13-03-2014، 15:11
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
اگه یکی باشه منو بفهمه / برایش غرورمو بهم می زنم
گریه که سهله ، زیر چترشونش / تا آخر دنیا قدم میزنم
.
.
.
آدمی غرورش را خیلی زیاد !
شاید بیشتر از تمام داشته هایش دوست می دارد !
حالا ببین اگر خودش ، غرورش را به خاطر تو ، نادیده بگیرد ، چه قدر دوستت دارد !
و این را بِفهم آدمیزاد !
.
.
.
چقدر ضعیف هستند و البته کوچک ، آنهایی که وقتی اشتباه می کنند ، نه توانایی اقرار به اشتباه را دارند و نه قدرت عذر خواهی !
اسمش را می گذارند غرور و به آن افتخار می کنند . چه حقیرند و چه حقیرانه رفتار می کنند . . . !
.
.
.
کاش می فهمیدی که تو از دید من زیبا بودی ؛ دیگران حتی نگاهت هم نمی کردند ، و تو چه اشتباهی مغرور شدی . . .
.
.
.
من و تو شباهت های متفاوتی باهم داریم :
هر دو شکستیم ؛ تو قلب مرا ، من غرورم را
هر دو رقصیدیم ؛ تو با دیگری ، من با سازهای تو
هر دو بازی کردیم ؛ تو با من ، من با سرنوشتم
و در آخر هر دو پی بردیم
تو به “ حماقت ” من ، من به “ پست ” بودن تو
آری ، این شباهت های متفاوت هر روز آشکارتر میشود . . .
.
.
.
بمیرم من!
فهمیدم نمی مانی . . دیدم می روی . . رفتی . . .
باز هم ایستاده ام نگاه میکنم !
آخرم میکشد مرا این غرور لعنتی . . .
.
.
.
همه ی بغض من تقدیم غرور نازنینت باد ، غروری که لذت دریا را به چشمانت حرام کرد . . .
.
.
.
دخترک رفت ولی زیر لب این را میگفت :
” او یقینا پی معشوق خودش می آید “
پسرک ماند ولی روی لبش زمزمه بود :
” مطمئنا که پشیمان شده برمیگردد “
عشق قربانی مظلوم ” غرور ” است هنوز . . .
.
.
.
” کشنده ترین کلمه غرور است ، آن را بشکن ”
.
.
.
گاهی دلم می خواهد وحشیانه غرورت را پاره کنم !
قلب ترا در مشتم بگیرم و بفشارم تا حال مرا لحظه ایی بفهمی . . . !
.
.
.
اینایی که واسه یکی همه غرورشونو میذارن زیر پاشون ، تو رابطه های بعدیشون مغرور ترین ادمای زمینن . . .
.
.
.
مرا می شکنی !
سرت را با افتخار بالا می گیری !
ببین از سقف بالای سرت چگونه اشک چکه می کند . . .
مغرور نباش که روزی این سقف شکسته روی سرت خراب می شود . . .
.
.
.
کوه های غرورم از گناه رفتنت آب شده ؛ تا قبل از سیل برگرد . . .
سیل که بیاید همه را با خود می برد حتی خاطراتت را !
.
.
.
روزها رفتند و من دیگر ؛
خود نمیدانم کدامینم ؛
آن من سرسخت مغرورم ؛
یا من مغلوب دیرینم ؟
بگذرم گر از سر پیمان ؛
میکشد این غم دگر بارم ؛
می نشینم شاید او آید ؛
عاقبت روزی به دیدارم .
( فروغ فرخزاد )
.
.
.
معذرت خواهی ؛
همیشه به این معنا نیست که تو اشتباه کردی ، و حق با یکی دیگه است . . .
معذرت خواهی ؛ یعنی اون رابطه شاید بیشتر از غرورت برات ارزش داشته . . .
.
.
.
ﻫﺮﭼﻪ ﻣﻐﺮﻭﺭ ﺗﺮ باشی ، ﺗﺸﻨﻪ ﺗﺮﻧﺪ برای ﺑﺎ ﺗﻮ ﺑﻮﺩﻥ . . .
ﻭ ﻫﺮﭼﻪ دست نیافتنی باشی ، ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻟﺖ می ﺁﻳﻨﺪ . . .
ﺍﻣﺎﻥ ﺍﺯ ﺭﻭﺯﻱ ﻛﻪ ﻏﺮﻭﺭی ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ باشی ﻭ ﺑی ﺭﻳﺎ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﻣﺤﺒﺖ کنی . . .
ﺍﻧﻮﻗﺖ تو ﺭﺍ ﻫﻴﭽﻮﻗﺖ ﻧﻤﻴﺒﻴﻨﺪ . . .
ﺳﺎﺩﻩ ﺍﺯ ﻛﻨﺎﺭﺕ ﻋﺒﻮﺭ ﻣﻴﻜﻨﻨﺪ . . .
.
.
.
خیلی زودتر از آنچه که فکرش را بکنی پژمرده میشوی . زندگی ارزش غرور ندارد رفیق . . .
.
.
.
نمیدونی چه کاری بادلم کردی / نمیدونی چه غمگینم نفهمیدی
نمیشناسی منو از من چقدردوری / تو این روزا چه بی رحمانه مغروری
.
.
.
بسوزد دلت که سوزاندی دلم را
به ویرانی کشاندی منزلم را
فکندی زیر پا احساس و شورم
نکردی رحم، حتی بر غرورم
.
.
.
دلم را شبی در حضورم شکستی
نه آینه، حتی غرورم شکستی
ندادی به خلوتگاه عشق راهم
پلی بود اگر در عبورم شکستی
.
.
.
شده بازیچه ای قلب صبورم
شکستی عاقبت بال غرورم
به آسانی گذشتی از کنارم
مثال دفتری کردی مرورم
.
.
.
گفته بودی، از غرورم، از سکوتم، خسته ای
من شکستم هر دو را
گفته بودم،از سکوتت،از غرورت خسته ام
به خاموشی مغرورانه ات
شکستی تو مرا
.
.
.
خدا بودم خداي خودپرستان
گدا كردي مرا تو سنگ مغرور
مرا باور به بي همتائي ام بود
مرا از باور خود كردي ام دور
.
.
.
تمام روز و شب با بيقراري
به شوق روي تو بيدار هستم
اگرچه بي غرورم زنده اما
به شوق لحظۀ ديدار هستم !
.
.
.
غرور من که زسختی به کوه میمانست ، کمر به کشتن خود بست و خاک پای تو شد
دلم که به همه بیگانه بود و یار نداشت ، چه دید در تو که اینگونه آشنای تو شد ؟
.
.
.
هیچ وقت مغرورنشو ، برگ ها وقتی می ریزند که فکر می کنند طلا شده اند .
.
.
.
دوستی شوخی سرد آدماست ، بازی شیرین گرگم به هواست ، واسه کشتن غرورمن و تو ، دوستی توطئه ثانیه هاست
.
.
.
کاش غرورم را که در پستوی سادگیم پنهان بود می یافتی ، اما تو این سادگی را بهانه ای قرار دادی برای در هم شکستن غرورم
.
.
.
همه بغض من تقدیم غرورنازنینت باد ، غروری که لذت دریا را به چشمانت حرام کرد .
.
.
.
بعضی اشخاص چنان به خود مغرورند که اگر عاشق بشوند به خود بیشتر عشق می ورزند تا به معشوق
.
.
.
گرچه ای دوست غروردلت احساس مرا درک نکرد ، آفرین بر غم عشقت که مرا ترک نکرد .
.
.
.
ز چشمت اگر چه که دورم هنوز ، پر از اوج عشق و غرورم هنوز ، قبول است عمر خوشی ها کم است ، ولی با توام پس صبورم هنوز
.
.
.
آری این منم ، این منم همان عاشقی که بر تو جان می داد ، و تو کسی هستی که برای رسیدن به خوشبختی به روی جسدهای بی جان غرور
انسانها قدم می گذاشتی ولی افسوس ، افسوس که راه ات برای رسیدن به هدف هایت اشتباه بود ، و افسوس که من برای آدمی مثل تو غرورم را شکستم ، افسوس
.
.
.
انسان های آزاده دل شکسته و پر غرور خود را پنهان می کنند. فردریش نیچه
.
.
.
گناهی كه پشیمانی بیاورد بهتر از عبادتی است كه غرور بیاورد...
.
.
.
فاخرترین لباس ، تولید کارخانه ی کرم است ، کرم ابریشم
ما را به غرور چکار . . . ؟
.
.
.
قول داده بودیم ما به هم که تن ندیم به روزگار
چه بی دووم بود قول ما جدا شدیم آخر کار
گل مغرور قشنگم من فراموشت نکردم
بی تو اینجا رو نمی خوام می رم و برنمی گردم
.
.
.
شبیه چشمهای تو پر از گناه می شوم** میان ظلمت شب قبیله ماه می شوم
خدا,زمین,گناه,عشق,من وتو,ببین چطور**به خاطر غرور تو زیاده خواه می شوم
اگه یکی باشه منو بفهمه / برایش غرورمو بهم می زنم
گریه که سهله ، زیر چترشونش / تا آخر دنیا قدم میزنم
.
.
.
آدمی غرورش را خیلی زیاد !
شاید بیشتر از تمام داشته هایش دوست می دارد !
حالا ببین اگر خودش ، غرورش را به خاطر تو ، نادیده بگیرد ، چه قدر دوستت دارد !
و این را بِفهم آدمیزاد !
.
.
.
چقدر ضعیف هستند و البته کوچک ، آنهایی که وقتی اشتباه می کنند ، نه توانایی اقرار به اشتباه را دارند و نه قدرت عذر خواهی !
اسمش را می گذارند غرور و به آن افتخار می کنند . چه حقیرند و چه حقیرانه رفتار می کنند . . . !
.
.
.
کاش می فهمیدی که تو از دید من زیبا بودی ؛ دیگران حتی نگاهت هم نمی کردند ، و تو چه اشتباهی مغرور شدی . . .
.
.
.
من و تو شباهت های متفاوتی باهم داریم :
هر دو شکستیم ؛ تو قلب مرا ، من غرورم را
هر دو رقصیدیم ؛ تو با دیگری ، من با سازهای تو
هر دو بازی کردیم ؛ تو با من ، من با سرنوشتم
و در آخر هر دو پی بردیم
تو به “ حماقت ” من ، من به “ پست ” بودن تو
آری ، این شباهت های متفاوت هر روز آشکارتر میشود . . .
.
.
.
بمیرم من!
فهمیدم نمی مانی . . دیدم می روی . . رفتی . . .
باز هم ایستاده ام نگاه میکنم !
آخرم میکشد مرا این غرور لعنتی . . .
.
.
.
همه ی بغض من تقدیم غرور نازنینت باد ، غروری که لذت دریا را به چشمانت حرام کرد . . .
.
.
.
دخترک رفت ولی زیر لب این را میگفت :
” او یقینا پی معشوق خودش می آید “
پسرک ماند ولی روی لبش زمزمه بود :
” مطمئنا که پشیمان شده برمیگردد “
عشق قربانی مظلوم ” غرور ” است هنوز . . .
.
.
.
” کشنده ترین کلمه غرور است ، آن را بشکن ”
.
.
.
گاهی دلم می خواهد وحشیانه غرورت را پاره کنم !
قلب ترا در مشتم بگیرم و بفشارم تا حال مرا لحظه ایی بفهمی . . . !
.
.
.
اینایی که واسه یکی همه غرورشونو میذارن زیر پاشون ، تو رابطه های بعدیشون مغرور ترین ادمای زمینن . . .
.
.
.
مرا می شکنی !
سرت را با افتخار بالا می گیری !
ببین از سقف بالای سرت چگونه اشک چکه می کند . . .
مغرور نباش که روزی این سقف شکسته روی سرت خراب می شود . . .
.
.
.
کوه های غرورم از گناه رفتنت آب شده ؛ تا قبل از سیل برگرد . . .
سیل که بیاید همه را با خود می برد حتی خاطراتت را !
.
.
.
روزها رفتند و من دیگر ؛
خود نمیدانم کدامینم ؛
آن من سرسخت مغرورم ؛
یا من مغلوب دیرینم ؟
بگذرم گر از سر پیمان ؛
میکشد این غم دگر بارم ؛
می نشینم شاید او آید ؛
عاقبت روزی به دیدارم .
( فروغ فرخزاد )
.
.
.
معذرت خواهی ؛
همیشه به این معنا نیست که تو اشتباه کردی ، و حق با یکی دیگه است . . .
معذرت خواهی ؛ یعنی اون رابطه شاید بیشتر از غرورت برات ارزش داشته . . .
.
.
.
ﻫﺮﭼﻪ ﻣﻐﺮﻭﺭ ﺗﺮ باشی ، ﺗﺸﻨﻪ ﺗﺮﻧﺪ برای ﺑﺎ ﺗﻮ ﺑﻮﺩﻥ . . .
ﻭ ﻫﺮﭼﻪ دست نیافتنی باشی ، ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻟﺖ می ﺁﻳﻨﺪ . . .
ﺍﻣﺎﻥ ﺍﺯ ﺭﻭﺯﻱ ﻛﻪ ﻏﺮﻭﺭی ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ باشی ﻭ ﺑی ﺭﻳﺎ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﻣﺤﺒﺖ کنی . . .
ﺍﻧﻮﻗﺖ تو ﺭﺍ ﻫﻴﭽﻮﻗﺖ ﻧﻤﻴﺒﻴﻨﺪ . . .
ﺳﺎﺩﻩ ﺍﺯ ﻛﻨﺎﺭﺕ ﻋﺒﻮﺭ ﻣﻴﻜﻨﻨﺪ . . .
.
.
.
خیلی زودتر از آنچه که فکرش را بکنی پژمرده میشوی . زندگی ارزش غرور ندارد رفیق . . .
.
.
.
نمیدونی چه کاری بادلم کردی / نمیدونی چه غمگینم نفهمیدی
نمیشناسی منو از من چقدردوری / تو این روزا چه بی رحمانه مغروری
.
.
.
بسوزد دلت که سوزاندی دلم را
به ویرانی کشاندی منزلم را
فکندی زیر پا احساس و شورم
نکردی رحم، حتی بر غرورم
.
.
.
دلم را شبی در حضورم شکستی
نه آینه، حتی غرورم شکستی
ندادی به خلوتگاه عشق راهم
پلی بود اگر در عبورم شکستی
.
.
.
شده بازیچه ای قلب صبورم
شکستی عاقبت بال غرورم
به آسانی گذشتی از کنارم
مثال دفتری کردی مرورم
.
.
.
گفته بودی، از غرورم، از سکوتم، خسته ای
من شکستم هر دو را
گفته بودم،از سکوتت،از غرورت خسته ام
به خاموشی مغرورانه ات
شکستی تو مرا
.
.
.
خدا بودم خداي خودپرستان
گدا كردي مرا تو سنگ مغرور
مرا باور به بي همتائي ام بود
مرا از باور خود كردي ام دور
.
.
.
تمام روز و شب با بيقراري
به شوق روي تو بيدار هستم
اگرچه بي غرورم زنده اما
به شوق لحظۀ ديدار هستم !
.
.
.
غرور من که زسختی به کوه میمانست ، کمر به کشتن خود بست و خاک پای تو شد
دلم که به همه بیگانه بود و یار نداشت ، چه دید در تو که اینگونه آشنای تو شد ؟
.
.
.
هیچ وقت مغرورنشو ، برگ ها وقتی می ریزند که فکر می کنند طلا شده اند .
.
.
.
دوستی شوخی سرد آدماست ، بازی شیرین گرگم به هواست ، واسه کشتن غرورمن و تو ، دوستی توطئه ثانیه هاست
.
.
.
کاش غرورم را که در پستوی سادگیم پنهان بود می یافتی ، اما تو این سادگی را بهانه ای قرار دادی برای در هم شکستن غرورم
.
.
.
همه بغض من تقدیم غرورنازنینت باد ، غروری که لذت دریا را به چشمانت حرام کرد .
.
.
.
بعضی اشخاص چنان به خود مغرورند که اگر عاشق بشوند به خود بیشتر عشق می ورزند تا به معشوق
.
.
.
گرچه ای دوست غروردلت احساس مرا درک نکرد ، آفرین بر غم عشقت که مرا ترک نکرد .
.
.
.
ز چشمت اگر چه که دورم هنوز ، پر از اوج عشق و غرورم هنوز ، قبول است عمر خوشی ها کم است ، ولی با توام پس صبورم هنوز
.
.
.
آری این منم ، این منم همان عاشقی که بر تو جان می داد ، و تو کسی هستی که برای رسیدن به خوشبختی به روی جسدهای بی جان غرور
انسانها قدم می گذاشتی ولی افسوس ، افسوس که راه ات برای رسیدن به هدف هایت اشتباه بود ، و افسوس که من برای آدمی مثل تو غرورم را شکستم ، افسوس
.
.
.
انسان های آزاده دل شکسته و پر غرور خود را پنهان می کنند. فردریش نیچه
.
.
.
گناهی كه پشیمانی بیاورد بهتر از عبادتی است كه غرور بیاورد...
.
.
.
فاخرترین لباس ، تولید کارخانه ی کرم است ، کرم ابریشم
ما را به غرور چکار . . . ؟
.
.
.
قول داده بودیم ما به هم که تن ندیم به روزگار
چه بی دووم بود قول ما جدا شدیم آخر کار
گل مغرور قشنگم من فراموشت نکردم
بی تو اینجا رو نمی خوام می رم و برنمی گردم
.
.
.
شبیه چشمهای تو پر از گناه می شوم** میان ظلمت شب قبیله ماه می شوم
خدا,زمین,گناه,عشق,من وتو,ببین چطور**به خاطر غرور تو زیاده خواه می شوم