امتیاز موضوع:
  • 3 رأی - میانگین امتیازات: 4
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

جلسه محاكمه عشق بود

#21
به حرمت کاج دستانت
هیچ خزانی
به بهارم
جسارت نمی کند...
جلسه محاكمه عشق بود 3
پاسخ
 سپاس شده توسط Apathetic ، ÐeaÐ GiЯl ، mona49 ، ps3000 ، elmira.a
آگهی
#22
هـمـیـشـه دوسـ دـاشـتـم ـابـر بــاشتـم.

چــونــ ـابــر ـانــقــدر شــهــامــتــ دـارـهـه

هـر وقــتــ دلــشــ مـیـگـیـرـه جـلـوی هـمـه گــریــه کــنــه...
خــط زدنِ مَـــن ، پـایــآنِ من نبـــود !!!
آغـــاز بی لیاقتـــیِ تـو بــود!
پاسخ
 سپاس شده توسط Apathetic ، سایه2 ، ÐeaÐ GiЯl ، mona49
#23
شبی غمگین شبی بارانی و سرد

مرا در غربت فردا رها کرد

دلم در حسرت دیدار او ماند

مرا چشم انتظار کوچه ها کرد

به من گفت تنهایی غریب است

ببین این غربتش با من چه ها کرد

تمام هستیم بودو ندانست

که در قلبم چه آشوبی به پا کرد

او هرگز شکستن را نفهمید

اگر چه تا ته دنیا صدا کرد...!!!
Heart
خوب، ولی اشتباه...
پاسخ
 سپاس شده توسط سایه2 ، ÐeaÐ GiЯl ، mona49
#24
بعضی وقتها بعضی ها
بیصدا از زندگیت میروند
بی خداحافظی با پای برهنه
روی نوک پا...پاورچین پاورچین
تا مبادا صدای تق تق کفشهایشان
آگاهت کند از رفتنشان
و این نهایت نامردیست...
جلسه محاكمه عشق بود 3
پاسخ
 سپاس شده توسط سایه2 ، ÐeaÐ GiЯl ، mona49 ، ps3000 ، elmira.a
#25
ایـ ـــنـ ـ روزهـ ـــا مــے گُذَرند امّا



مَنـ ــــ اَز اینـ ـــ روزهــــــا نِمی گُذَرمـ ـــ …
خــط زدنِ مَـــن ، پـایــآنِ من نبـــود !!!
آغـــاز بی لیاقتـــیِ تـو بــود!
پاسخ
 سپاس شده توسط ÐeaÐ GiЯl ، mona49
#26
ميـدآني ،

گـآهي سـَنگــدِل تـَريـن آدم دُنيـآ هـَم که بـآشي ،

يـک آن، يـآد کـَسي روي قـفـَسهـ سيـنهـ ات

ســَنگــيني ميکــُنــَد

آنوقــت به طــور کـآملا غريزي،

نـَفــَس عميـقي ميکــِشي تـآ ســَنگ کـــوب نـَکـُني...!
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
جلسه محاكمه عشق بود 3
پاسخ
 سپاس شده توسط mona49
آگهی
#27
گاهی دلت بهانه هایی می گیرد که خودت انگشت به دهان می مانی...
گاهی دلتنگی هایی داری که فقط باید فریادشان بزنی اما سکوت می کنی ...
گاهی پشیمانی از کرده و ناکرده ات...
گاهی دلت نمی خواهد دیروز را به یاد بیاوری انگیزه ای برای فردا نداری و حال هم که...
گاهی فقط دلت میخواهد زانو هایت را تنگ در آغوش بگیری و گوشه ای گوشه ترین گوشه ای...!که می شناسی بنشینی و"فقط" نگاه کنی...
گاهی چقدر دلت برای یک خیال راحت تنگ می شود...
گاهی دلگیری...شاید از خودت...شاید
جلسه محاكمه عشق بود 3
پاسخ
 سپاس شده توسط ÐeaÐ GiЯl ، mona49 ، ps3000 ، elmira.a
#28
در شـــــــــــــــــــــــهر من ...

بکارت همان کاغذ نقره ای رنگ داخل پاکت سیگار است ...

پاره که شود ... هر کسی هوس میکند به تو دست درازی کند

باید برای سوختن و تمام شدن آماده باشی

به زودی دور می اندازنت

حتی همان کسی که بسته را خودش باز کرده !
خــط زدنِ مَـــن ، پـایــآنِ من نبـــود !!!
آغـــاز بی لیاقتـــیِ تـو بــود!
پاسخ
 سپاس شده توسط ÐeaÐ GiЯl ، mona49
#29
یادت هست

روزی پرسیدی این جاده کجا می رود

ومن سکوت کردم
دیدی
جاده جایی نرفت

آن که رفت، تو بودی
جلسه محاكمه عشق بود 3
پاسخ
 سپاس شده توسط ÐeaÐ GiЯl ، mona49 ، ps3000 ، elmira.a
#30
گمانـم من شما را دوســـت
...
حسی غریب و آشنا را دوست
...
نه نه! چه می گویم فقط این که
آیا شما یک لحظه ما را دوست
؟
منظور من این که شما با من
...
من با شما این قصه ها را دوست
...
ای وای! حرفم این نبود اما
سردم شده آب و هوا را دوست
...
حس عجیب پیشتان بودن
نه! فکر بد نه! من خدا را دوست
...
از دور می آید صدای پا
حتا همین پا و صدا را دوست
...
این بار دیگر حرف خواهم زد
..........گمانم من شما را دوســـــــــت
...
جلسه محاكمه عشق بود 3
پاسخ
 سپاس شده توسط ÐeaÐ GiЯl ، mona49


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان