات قران را ( هنگام قرائت من ) استماع كردند و پس از شنيدن گفته اند : ما از قران آيات عجيبي شنيديم ،اين قران خلق را به راه خير و صلاح هدايت ميكند ، به اين سبب ما بدان ايمان آورده و ديگر هرگز به خداي خود مشرك نخواهيم شد .   بايد گفت كه آنها داراي روح و نفس هستند ، سير كمال هم دارند ، منتهي دامنه سير كمالشان از انسان كمتر است ، قواعدي براي تكميل روح و اتمام حجت دارند . از بين خودشان پيامبري ندارند و بايست از دستورات پيامبر آدميان پيروي كنند ،چنانكه عدهاي از ؟آنها به حضرت مسيح  گرويدند و عده اي ديكر به حضرت محمد (ص ) .
 
 
 
دفع ضرر جن و شيطان

 

در طب الائمه از خضرت علي (ع ) روايت است كه اين آيات جهت دفع جن است ( خواندن يا نوشتن و همراه داشتن آن ، نافع است :
( ان ربكم الله الذي خلق السموات و الارض في ... ) ( اعراف / 54  56 )
 
 
شيخ طبرسي در مكادم الاخلاق روايت نموده كه حضرت رسول (ص) هنگام خواب آيه الكدسي مي خواندو مي فرمود كه جبرئيل به من نازل شد و گفت :اي محمد به درستي كه عفريتي از جن در موقع خواب شما را دچار كيد مي نمايد ، پس بر تو باد به آيه الكرسي . 
 
 
 
جن  ديو  پري

 

يكي از موجودات نا ديدني جن است . جهان ما براي جن قابل رؤيت و حي نيست ولي جهان جن  براي ما انسانها
قابل حس نيست اين موجودات به 3قسم پري و ديو و جن تقسيم مي شوند :
1.     ديو ها پستترين نژاد خاكستري رنگ و خشن اند  و چشمانشان حد وسط افقس عمودي است.
2.    جنها نژاد متوسطو مثل آتش سرخ رنگ هستند و چشمانشان عمودي است و پاهايشان كوتاه و گرد ، چيزي شبيه سم نه اينكه سم واقعي باشد .
3.  پري نسبت به آن دو از نظر خلقت برتري دارد و پري ها سفيد و بسيار زيبا هستند مثل انسانهاي سفيد پوست چشمشان مثل انسان افقي است . هيكل آنها تقريبا شبيه انسان است با اين تفاوت كه ديوها كمي درشتتر و جن ها كمي ريزتر از انسان و شكل كلي شان مثل انسان است و دو چشم و دو گوش و ... دارند .    
 
 
 
ازدواج جنيان

 

جنيان ازدواج هم دارند و به صورت خانوادگي زندگي مي كنند و جا و مكان برايشان مطرح نيست ، نر و ماده دارند ، جفتگيري مي كنند مدت بارداري كمتر از انسان دارند و معمولا از هر شكم بيشتر از يك بچه متولد نمي شود . وضع حمل آنها آسانتر از بشر است، رشد بچه سريعتر و بلوغ هم دارند و ولدشان مثل انسان زياد نيست ، طول عمرشان بيشتر از آدمي  است و مرگ هم دارند . جسمشان فنا مي شود و احتياج به قبرستان ندارند . لازم به ذكر است كه جنيان با عمل لقاح و تشكيل نطفه مي توانند نوزادي از جنس خود را متولد كنند ولي ابن عربي در فتوحات خود ميگويد كه : تناسل بشر به القاي آب  در رحم است و و تناسل جنيان به القاي هوا در رحم  اثني ( جنس ماده ) مي باشد . ( جن و شيطان ص 57 )
روايتي است از بخشي از وصيت پيامبر ( ص ) به علي ( ع ) : اي علي در شب اول و ، وسط و آخر ماه آميزش نكن و ... كه همانا  جنيان در اين سه شب به پيش زنانشان رفته و آميزش مي كنند . ( وسائل الشيعه ص 91 )
 
 
 
 
قوه طي الارض جن

 

به خاطر عنصر خاكي  طي الارض كه دارند مي توانند از يك طرف زمين به طرف ديگر بروند و چون هميشه با ما در ارتباط و تماس هستند به همه زبانهاي ما آشنايي دارند ، معايبي دارند بدتر از بشر ولي معايبي كه انسان دارد آنها ندارند ، روزي كه خداوند انسان را خلق كرد فاصله اي بين جنيان و بشر قرارداد كه جنيان بدون اذن خدا اجازه نزديك شدن و آسيب رساتدن به آدميان را ندارند و اصولا اعمال زشت انسان سبب صدمه به خود مي شودو جنيان از طرف خداوند اجازه اذيت كردن مي يابند .
هوششان زياد است كه مي توانند افكار را بخوانند ولي آينده و گذشته انسان را نمي دانند و قوه خلاقه ندارند و تا به حال چيزي اختراع نكرده اند .
سعد اسكاف مي گويد : به منزل امام باقر (ع) رفتم ، اشخاصي از اتاق امام خارج شدند كه ملخها ي زرد بودند و پوستين در تن داشتند و از زيادي عبادت لاغر شده بودند ، امام فرمود آنها  برادران تو از طايفه جن هستند كه به خدمت ما مي آيند و مسائل ديني و حلال و حرام را از ما مي پرسند.   و جالب توجه اينكه خلقت جن از سه عنصر ( آب و باد و آتش ) بيشتر نيست لكن خلقت انسان و حيوانات ديگر از چهار عنصر( آب و باد و خاك و آتش ) مي باشد و چون جنيان خاك ندارند ، به اين جهت  قوه سنگيني و جاذبه روي آنها اثر ندارد . جالب توجه اينكه قوه ديدشان از ماده عبور مي كند ، مثلا مي تئانند اعماق زمين يا پشت ديوار راببيننديااز يك طرف زمين ،طرف ديگر را ببينند .
 
 
 
آمدن زعفر جني به كربلا

 

 

زعفر جني بساط نسلط و شادي گسترانيده و مجلس عيش و عروسي براي خود فراهم كرده بود . سلاطين جن و پري را دعوت كرد ، ناگاه از زير تخت صداي گريه دو جن را شنيد كه بسيار سوزناك گريه مي كردند .
زعفر گفت : چه وقت گريه است  . گفتند : اي امير چون تو مارا مامور كردي كه جهت امري به شهر رويم عبور ما به قاضريه و نينوا افتاد ، ديديم در آن صحرا لشكر بزرگي آماده قتال هستند و حسين بن علي (ع) يعني پسر همان بزرگواري كه ما بدست او مسلمان شديم ، يكه و تنها ايستاده و تمام انصارش كشته شده اند و خود آن حضرت به نيزه بي كسي تكيه داده و دم به دم راست و چپ را نگاه مي كند و گاهي مي فرمايد : ((هل من ناصر ينصرني )) . آيا كسي هست كه به من كمك كند و شنيدم اهل و عيال او صداي العطش به آسمان بلند كرده بودند . فورا خود را نزد تو رسانديم تا تو را از ماجرا آگاه كنيم ، اگر ادعاي مسلماني مي كني قد مردانگي علم كن كه الا ن پسر پيامبر را مي كشند . زعفر تا اين سخن را شنيد لشكري آماده كرد ، صفهايي از اجنه و ملائكه و كروبين و جبرئيل و ميكائيل و ... هر يكي با چند هزار فرشته ، اما حضرت در مقابل لشكر ايستاده و به هيچ كس اعتنا نمي كرد . نا گاه ديدم آقا سر غريبي از نيزه بي كسي بلند كرد و اشاره فرمود زعفر بيا ، ديدم همه ملائكه متوجه من شدند به حضورش رفته و ركاب بوسيدم و فرمود كجا بودي زعفر ؟ عرض كردم قربانت شوم مجلسي داشتم به من خبر رسيد و بي درنگ با سي و شش هزلر جن به ياري شما آمدم . حضرت فرمود : زعفر زحمت كشيدي شما جن و پري از آدميزاد باوفاتريد خدا و پيلمبر از تو راضي باشد ، هر چه اصرار كردم اجازه جهاد نداد و فرمود : شما آنها را مي بينيد آنها شما را نمي بينند . پس ما هم به صورت انسان ضاهر مي شويم اگر كشته شديم شهيد مي شويم . فرمود : زعفر من از زندگي دنيا دل آزرده ام . 
 

 

 

پناهنده شدن مردم به جن

 

علامه طباطبايي (ره ) در تفسير الميزان درباره پناهنده شدن مردم به جن چنين مي فرمايد : مراد از پناه بردن مردم به جن بطوريكه گفته اند اين است كه در عرب رسم بود ، وقتي در مسافرت در شب به بياباني بر مي خوردند از شر جانوران و سفيهان جني به عزيز آن بيابان كه سرپرست جنيان است پناه مي بردند و مي گفتند : من پناه مي برم به عزيز اين وادي از شر سفهاء قومش .   
 
 
 
آيا جن سني وجود دارد

 

خير ، علامه طباطبايي فرموده است كه : استاد ما سيد علي قاضي حكايت كرد كه از جني پرسيد ه است طايفه جن مانند انسان داراي مذاهب گوناگون اند جز اين كه سني ندارند براي اينكه در ميان ما كساني هستند كه در واقعه غدير خم حضور داشتند و شاهد ماجرا بودند و صد البته كه رئيس كل جنيان يعني سعفربن زعفر بر روي سينه اش گردن بند ي دارد كه بر رويش نوشته شده است (( يا ابا عبدالله ))   
 
 
آيا جن و شيطان مي خوابند

 

 

تنها ذات اقدس احديت است كه نمي خوابد و همه مخلوقات از خواب ناگزيرند .  پيامبر اكرم (ص ) مي فرمايد : خواب بر 4 گونه است :
1.     پيامبران به پشت مي خوابند
2.    مؤمنين به دست راست مي خوابند
3.  كافران و منافقين به دست چپ ومي خوابند
4.   شياطين به رو مي خوابند
اين حديث اشاره به چگونگي خواب شياطين كه از جن مي باشند دارد و انسان را از اين گونه خوابيدن بر حذر مي دارد .
اما مطلب ديگر اينكه خواب به غير خداوند تعلق مي گيرد (( الله لا اله الا هو الحي القيوم لا تاخذه سنه ولا نوم )) خداوند را هرگز نه چرتي و نه خوابي فرا مي گيرد .
 
 
 
 
آيا طايفه جن بهشت و جهنم دارند

 

 

در تفسير رازي در پاسخ به اين  سؤال كه شيطان و بدان كه از آتش خلق شدهاند پس چگونه هيرم آتش به آنها اثر مي كند . و آمده است كه درست است كه از آتش خلق شده اند ولي تغيير كيفيت داده و گوشت و خون مي شوند و ابن عربي هم در اين باره مي گويد ، عذاب شياطين جني و اكثرا به زمهرير  يعني سرماي شديد است و نيز روايت است كه از امام (ع ) پرسيدند : كه آيا مؤمنين از جن به بهشت داخل مي شوند ؟ فرمود : نه ، ولي جايي است كه ايشان  فساق شيعه در آنجا خواهند بود .   بنابر اين شمار بسياري از جنيان مانند انسانها به جهنم مي روند ( سوره جن آيه 15 )  زيرا از سوي پروردگار پيامبران  هم براي انسانها و هم براي جنيان خلق شده اند
 
 
 
 
 
باورهاي افسانه اي پيرامون جن

 

1.     قابليت تغيير چهره و قيافه دارند و از اين كار لذت مي برند
2.    اين مخلوقات آينده را تا حدودي مي بينند و بعضي مواقع كه متوجه خطرهايي براي فردي مي شوند با دست گذاشتن بر روي گلوي فرد او را به سرفه مي اندازند كه در باور ايراني ها همان صبر آمده است تعبيرمي شود
3.  علاقه بسيار به درخت نارنج دارند
4.   به زبان آوردن نام جن شگون ندارد و ممكن است آنخا را حاضر كنند ، بنابر اين براي دلخوشي جن ها هم شده به آنها از ما بهتران گفته مي شود
5.   روزهاي يكشنبه و سه شنبه و چهار شنبه از ما بهتران به لباس و صورت انسان در مي آيند . در اين روزها نبايد به ديدن مريضرفت زيرا چه بسيار كه از ما بهتران به شكل يكي از دوستان يا بستگان به ديدن بيمار رود و به او آسيب رساند
6.    با دميدن صبح صادق جنيان ناپديد مي شوند
7.   جنيان از امام اول شيعيان وحشت بسيار دارند  
 
 
دليل وجود جن

 

وجود جن  را به عنوان يكي از اصول مسلم قرآني مي پذيريم . اگر توجه كنيم مي بينيم كه قرآن جن و شيطان را به عنوان يك واقعيت مطرح كرده و ما نيز آنها را به عنوان يكي از واقعيات مي پذيريم .
همچنين وجود جن را مي شود از دو راه اثبات كرد يكي نظر علمي زيرا در جهان هستي با اين گستره چيزهاي بسيار وجود دارد كه براي ما قابل رؤيت نيستند مثل الكترونها ، امواج الكتريسيته و ... اما علم و دانش توانسته وجود آنها را اثبات نمايد . پس اين كه نمي توانيم آنها را حس و درك كنيم دليل نبودن آنها نيست .
دليل دوم : از نظر تجربي هم بسيارند كساني كه جنيان را ديدهاند و حتي با آنها سخن گفته اند .
 
 
 
احضار جن

 

براي احضار جن بايد اول آيت الكرسي را خواند سپس چهار قل خوانده شود و بعد از آن با يك كارد فولادي خطي به درو خود بكشيد و سپس سندروس را در آتش انداخته و مشغول خواندن سوره ( صافات ) مي شويد و و قتي به آيه شهاب ثاقب رسيديد پس از گفتن آن نام جن مورد نظر را مي گوييد .  
 
 
 
زارها

 

 

با با و ماماي زار  باباو ماماي زار معمولا پيرمرد و پيرزني هستند كه با اجراي مراسم مخصوص  زار را از تن بيمار بيرون مي نمايند . اين دو اوراد و اشعار بسيار از بر هستند و معمولا بايد در اين رشته تحصيل كرده باشند .
ماماي زار زني است به نام اسقند كه او نيز مدت مديدي از عمر خودرا صرف آموختن نموده است .
زارها و بادها و جن ها و ساير ارواح فقط به دستور بابا و ماما و با اجراي مراسم خاص آنان از تن بيمار خارج مي شوند ، بدين جهت بابا و ماماي اين ارواح از ارج و منزلت فراوان برخوردار هستند و هر دو سياهپوستند .   
 
 
 
 
 
زارها انواع مختلفند

 

 

1.     ارنوند- اين زار كافر است و پدر تمام زارهاست و هنگامي كه وارد بدن مي شود شانه هاي فرد را درد مي آورد و بيمار دچار دل درد و سردرد مي شود . او بيمار را چلاق و زمينگير مي كند . باباو ماماي زار بيمار را مشت و مال مي دهند و داروئي به نام  سكت و زعفران و ريحان و گلاب را با هم مخلوط كرده بر پشت بيمار مي مالند و مقداري از اين مخلوط را نيز به بيماز مي خورانند. برا يخروج زار از تن بايد مجلس گرمي اجرا شود . سازهايي كه ذر اين مجلس به كار مي رود فقط دهل دوسر است . به تعداد 3يا4 عدد ذر اين مراسم اشعار زير را همراه با كف زدن جمعي مي خوانند و مريض ميرقصد و مي خواند : (( ودوي و دادوي يا ورر يا ورره )).كه بتدا بابا يا ماماي زار مي خوانند و سپس تمام افرادديگر مريض هم با آنها دم مي گيرند .
براي مريض 3 شب بزم مي گيرند  شب 4 يك راس بز مي كشند و خونش را با زعفران و گلاب مخلوط كرده و به بيمار مي دهند .
بستگان بيمار غذا تهيه كرده و خيرات مي دهند . بيمار را بايد پنهان داشت و جر محارم او كسي نمي تواند به او نزديك شود . بايد بيمار را لباس سفيد و تميز پوشاند . بايد گفت كه اين زار به طوركلي بيمار را نمي كشد ولي او را خيلي اذيت مي كند و گاهي او را فلج مي كند.
در مجلس اين زار ماده اي به نام سوچكي را مي سوزانند كه بوي تندي دارد و زير بيني مريض مي گيرند و بو مي دهند .
2.    برسات
3.  ودل
4.   فاصل
5.   سكت
6.   دم فر
7.   ورر
8.   شيخ شنگر
9.    اف مميت و ...   
 
 
 
بادها خود دوازده نوع هستند   

1.           متاري

2.          نوبال

3.        هونگو
4.         ليوا
5.          شرحه
6.          مي ياسا
7.         سودن و ...
 
 
1- نو بال : عاشق انسان مي شود ولي بر خلاف عشاق كه معشوقه خود را نوازش مي كنند اين باد معشوق خوذرا نابود مي كند . اين باد باعث مي شوذ بيمار به خاطر دردهاي شديد در اعضاي بدن فريادهاي وحشتناكي بكشد .
اين باد جنگي و صحرائي است و بيشتر عارض سياهان و جاشويان كه به سمت آفريقا ميروند مي شود .
2-مر پي يا :  هنگامي كه اين باد وارد بدن شد بيمار به سردرد شديدي دچار مي شود ، بعد دست و پايش درد مي گيرد و سر انجام فلج مي شود ، بيمار خود را به شدت مي زند و لباسهايش را پاره مي كند و اگر معالجه نشود دست به خود كشي مي زند . مجلس اين باد به دلخواه او ممكن است چند شبو و يا يك شب به طول انجامد كه معمولا باد به بابا و يا ماما مدتش را مي گويد . اين باد جنگي و صحرائي است و بيشتر در آفريقا و عربستان و شيخ نشينان وجود دارد . براي درمان آن ، خون بز و زعفران و گلاب را مخلوط كرده و به بيمار مي خورانند در مجلس اين زار از چهار دهل بزرگ كه چهار نفر هر يك ، يك دهل بر كمر مي بندد و يك (( كي سل )) و يك سنج و ظرف مسي استفاده مي شود . سوچكي سوزانده و از كندر نيز استفاده مي شود . حالا بابا و ماما مي خوانند و بقيه تكرار مي كنند  ...    
 
 
 
جن ها داراي تقسيماتي هستند

 

1.     بودو
2.    ملك القدوس
3.  ملك الجبار
4.   مري
5.   پري
جنهاي كافر همراه ستاره انسان حركت ميكنند و كاملا انسان را نيز نظر دارند ، جنهاي مسلمان به ندرت انسان را ناراحت مي كنند . فقط اكر كسي ندانسته بچه جن مسلمان را لگد كند جن عصباني شده انسان را مريض مي كند . ولي خيلي زود با تلاوت چند آيه از قران از جانب ملا حالش بهبود مي يابد .
ميگويند كه هنگام زايمان جن كافر به سراغ زائو آمده بچه اش را خفه مي كند و به همين سبب بايد در اطراف زائو اشياء فلزي  باشد زيرا جن از الحه و اشياء فلزي خيلي مي ترسد .
 جنها و به خصوص جن هاي ماده عاشق انسان مي شوند و به همين جهت است كه با زائو ميانه خوبي ندارد زيرا فكر مي كند كه اين زائو است جاي آنها زا گرفته است . 
 
 
1.     بودو : اين جن كافر است و به انسان صدمه مي زند ، براي معالجه بايد تلاوت آيات قران بخواند و بايد اطرافش اشياء فلزي و اسلحه گرم گذارد . اين جن مي تواند انسانرا ديوانه كند .
2.    ملك القدوس : جن مسلمان ، آزار نمي رساند ، اگر به كسي بر بخورد سر او را به درد مي آورد . با تلاوت قرآن خوب مي شود .
3.  ملك الجبار : در بر خورد با انسان ها خشن عمل مي كند ، قلب انسان را به شدت دچار طپش مي كند  . جاي اين دو ملك در چهار آسمان به نامهاي ( عرش ، و فرش و لوح و قلم مي باشد ) و از آنجا به زمين مي آيند .
4.   مري : با پزي همزاد است و هر دو مسلمانند . از انسان متنفر است و آنها را مي آزارد . انسان را در آبو آتش مي اندازد . بزاي رهايي از چنگ مري جلوي بيني جن زده لنگه كفش مي گذارند .
5.    پري : سه نوع است ( سبز پري ، زرد پري ، سرخ پري )             
پزي ها گاه عاشق انسان مي شوند كه در اين حال معشوق بيمار مي شود و سر درد و دل درد مي گيرد . ئر اين موقع ممكن است بيمار تغيير جنسيت دهد . بيمار را مشت و مال مي دهند كه بدنش نرم شود . ساز و سرود بر پا مي كنند و سوچكي مي سوزانند . دانه هاي خوشبوي (دن ) روي مريض مي زيزند و ...           
 
 
 
جن گيري

 

به نظر مي رسد كه مسيحيت در برو ن آورد جن از بدن شخص جن زده ، اساسا از زمان عيسي ( ع) دست نخورده باقي مي مانده و شبيه به سنت هاي ساير اديان است .
جن گير با جن صحبت مي كند و به او دستور مي دهند كه به نام خدا از بدن قرباني خون بيرون بيايد و او را تهديد مي كند كه در صورت عدم اطاعت دستوراتش ، تنبيه نصيب او خواهد شد . جن اغلب پاسخهاي ركيك و طولاني مي دهد و با جن گير به جدلي خصومت بار مي پردازد و سعي مي كند در مقابل فشار شديد رواني ، در جاي خود ثابت باقي بماند . اين فشار كه در جوامع ابتدائي تر از طريق كتك زدن و ناراحت كردن بيمار تقويت مي شود ، از زاه استفاده از نشانه هاي مقدس ، لحن آمرانه ، اراده متمركز و مطمئن و شخصيت جن گير به وجود مي آيد . اغلب به جن دستور داده مي شود كه نام خود را بگويد و شرح حالي از خود بيان نمايد .
در نتيجه تهديدهاي جن گير عصبانيتي در جن ايجاد كرده و چنانچه به درجه اي فوق العاده بالا برسند ، جن بيمار را ترك مي كند كه اين لحظه اغلب با حالت غش و تشنج همرا ه است .
مراسم جن گيري كه در مراحل مختلف شامل دعا و سرودهاي مقدس و قسمت هايي از انجيل مي شود به زبان فوق العاده احساس بر انگيز نوشته شده (( من ، تو ، كثيف ترين ارواح ، هر شبح و شيطان را به نام عيسي مسيح بيرون مي كنيم . ريشه كن شو و اين بند ه خدا را راحت كن . او به تو ذستور مي دهد ، او كه به درياها و بادها و طوفانها فرمان مي راند ، پس گوش كن و بترس اي شيطان ، اي زيان رساننده به ايمان ، اي دشمن نسل بشر ، اي كسي كه مرگ را حواهي يافت ، اي نابود كننده زندگي ، اي ريشه پليدي ها ، اي تشويق كننده به گناهان ، اي فريب ئهنده انسانها ، اي خائن به ملتها ، اي وسوسه كننده به حسادت ، اي علت اختلافات ، اي مبدا ناراحتيها و ...
 
 
 
 
 
متوسل شدن به امام زمان (عج ) و نجات يافتن از جن

 

 

 

يكي از علماي مقيم در هند مي گويد :

خانمي پيش من آمد و گفت : آقا يكي از طوائف جن ، بر من ظاهر ميشودو قصد اذيت و تعدي به من را دارد . ايشان گفت : از اين به بعد آيه الكرسي را تلاوت كن . پس از مدتي آن خانم آمد و گفت : ظاهر بر من مي شود ولي نمي توانند اذيت و آزاري كنند .

سپس اين عالم مي كويد : روزي در يك جنگل مي رفتم ناگهان ماري چون اژدها در مقابلم ظاهر سد به زبان فصيح و واضح به من گفت : حالا به آن زن آبه الكرسي ياد مي دهي و ما نمي توانيم به او نزديك شويم .

كه با اين صحنه ترس عجيبي بز من وارد سد . ديگر نمي توانستم حركتي كنم كه لطف الهي شامل حالم شد ، يك مرتبه به حضرت بقيه الله متوسل شدم و فرياد زدم (( يا صاحب الا مر و الزمان )) كه همه چيز عوض شد . اسب سوار جواني با تير و كماني كه در دست داشت تيري به آن اژدها انداخت و اژدها در هم شكسته شد  .

گفتم اي جوان شما كيستيد : فرمود : الان چه كسي را صدا زدي ؟ من صاحب الامرم .

 

 

دو  روا يت

 

حكيمه دختر موسي بن جعفر ( ع ) گويد : امام رضا ( ع ) را ديدم در هيزم خانه ايستاده و آهسته سخن مي گويد و من ديگري را نمي ديدم .

گفتم آقاي من با كي سخن مي گوئي فرمود : اين عامر زهرائي است كه نزد من آمده ، و چيزي مي پرسد و درد دل مي كند . عرض كردم : سرورم دوست دارم سخنش را بشنوم ، به من فرمود : اگر تو سخنش را بشنوي يك سال تب مي كني ، گفتم : دوست دارم بشنوم . فرمود : بشنو ، من گوش دادم صدائي مثل سوت شنيدم و تب مرا گرفت تا يك سال .

 

ابن جبل گويد : در خانه امام صادق ( ع ) ايستاده بودم كه مردي شبيه به سياه پوستان سوداني بيرون آمد كه لنگ و رو پوشي در بر داشت ، از امام ( ع ) پرسيدم فرمود : ايشان برادران جن شما هستند .

 

 

 

 

 

جو كيه

 

يكي از انواع ارتباطات تسخير جن است كه البته امري است ممكن و واقعي . اين امر توسط برخي از مرتاضان  و ساحران انجام ميگيرد كه در كشورهاي آسيايي نانند هند به نام (( جوكيه )) معروفند . آنها با رياضتهايي كه البته غير شرعي است قادر به انجام اين كارها هستند . و گفته اند كه نوع ديگري از ارتباط ة احضار ارواح است و اينجاست كه جن به اختيار خود با مدعيان تماس برقرار كرده و يا آنها را راهنمايي مي كند و يا با فريب مي دهد . در قرآن مي بينيم كه از تسخير جن و شيطان سخن ميكويد و آن هم در سوره انبيا آيه 82 است كه مي فرمايد : (( برخي از شياطين براي حضرت سليمان غواصي مي كردند و كارهاي ديگري جز اين انجام مي دادند و ما نگهبان آنها بوديم )) .    
 
 
 
در جايي مي خواندم كه نوشته بود در اقيانوس آرام جزيره اي است به نام (( كارينا ))  كه در خانه مردم آنجا تختخوابي مجلل است كه با فرسهاي زيبا و گرانبها تزئين شده است و عجيب آن است كه اهل منزل حق ندارند روي آن تخت بخوابند ، چرا كه معتقدند ارواح به سراغ آنها ميروند و آن ارواح به چند ساعت خواب نياز دارند . اين تخت هم براي خفتن آنها در نظر گرفته شده است و خانم خانه موظف است كه وسايل روي تخت را در معرض آفتاب فرار دهد و آماده استقبال از ارواح شود .
 
 
 
 
جنيان در آئين زردتشت  

 

 

در اين ائين موجودات جهان به دو دسته تقسيم مي شوند : خير و شر
خيرات آنهايي هستند كه وجودشان براي نظام عالم است و آفريده ي اهورامزداهستند و شرها آنهايي هستند كه موجب شر و زيانند و آفريده ي اهريمن .
در روايات اي آئين از جنيان به نام جني ياد شده است و آن را به صورت ماده ديوي كه در موفع آفرينش آسمانها توسط اهورامزدا ، با نعره هاي مكرر خود اهريمن خفته را بيدار  و او را براي نبرد با اهورا مزدا تعليم داد معرفي مي كند .
 
 
 
 
 
 
 

اخوان الصفا درباره بني جان در قسم طبيعيات در صفحه 228 آورده است كه :
بين آدميان و جنيان دشمني عميقي دارد و ـن هم اين كه قبل از آدم برروي زمين بني جان بودند و در بر و بحر داراي تمدن عميق بودند و همچنين داراي دين خاص و نعمتهاي فراوان و چون كه بر انبياء خود طغيان كردند خداوند فرشتگان را فرستاد تا آنان را از روي زمين  برانند و خود ساكن زمين شوند و بسياري از آنان را به اسارت در آورند  و بالاخره خدا تصميم به خلق انسان مي گيرد و اينجاست كه ريشه دشمني بين اين دو آغاز مي شود .
در اين داستان عزرائيل و شيطان و فرعون از يك جنس به حساب مي آمدند و جريان خروج آدم مطرح ميگردد و اين كه انسانها همواره مورد وسوسه هاي شياطين و جنيان هستند تا آنگاه كه خدا ادريس يا  هرمس را ما مور هدايت آنها كرد و هرمس سعي كرد كه بين آنان آشتي ايجاد كند و تا زمان طوفان نوح با هم معاشر بودند  تا آن هنگام كه حضرت ابراهيم را با منجنيق در آتش انداختند و در اينجا بود كه بين آنها دوباره اختلاف ايجاد شد كه در واقع تمام ماجراهاي بالا تخسير تحريك جنيان بوده است و تا زماني كه ديگر موسي  آمد و آشتي بر قرار كرد و جنيان به دين موسي گرويدند و در زمان سليمان جنيان در خدمت اين حضرت در آمده و با او در كارها همكاري مي كردند  و باز در اواخر عهد سليمان تعدادي از آها دربار را ترك كرده و مورد عذاب سليمان واقع شدند و اين داستان همين طور ادامه پيدا كرد تا زمان محمد ( ص ) كه ماجرا را بيان كرده ام .
 
  
 
تجسس در تخت سباء

 

تا به حال صاحبنظران بر اين عقيده بودند كه قصه مشهور عرش بلقيس از طريق سحر و جادوي يكي از مقربان درگاه حضرت سليمان صورت گرفته است .
اين پيامبر به دنبال اين است كه ملكه سبا را هدايت كند پس از خدا مي خواهد كه تا بلقيس ملكه سبا را با تخت به نزد او آورد .لازم است كه بگويم در سوره نمل / 396 آمده است كه عفريتي از جن گفت : من چنان به آوردن تخت او قادرم  كه پيش از اينكه تو از جايت برخيزي آنرا حاضر كنم .
اينجاست كه يكي از مقربان درگاه حضرت مس گويد كه من تختش را در اندك زماني حاضر مي كنم . حال اينجاست كه برخي گويند ممكن است آن شخص يكي از جنيان بوده باشد .
از سوي ديگر برخي آن را  به واسطه سحر و جادو ممكن دانسته اند .
دانشمندان علم فيزيك دراين باره مي گويند كه : بر طبق نظريه علم فيزيك انرژي و ماده دو وجه يك چيزند و به راحتي مي توان آنها را به يكديگر تبديل كرد و اين امر هم از لحاظ علمي قابل اجراست .
فيزيكدانان پديده انتقال تخت سليمان به ديار پادشاهي حضرت سليمان را از طريق نظريه قانون نسبت انيشتن اين طور اثبات كرده اند :
انسان با هر موجود ديگري مورد نظر عرش بلقيس براي حضور به درگاه حضرت سليمان ابتدا از حالت واقعي  خود را به نوعي انرژي تبديل كرده حال اين نوع انرژي لزومي ندارد ، ضرورتا انرژي حرارتي باشد بلكه اين نوع انرژي از انواع انرژي الكترونيكي يا نوري بوده كه توسط امواج الكترو مغناطيسي منتقل شده است .
حال اين كه انسان اين قرن توانسته است با تمام پيشرفت علمي و تكنولوژي به موفقيت هاي اندكي در زمينه تبديل اورانيوم از طريق تجزيه ذرات ذست پيدا كند .
لازم به ذكر است كه برخي  روايات اسلامي آن فرد مقرب را (( اصف بن برخيا )) دانسته اند .
 
نامهاي پا دشاها ن جن

جن يكشنبه ... مالك ذهب
جن دوشنبه ... مالك زوبعه
جن سه شنبه ... مالك احمر
جن چهارشنبه ... مالك دزيس
جن پنج شنبه ... مالك شمهويس
 
 
مكان جنيان

 

 

 

از آنجايي كه نوع خلقن جنيان با انسانها متفاوت است ، پس مكان زندگي آنها با انسانها هم فرق مي كند . شايع است كه مي گويند آنها در جاهاي تاريك مثل آب انبارها يا حمامها ويا چاهها زندگي مي كنند . در روايتي از امام صادق ( ع ) آ مده است كه : در وادي شقره ( بياباني كه رنگ خاكش سرخ مايل به زرد است ) نماز نخوان كه آنجا منزل جنيان است . ( وسائل  الشيعه ص 452 ) .
  
 
 
 
 
 
 
 
 
تلمود و ارواح

 

تلمود را كمتر كسي است كه نشناسد ، زيرا كه عقايد مردم آن زمان را در رابطه با ارواح و موجودات مافوق طبيعي بيان مي كند . سه چيز است كه باعث مي شود انسان عليه وجدان خود و آفريدگار تمرد كند و خطاكار كردد . اين سه عامل عبارتند از :  آزار بت پرستان ، ارواح شرير و احتياجات ناشي از فقر .
در رابطه با اصل و مبدا اين ارواح شرير و آسيب رسان ، نظرات گوناگون است . يكي آن است كه اين ارواح از آفريدگان خداوند هستند . در جزو ده چيزي كه نزديك غروب اولين جمعه آفريده شدند ، (( مزيقين )) يا ارواح شريره بودند . در باره اين آيه خداوند فرمود : زمين جانوراني را موافق اجناس آنخا از خود بيرون آورد .
چنين تفسيرد شده است : اينها ارواح شريره بودند كه ذات قدوس متبارك روحشان را آفريد ، و چون خواست جسمشان را نيز خلق كند ، شنبه فرارسيد و او آنان را ديگر نيافريد . 
ذرباره مشخصات اينان ، چنين مي گويد : از سه لحاظ آنان شبيه فرشتگان خدمتگزار ،  و از سه لحاظ ديگر همانند مو جودا ت انساني هستند . همچون فرشتگان خدمتگزار ذاراي بال هستند ، از اين سر به آن سر پرواز مي كنند ، و از آينده خبر دارند . مانند موجودات انساني مي آشامند و مي خورند و ...
اين موجودات براي بشر قابل نيستند و اين خود موهبت بزرگي است ، زيرا اگر چشم انسانها مي توانست كه آنان را ببينند در مقابل آنها تاب مقاومت نمي آوردند .
يكي از دانشمندان گفته است كه : تعداد آنها بيش از ماست ، و مارا مانند مرز گرد كشتزار احاطه كردهاند .
ارواح خبيثه نه تنها به موجودات انساني ، بلكه به حيوانات نيز حمله مي كنند و اين حيوانات در نتيجه منبع خطر مي شوند . سگها بيش از ساير جانوران در معرض خزر ارواح شريره قراردارند . درباره سگ هار پنج چيز گفته شده است : دهانش باز است . آب دهانش فروميچكد ، گوشهايش فرو افتاده است ، دمش ميان پاها قرار دارد ، و دزدانهكنار گوچه راه مي رود . برخي هم مي گويند بطور غير مسموع عوعو ميكند . سبب هاري ، يك روح شريره است كه در وي حلول كردن است .
برخي از طبقات مردم بسيار در معرض حمله اين ارواح هستند . سه نفر نياز نياز به محافظت دارند : بيمار  ، تازه داماد و تازه عروس .
معروفترين روح شريره مؤنث ليليت است . براي مرد ممنوع است كه در خانه اي تنها بخوابد . كسي كه در خانه تنها بخوابد ، گرفتار ليليت مي شود .
حمايت الهي از انسانها در مقابل خطر اين موجودات ، به وسيله اطاعت از فرمانهاي خداوند حاصل مي شود .    
 
شيرين يربوع

 

نوعي از جن است كه به شكل زنان است و در بيشه زارهاي بيابانها از اين نوع جن بسيار بسر مي برند
اين نوع از جن اگر بر كسي از انسانها دست يابد ، با او به بازي مي پردازد و بتدريج او را مي كشد و اگر ببيند كه كسي زيبا و خوبروست ، شيفته او مي شود و به اديت و آزار او مي پردازد .
 
 
 
علامه مجلسي در سماء العالم بحار الانوار از حضرت علي ( ع ) روايت كرده است كه : هفت هزار سال قبل از خلقت آدم ( ع ) بر روي زمين دو طايفه مسكن داشتند و مي زيستند : طايفه جن و طايفه نسناس .
نسناس طايفه اي بودند كه به انسان شباهت داشتند اما در زمره بني آدم نبودند و مشخصات ظاهري آنان اين بود كه داراي يك دست و يك پا بودند و به جاي دهان منقار داشتند و مانند چهار پايان مي چريدند .
در كتاب نثر طوبي يا دايره المعارف لغات قرآن آمده است : بقاياي اجساد نسناس ها توسط دانشمندان از زير خاكها بدست آمده است كه وجود آنها را در روزگاران بسيار كهن به ثبوت مي رساند . اغلب اوقات اين دو طايفه با هم در جنگ و نزاع بسر مي بردند اما فساد و سركشي جنيان بيشتر بود .
خداوند جمعي از فرشتگان را به جنگ با آنان گسيل داد كه در نتيجه جنيان شكست خوردند و جمعي هلاك شدند و گروهي هم اسير شدند   . كودكان و خردان جنيان به اذن خدا امان داده شدند .    
 
 
 
 
از ابن عباس روايت شده كه اسم ابو الجن ( = جان = پدر جن ) ، سوما است و جان لقب اوست . در كتاب اسفار حضرت آدم ( ع ) آمده است كه اسم پدر جن (( طارنوش )) بود و روزگاري كه فرزندان و نسلهاي او بر روي زمين زياد شدند خدا ديني را براي آ نان قرار داد و همه ي جنها را ببه اطاعت و عبادت خود مامور و مكلف كرد .
طارنوش و فرزندان پيروانش احكام شريعت را قبول كردند . مدتي به خوبي سپري شد تا اين كه بناي عصيان و نا فرماني خداوند را پي گرفتند و خدا پس از اتمام حجت با آنان همه را به عذابي دردناك گرفتار كرد ، بجز مؤمنان و ضعيفان كه همچنان بر طريق راست و درستي بودند . سپس خدا از آنان شخصي به نام (( حليايش )) را والي كرد و شريعتي جديد عطا كرد ، وقتي كه يك دوره ذيگري را طي كردند ، چون اساس فكري جنيان بر شر بود ، دوباره راه نافرماني را پيش گرفتند و دچار خشم الهي شدند و باز آنان كه بر راه راست بودند  ماندنمد و باقي همه نابود شدند ، پس از آن شخصي به نام (( مليقا )) از جنيان حاكم شد اما آنان نيز پس از گذشت روزگاري راه ناراستان را پيش گرفتند و باز عذاب خدا نازل شد و جز خوبان باقي نماندند . 
 
 
رفاقت جن مؤمن و انسان مؤمن

 

مرحوم (( ميرزا علي اكبر نهاوندي )) از كتاب لئالي الاخبار نقل كرده كه : شخص مؤمني با جن مؤمني رفيق شده بود ، آن شخص مي گويد : روزي در مسجد بين صفوف مردم نشسته بودم ، ناگاه آن رفيق جني من ظاهر شد و گفت : چگونه مي بيني حال اين مردمي را كه در مسجدند ؟
گفتم :  بعضي از اينها را مي بينم كه خوابند و بعضي بيدار .
گفت : برسرشان جه مي بيني ؟ گفتم : چيزي نمي بينم ، پس با دست خود چشمهايم را ماليد و مسح كرد و سپس گفت : (( نكاه كن )) چون نگاه كردم ، ديدم كه برسر هريك از آنان كلاغي نشسته است ، اما بعضي از آن كلاغها گاه با دو بال خود چشم  آن شخصي را كه بر سرش بودند مي پوشاند و گاه بالهاي خود را از جلو چشم كنار مي زند .
از رفيق جن خود پرسيدم كه قضيه اين كلاغها چيست ؟ و چرا اين كار را انجام مي دهند ؟ رفيقم گفت : اين كلاغها شيطانهايي هستند كه بر آن افراد ما مورند و وظيفه دارند كه بر سر آنها بنشينند و هرگاه كه از خدا غفلت كنند شياطين با بالهاي خود جلو چشم آنها را بگيرند .
سپس اين آيه را تلاوت نمود.
« و من يغش عن ذكر الرحمن نقيض له شيطانا فهو له قرين »
« هركس از ياد خدا سرپيچي كند شيطاني را بر انگيزانيم تا يار و همنشين دائم او باشد .
 
  
 
معالجه انسان توسط اجنه

 

 

علامه نهاوندي از صاحب كتاب « زينه المجالس » نقل مي كند ه :جني با ضحاك دوست و رفيق بود و قلمي زرين و مجوف به ضحاك داده و گفته بود كه هر گاه به زن يا پسري ميل پيدا كردي ، اين قلم را در دهان گرفته و به سوي او بدم ، سريعا شيفته تو مي شود .
در ايام سلطنت ضحاك ، دو قطعه گوشت به شكل دو مار از دوشهاي او نمايان شد و از آنها درد و ناراحتي بسيار به او رسيد .
ضحاك از دوست  جني خود استمداد نمود ، آن جن به ضحاك گفت : علاج اين بيماري صعب العلاج است كه از مغز انسانها مرهمي درست كني و به آن مارها بمالي .
آن ملعون هم  هر روز دو نفر از رعيتهاي خود را مي كشت و از مغز آنان مرهمي درست مي كرد و با آن مداوا نموده ، درد را تسكين مي داد و مردم هم از ترس قادر به دفاع نبودند ، تا روزي كه كاوه آهنگر كه دو پسر او را هم ضحاك كشته بود ، خروج كرده ، پاره چرمي را كه آهنگراه در وقت كار به كمر مي بندند ، بر سر چوبي كرده فرياد بر آورد : « هر كس طالب شاه فريدون است با من موافقت نمايد » .
پس ملت با او قيام نموده ، به كوه البرز رفته و فريدون را بر سرير نشاندند و ضحاك را گرفته و به كوه البرز بردند و قطعه قطعه كردند و انتقام ملت مظلوم را از او گرفتند .
 
                                                                      جن و آدم
ابوبكر خضرمي نقل كرده است كه امام صادق ( ع ) به من فرمود :
مردم درباره ازدواج اولاد حضرت آدم ( ع ) چه عقيده اي دارند ؟
عرض كردم : مردم مي گويند كه خداوند از حضرت حوا در هر زايمان يك دختر و يك پسر به دنيا آورد و در هنگام خروج پسر اول با دختر دوم ازدواج مي كرد .
حضرت فرمود : اين مطلب درست نيست . بلكه درست اين است كه وقتي فرزندي از آدم به نام هبه الله به دنيا آمد و بزرگ شد ، حضرت آدم از خداوند در خواست كرد تا او را تزويج دهد .خداوند نيز حوريه اي از بهشت آورد و با او ازدواج كرد و نتيجه اين ازدواج چهار پسر بود پس از آن حضرت آدم در مورد ازدواج فرزند ديگر به نام ياثف از خدا راهنمايي خواست كه در نتيجه خدا دستور داد در طايفه جن ازدواج كند كه سر انجام حاصل آن ازدواج چهار دختر بود .
سپس از جانب درگاه الهي دستوررسيد كه پسرهاي هبه الله با دختر هاي ياثف كه پسر عمو و دختر عمو بودند ازدواج كنند .
بر اين اساس است كه مردم متفاوتند ، چنانكه برخي زيبا و بعضي زشت هستند و برخي خوش اخلاق و بعضي خم بد اخلاق . زيرا اين خوبيها ازحوريان و بديها از جنيان  می باشند
حضرت علی(ع)   یک شب با یکی از یارا نش نشسته بود  از طرف جبرئیل به اون وحی شد که باید به آسمان   برودرفت بعد از یک روز اومد با لباس قرمز
 ازش پرسیدن چرا لباست خونیه گفت به فرمان خدا به آسمان ها رفتم  چهل هزار جن  رو سقط کردم جهل هزار قبیله جن رو نابود کردم چهل هزار جن رو مسلمون کردم!!!!!!!!!
 کلن قدرت بدنی حضرت علی(ع) یکی از عجپایب جهانه 
  خودم کف کردم این داستان رو خوندم ؟






















من سپاس موخااااااااااااااااااام








ثواب داره نظر بدینAngry
پاسخ
 سپاس شده توسط *!hasti!* ، arina001 ، ☻☺ ✘ AngeL ✘ ☻☺ ، mohamad-124 ، Thyme ، Mιѕѕ UηυѕυαL
آگهی
#2
چرا هیشکی نی؟
پاسخ
#3
وااااااااییHuh
جن (ترس نداره بیا) 1
پاسخ
 سپاس شده توسط # αпGεʟ ، בחור משוגע
#4
اپلودکن عکساتوDodgy
جن (ترس نداره بیا) 1


پاسخ
#5
ولی بعضی از آدم هاهم اصلن آدم نیستنBig GrinBig GrinBig Grin
پاسخ
#6
رنگ فونتتو عوض کن چشم درد گرفت
جن (ترس نداره بیا) 1

دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
جن (ترس نداره بیا) 1
پاسخ
آگهی
#7
1.رنگ فنتتو عوض کن کور شدیم.
2.عکساتو اپلد کن.
بعدا میام میسپاسم.
فقط ویرایشش کن.
جن (ترس نداره بیا) 1
پاسخ
 سپاس شده توسط בחור משוגע
#8
نیومد
به سلامتی رفیقایی که وقتی میگی بیا بریم بیرون فقط میگن ساعت چند؟
پاسخ
 سپاس شده توسط בחור משוגע
#9
حال نداشتم cupy past  حال نداشتم رنگو عوض کنمBig Grin

حالا چیز دیگه ای هم بود بگین خجالت اصلن نکشیدBig GrinBig Grin
پاسخ
#10
(25-03-2014، 20:06)ملکه ی یخ زده (السا)** نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
 
حوصله نداشتم بخونمDodgy
لا الا استغفر اللهAngryAngry
پاسخ


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان