13-03-2014، 11:38
این قسمت: پسرها در MTV show
هری از طبقه بالا- ببین بتمن جان من منتظر نمیمونما...!!!
لیام- خودتی... خب صبر کن بابا زوده... الان که نباید بریم
زین از در اومد تو تا لیام دید خندید
زین- تو چرا اینقدر ضایع شدی؟
لیام- ببین اردک اقای پتی بن...
نایل- اون سگ اقای پتی بن بوده نه اردک....حالا دعوا نکنید.
لویی- من یادمه دیشب یه بلیزی گذاشتم رو تختم الان نیست بعد در تعجبم که شبیه لباسیه که تن زینه
هری- اره شبیهشه...زین اینو از کجا خریدی؟
زین- از فروشگاه اتاق لویی
لویی- درش بیار زود باش. مال منه نه تو
زین- منوتو نداریم که...تو بخر من میپوشم
بعد از کلی دعوا صدای زنگ در میاد
هری- کسی خونه نیست نه؟؟؟؟
نایل- پس ما سیب زمینی هستیم؟؟؟؟
هری- تو که اره..اینقدر خوردی شبیه سیب زمینی هم شدی. خب چرا کسی درو باز نمیکنه؟
لیام- خودت برو
هری- من دستم بنده
لویی- به کجا بنده؟
هری-به همونجایی که بهش میگن مو...
لویی- اهان فکر کردم چیزه....
زین- اوه اوه پسرا گاومون زایید
نایل- کدومشون؟؟؟ مال من یا مال لیام؟؟؟
لیام- نه بابا مال من که نره...نمیتونه بزائه
زین- اقا بسه منیجرمونه
لویی هری لیام نایل-:297::297::297::297:
هری سریع اتاقو جمع کرد و به بقیه هم گفت بشینن...همه نشستن تا اینکه منیجر اومد
لیام- چه خوشگل شدین امشب....
نایل-
لیام- ببند بابا...
منیجر- پسرا اماده این؟
زین- اره اماده ایم...کلی هم از صبح تمرین کردیم.
منیجر- خب بخونید ببینم چه کردین
هری- چیو؟؟؟
منیجر- اواز کلیسارو..!!! اهنگتونو دیگه
لویی- کدوم بود؟؟؟
منیجر- مطمئنین تمرین کردین؟؟؟؟
هری-
نایل- ما اماده ایم شما نترسین...بریم دیگه؟
ساعت 4 بود که پسرا روی فرش قرمز بودن. همه صداشون میکردن و میخندیدن باهاشون...
لیام- من دستشویی دارم
نایل- الان؟
لیام- نه فردا...الان دیگه
هری- قورتش بده...
لیام- بعد به من میگن چرا به هری گیر میدی...
لویی- راست میگه دیگه هری...اینو که قورت نمیدن...ببین لیام اینی که میگمو تکرار کن تا خوب بشی
لیام- خب بگو...
لویی- پسرا یک انگشتی همراهی کنید....جیش برو فردا بیا جیش برو فردا بیا....دست دست دست دست
لیام داشت زیر لب تکرار میکرد- جیش برو فردا بیا..جون مادرت..فردا خودم از خجالتت در میام...باور کن...قول میدم....به جون هری
هری- زارت...به خاطر اون جون منو قسم نخور بابا...
همه جا پر از ادم بود. پسرا میرفتن و با طرفدارا عکس میگرفتن که نوبت به اجراشون رسید
همه پسرا ایستاده بودن تا اهنگ kiss you بخونن...
اول از همه زین شورع کرد و هری هم خوند...تا نوبت به لیام رسید نایل دید داره زیر لب یه چیزی میگه که اصلا حواسش نبود نوبتشه واسه همین نایل میکروفن گرفت جلوی دهن لیام....
لیام زیر لب- جیش برو فردا...جیش برو فردا بیا...
یهو همه زدن زیر خنده...
پسرا خشکشون زد که باید چی کار کنن....
زین رو به هری- حالا چی کار کنیم؟؟؟
لیام- اوه اوه چه گند زردیم زدم...
نایل- حالا چرا زرد؟؟
لویی- واسه رنگش میگه دیگه...زرده...
نایل- نه مال من نیست
هری- راست میگه از بس که این سس میخوره قرمزه...
نایل- نه بابا سفیده....
لیام- رنگ اونو ول کنید الان چه غلطی کنیم همه دارن نگاهمون میکنن.....منیجر کلمونو میکنه
لویی- کله تورو نه مارو...
نوبت به مصاحبه پسرا رسید.کارن نزدیک پسرا شد و شروع کرد به سوال کردن
کارن- پسرا اوضاع چطوره؟؟؟
لیام- زرده
کارن- ببخشید؟؟؟؟
هری- نه....چیزه....خوبه خوبیم ما...مگه نه پسرا؟
نایل- نه...چون سفیده
زین- رنگ اونو ول کنید...
کارن- خب از مشکل اجراتون که بگذریم
لویی- نه نگذریم...لیام باید توضیح بده
لیام- من؟؟؟ چیزه...هیچی اتفاقی بود به خدا
کارن- یعنی الکی بود؟؟؟
نایل- نه...ما دروغ تو کارمون نیست...واقعی بود...الانم هست...میگی نه...(روبه لیام) زرده یا سفیده؟؟؟
لیام- زرده
نایل- دیدی واقعی بود...ولی سفیده
کارن- خب من که نفهمیدم شماها چی میگین ولی موفق باشین...تو سالن از شما پذیرایی میشه بفرمایین
تو سالن
لویی- واااااااااای بچه ها این نوشیدنی عالیه...امتحان کنید..لیام بی اینم مال تو...
لیام- نهههههههههههههههههههههه....من همینجوریشم از شدت چی دارم میترکم....اب ممنوع برای من...
بعد از مراسم پسرا رفتن خونه....لیام سریع رفت دستشویی...بعد از نیم ساعت از پشت در یه صدایی شنید...گوششو گذاشت روی در
صدا این بود- جیش برو بعد از اینکه لیام در اومد بیا...جیش برو بعد از اینکه لیام در اومد بیا...
لیام درو باز کرد دید پسرا همشون رنگشون قرمز شده
لیام- مثل اینکه التماس دارین میکنین نه؟؟؟؟
هری دستشو گذاشت رو صورتش- تروخدا بیا بیرون...ما داریم میترکیم...
لیام- اوه اوه فکر کنم یه کار دیگه ای هم دارم....
لیام درو بست
هری نایل زین لویی با داد- نننننننننننننننههههههههههههههههههه
منتظر قسمت بعدی باشین
هری از طبقه بالا- ببین بتمن جان من منتظر نمیمونما...!!!
لیام- خودتی... خب صبر کن بابا زوده... الان که نباید بریم
زین از در اومد تو تا لیام دید خندید
زین- تو چرا اینقدر ضایع شدی؟
لیام- ببین اردک اقای پتی بن...
نایل- اون سگ اقای پتی بن بوده نه اردک....حالا دعوا نکنید.
لویی- من یادمه دیشب یه بلیزی گذاشتم رو تختم الان نیست بعد در تعجبم که شبیه لباسیه که تن زینه
هری- اره شبیهشه...زین اینو از کجا خریدی؟
زین- از فروشگاه اتاق لویی
لویی- درش بیار زود باش. مال منه نه تو
زین- منوتو نداریم که...تو بخر من میپوشم
بعد از کلی دعوا صدای زنگ در میاد
هری- کسی خونه نیست نه؟؟؟؟
نایل- پس ما سیب زمینی هستیم؟؟؟؟
هری- تو که اره..اینقدر خوردی شبیه سیب زمینی هم شدی. خب چرا کسی درو باز نمیکنه؟
لیام- خودت برو
هری- من دستم بنده
لویی- به کجا بنده؟
هری-به همونجایی که بهش میگن مو...
لویی- اهان فکر کردم چیزه....
زین- اوه اوه پسرا گاومون زایید
نایل- کدومشون؟؟؟ مال من یا مال لیام؟؟؟
لیام- نه بابا مال من که نره...نمیتونه بزائه
زین- اقا بسه منیجرمونه
لویی هری لیام نایل-:297::297::297::297:
هری سریع اتاقو جمع کرد و به بقیه هم گفت بشینن...همه نشستن تا اینکه منیجر اومد
لیام- چه خوشگل شدین امشب....
نایل-
لیام- ببند بابا...
منیجر- پسرا اماده این؟
زین- اره اماده ایم...کلی هم از صبح تمرین کردیم.
منیجر- خب بخونید ببینم چه کردین
هری- چیو؟؟؟
منیجر- اواز کلیسارو..!!! اهنگتونو دیگه
لویی- کدوم بود؟؟؟
منیجر- مطمئنین تمرین کردین؟؟؟؟
هری-
نایل- ما اماده ایم شما نترسین...بریم دیگه؟
ساعت 4 بود که پسرا روی فرش قرمز بودن. همه صداشون میکردن و میخندیدن باهاشون...
لیام- من دستشویی دارم
نایل- الان؟
لیام- نه فردا...الان دیگه
هری- قورتش بده...
لیام- بعد به من میگن چرا به هری گیر میدی...
لویی- راست میگه دیگه هری...اینو که قورت نمیدن...ببین لیام اینی که میگمو تکرار کن تا خوب بشی
لیام- خب بگو...
لویی- پسرا یک انگشتی همراهی کنید....جیش برو فردا بیا جیش برو فردا بیا....دست دست دست دست
لیام داشت زیر لب تکرار میکرد- جیش برو فردا بیا..جون مادرت..فردا خودم از خجالتت در میام...باور کن...قول میدم....به جون هری
هری- زارت...به خاطر اون جون منو قسم نخور بابا...
همه جا پر از ادم بود. پسرا میرفتن و با طرفدارا عکس میگرفتن که نوبت به اجراشون رسید
همه پسرا ایستاده بودن تا اهنگ kiss you بخونن...
اول از همه زین شورع کرد و هری هم خوند...تا نوبت به لیام رسید نایل دید داره زیر لب یه چیزی میگه که اصلا حواسش نبود نوبتشه واسه همین نایل میکروفن گرفت جلوی دهن لیام....
لیام زیر لب- جیش برو فردا...جیش برو فردا بیا...
یهو همه زدن زیر خنده...
پسرا خشکشون زد که باید چی کار کنن....
زین رو به هری- حالا چی کار کنیم؟؟؟
لیام- اوه اوه چه گند زردیم زدم...
نایل- حالا چرا زرد؟؟
لویی- واسه رنگش میگه دیگه...زرده...
نایل- نه مال من نیست
هری- راست میگه از بس که این سس میخوره قرمزه...
نایل- نه بابا سفیده....
لیام- رنگ اونو ول کنید الان چه غلطی کنیم همه دارن نگاهمون میکنن.....منیجر کلمونو میکنه
لویی- کله تورو نه مارو...
نوبت به مصاحبه پسرا رسید.کارن نزدیک پسرا شد و شروع کرد به سوال کردن
کارن- پسرا اوضاع چطوره؟؟؟
لیام- زرده
کارن- ببخشید؟؟؟؟
هری- نه....چیزه....خوبه خوبیم ما...مگه نه پسرا؟
نایل- نه...چون سفیده
زین- رنگ اونو ول کنید...
کارن- خب از مشکل اجراتون که بگذریم
لویی- نه نگذریم...لیام باید توضیح بده
لیام- من؟؟؟ چیزه...هیچی اتفاقی بود به خدا
کارن- یعنی الکی بود؟؟؟
نایل- نه...ما دروغ تو کارمون نیست...واقعی بود...الانم هست...میگی نه...(روبه لیام) زرده یا سفیده؟؟؟
لیام- زرده
نایل- دیدی واقعی بود...ولی سفیده
کارن- خب من که نفهمیدم شماها چی میگین ولی موفق باشین...تو سالن از شما پذیرایی میشه بفرمایین
تو سالن
لویی- واااااااااای بچه ها این نوشیدنی عالیه...امتحان کنید..لیام بی اینم مال تو...
لیام- نهههههههههههههههههههههه....من همینجوریشم از شدت چی دارم میترکم....اب ممنوع برای من...
بعد از مراسم پسرا رفتن خونه....لیام سریع رفت دستشویی...بعد از نیم ساعت از پشت در یه صدایی شنید...گوششو گذاشت روی در
صدا این بود- جیش برو بعد از اینکه لیام در اومد بیا...جیش برو بعد از اینکه لیام در اومد بیا...
لیام درو باز کرد دید پسرا همشون رنگشون قرمز شده
لیام- مثل اینکه التماس دارین میکنین نه؟؟؟؟
هری دستشو گذاشت رو صورتش- تروخدا بیا بیرون...ما داریم میترکیم...
لیام- اوه اوه فکر کنم یه کار دیگه ای هم دارم....
لیام درو بست
هری نایل زین لویی با داد- نننننننننننننننههههههههههههههههههه
منتظر قسمت بعدی باشین