03-03-2014، 18:54
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
«خیلی زود بزرگ میشوید. همیشه نمیشود مثل یک بچه بود. زندگی خیلی سخت است. با صدای شلیک گلولههای توی خیابان به خواب میروید. مرگ عزیزانتان را میبینید (پدرش را در پنج سالگی از دست داد و بهترین دوستش کاباناس را در هفده سالگی) و باید به خاطر اینکه چیزی برای خوردن دارید قدردان باشید. یا هرگز از فوئرته آپاچه پا بیرون نمیگذاری یا آخرش مرد میشوی.» اینها اظهارات کارلوس توز است؛ بازیکن مردم و توز هرگز این مردم را فراموش نکرده است. اولین گلهایش را در یوونتوس با بالا بردن پیراهناش برای نشان دادن تی شرتی که رویش نوشته شده بود: «ویا 31، سیوداد اوکولتا و لا ماسیل» جشن گرفت. این خود اوست. خود توز. «بازیکن متعلق به مردم».
او دقیقا همان بازیکنی بود که یوونتوس انتظارش را داشت. یک بازیکن تاپ که دو سال بود دنبالش میگشتند. کسی که هر فصل 20 تا 25 گل بزند و با حضورش تغییر ایجاد کند. در سری A همین اتفاق برای «بانوی پیر» افتاد و آنها رکورد امتیازگیری را با کسب 97 امتیاز شکستند. رکوردی که فصل 2007-2006 توزط اینتر ثبت شده بود. توز در لیگ 14 گل زده و سیزده بازی هم از فصل باقی مانده است. او میتواند البته اولین فصلاش در تورین را بهتر از اینها سپری کند. دستکم در زمینه زدن گلها. حتی بهتر از زلاتان ابراهیموویچ با 16، دیوید ترزگه با 14 یا میشل پلاتینی با 16 گل. فقط یک مرد در تاریخ یوونتوس هست که رکوردش دست نیافتنی است و تا پایان حضورش در یووه سایه سنگین او را روی سر خودش حس خواهد کرد. جان چارلز که طی 34 بازی در فصل 58-1957 موفق شد 28 گل بزند.
برخی شرایط کنونی توز هم با شرایط دوران چارلز مشابهت دارد. مثلا توز در کنار فرناندو یورنته یک مهاجم میانی قد بلند بازی میکند. چارلز هم که شماره ده تیم بود در کنار اومار سیووری بازی میکرد. به دست آوردن این پیراهن افتخار بزرگی برای توز است؛ اینکه اولین کسی است که بعد از الساندرو دل پیرو این لباس را به تن کرده البته بار روانی خاصی برای او در بر نداشته است: «شماره ده را برداشتم چون زمانی دیگو مارادونا آن را به تن میکرد.» این خرید برای یوونتوس از جهات مختلف کاملا موفقیت آمیز بوده. بحث دستمزد را که کنار بگذاریم توز یک معامله سود آور است. یووه او را از سیتی به مبلغ 5/9 میلیون یورو خرید و الساندرو ماتری را به مبلغ 12 میلیون به میلان فروخت. تازه آنها بازیکنی را به دست آوردند که سابقه بردن جام لیگ قهرمانان و جام لیبرتادورس را دارد و تنها هفت بازیکن در یووه چنین تجربهای را قبلا کسب کردهاند.
تاثیرات حضور توز در بازیهای یووه آنی بوده است. در سه بازی نخست خودش گل زد هر چند که برایش جا افتادن در سری A اصلا آسان نبود: «این لیگ سختترین لیگ جهان است و اینجا دانشگاه فوتبال. فکر میکردم اینجا راحتتر بشود بازی کرد اما فوتبال ایتالیا تاکتیکیتر و سرعتیتر است و باید خیلی تلاش کنی. این سختترین جایی است که تا به حال در آن بازی کردهام. شاید بودن در یووه اوضاع را پیچیدهتر کرده چون حریفانی که به مصاف ما میآیند طوری بازی میکنند انگار در فینال جام جهانی هستند. همه میخواهند ما را شکست بدهند. همیشه باید صد در صد آماده باشیم. کار بسیار سخت است.»
با این حال از همه لحاظ توز با سبک بازی پر فشار و تهاجمی آنتونیو کونته جور در میآید. هماهنگیاش با یورنته که عالی است. این بازیکن اسپانیایی در توصیف میزان هماهنگیاش با توز و راحتیاش در کنار او گفته: «من توز را بیشتر از نامزد خودم میبینم.» فقط جای تاسف است که این دو در لیگ قهرمانان نتوانستند همکاری موفقیتآمیزی داشته باشند و یووه این فصل هم در این رقابتها نتایج خوبی را نگرفت. گل نزدن در آن رقابتها – توز از هفتم آوریل 2009 به این سو در لیگ قهرمانان گلی نزده- نباید باعث بشود که فصل خوبی که او در یووه داشته به چشم نیاید.
بیاعتنایی تیم ملی به توز
با وجود موفقیتهایی که توز در یووه داشته در تیم ملی آرژانتین به او بیمهری شده و بنا به دلایل نامعلوم و بحث برانگیز او از کوپا آمریکا 2011 به این سو به تیم ملی دعوت نشده است. او در مورد اینکه آیا آلخاندرو سابیا با وی تماسی گرفته یا نه گفت: «نه» و افزود که نمیخواهد در این بازی اظهارنظری بکند که این جوابش اتفاقا جو جنجالیتری به ماجرا میدهد. به نظر سیاسی میرسد. مارادونا گفته که توز را به این خاطر کنار گذاشتهاند که با خولیو گروندونا رییس فدراسیون فوتبال آرژانتین و کارلوس بیلاردو مدیر فنی تیم ملی بگومگو کرده. برخی دیگر هم احتمال میدهند که لیونل مسی زیاد از توز خوشش نمیآید اما توز گفته که رابطه خوبی را در عین داشتن رقابت با مسی داشته است. آرژانتین برای خط حملهاش کلی مهاجم برجسته دارد: سرخیو آگرو، گونسالو ایگواین، ازکوئیل لاوتزی، اریک لاملا، رودریگو پالاسیو، مائورو ایکاردی و ریکی آلوارس و این لیست همچنان ادامه دارد ولی هنوز هم این باور وجود دارد که توز به نوعی از کشورش تبعید سیاسی شده است. مارادونا میگوید: «کارلوس ارزش این پیراهن را درک میکند. او بازیکن مردم است. او نمرده... او را کشتهاند.»
این هم شاید بخشی از فوتبال آرژانتین باشد اما توز زنده است و به خوبی در یوونتوس بازی میکند و اتفاقا به نفع باشگاه اوست که در سطح ملی بازی نمیکند و به طور کامل در خدمت باشگاهاش است. او در دربی تورین گل برتری را زد و آن را با یک شادمانی خاص به دوستانش تقدیم کرد. اگر امروز در سن سیرو به میلان هم گل بزند، به تیمی که ممکن بود به آنها بپیوندد آن وقت حتما گل را به لیتوی کوچک پسر تازه متولد شدهاش تقدیم میکند. به وارث اش.
کارلیتوز شاید دیگر هرگز برای آرژانتین بازی نکند اما هنوز دارد برای یوونتوس، خانوادهاش و فراتر از اینها برای مردم بازی میکند.
«خیلی زود بزرگ میشوید. همیشه نمیشود مثل یک بچه بود. زندگی خیلی سخت است. با صدای شلیک گلولههای توی خیابان به خواب میروید. مرگ عزیزانتان را میبینید (پدرش را در پنج سالگی از دست داد و بهترین دوستش کاباناس را در هفده سالگی) و باید به خاطر اینکه چیزی برای خوردن دارید قدردان باشید. یا هرگز از فوئرته آپاچه پا بیرون نمیگذاری یا آخرش مرد میشوی.» اینها اظهارات کارلوس توز است؛ بازیکن مردم و توز هرگز این مردم را فراموش نکرده است. اولین گلهایش را در یوونتوس با بالا بردن پیراهناش برای نشان دادن تی شرتی که رویش نوشته شده بود: «ویا 31، سیوداد اوکولتا و لا ماسیل» جشن گرفت. این خود اوست. خود توز. «بازیکن متعلق به مردم».
او دقیقا همان بازیکنی بود که یوونتوس انتظارش را داشت. یک بازیکن تاپ که دو سال بود دنبالش میگشتند. کسی که هر فصل 20 تا 25 گل بزند و با حضورش تغییر ایجاد کند. در سری A همین اتفاق برای «بانوی پیر» افتاد و آنها رکورد امتیازگیری را با کسب 97 امتیاز شکستند. رکوردی که فصل 2007-2006 توزط اینتر ثبت شده بود. توز در لیگ 14 گل زده و سیزده بازی هم از فصل باقی مانده است. او میتواند البته اولین فصلاش در تورین را بهتر از اینها سپری کند. دستکم در زمینه زدن گلها. حتی بهتر از زلاتان ابراهیموویچ با 16، دیوید ترزگه با 14 یا میشل پلاتینی با 16 گل. فقط یک مرد در تاریخ یوونتوس هست که رکوردش دست نیافتنی است و تا پایان حضورش در یووه سایه سنگین او را روی سر خودش حس خواهد کرد. جان چارلز که طی 34 بازی در فصل 58-1957 موفق شد 28 گل بزند.
برخی شرایط کنونی توز هم با شرایط دوران چارلز مشابهت دارد. مثلا توز در کنار فرناندو یورنته یک مهاجم میانی قد بلند بازی میکند. چارلز هم که شماره ده تیم بود در کنار اومار سیووری بازی میکرد. به دست آوردن این پیراهن افتخار بزرگی برای توز است؛ اینکه اولین کسی است که بعد از الساندرو دل پیرو این لباس را به تن کرده البته بار روانی خاصی برای او در بر نداشته است: «شماره ده را برداشتم چون زمانی دیگو مارادونا آن را به تن میکرد.» این خرید برای یوونتوس از جهات مختلف کاملا موفقیت آمیز بوده. بحث دستمزد را که کنار بگذاریم توز یک معامله سود آور است. یووه او را از سیتی به مبلغ 5/9 میلیون یورو خرید و الساندرو ماتری را به مبلغ 12 میلیون به میلان فروخت. تازه آنها بازیکنی را به دست آوردند که سابقه بردن جام لیگ قهرمانان و جام لیبرتادورس را دارد و تنها هفت بازیکن در یووه چنین تجربهای را قبلا کسب کردهاند.
تاثیرات حضور توز در بازیهای یووه آنی بوده است. در سه بازی نخست خودش گل زد هر چند که برایش جا افتادن در سری A اصلا آسان نبود: «این لیگ سختترین لیگ جهان است و اینجا دانشگاه فوتبال. فکر میکردم اینجا راحتتر بشود بازی کرد اما فوتبال ایتالیا تاکتیکیتر و سرعتیتر است و باید خیلی تلاش کنی. این سختترین جایی است که تا به حال در آن بازی کردهام. شاید بودن در یووه اوضاع را پیچیدهتر کرده چون حریفانی که به مصاف ما میآیند طوری بازی میکنند انگار در فینال جام جهانی هستند. همه میخواهند ما را شکست بدهند. همیشه باید صد در صد آماده باشیم. کار بسیار سخت است.»
با این حال از همه لحاظ توز با سبک بازی پر فشار و تهاجمی آنتونیو کونته جور در میآید. هماهنگیاش با یورنته که عالی است. این بازیکن اسپانیایی در توصیف میزان هماهنگیاش با توز و راحتیاش در کنار او گفته: «من توز را بیشتر از نامزد خودم میبینم.» فقط جای تاسف است که این دو در لیگ قهرمانان نتوانستند همکاری موفقیتآمیزی داشته باشند و یووه این فصل هم در این رقابتها نتایج خوبی را نگرفت. گل نزدن در آن رقابتها – توز از هفتم آوریل 2009 به این سو در لیگ قهرمانان گلی نزده- نباید باعث بشود که فصل خوبی که او در یووه داشته به چشم نیاید.
بیاعتنایی تیم ملی به توز
با وجود موفقیتهایی که توز در یووه داشته در تیم ملی آرژانتین به او بیمهری شده و بنا به دلایل نامعلوم و بحث برانگیز او از کوپا آمریکا 2011 به این سو به تیم ملی دعوت نشده است. او در مورد اینکه آیا آلخاندرو سابیا با وی تماسی گرفته یا نه گفت: «نه» و افزود که نمیخواهد در این بازی اظهارنظری بکند که این جوابش اتفاقا جو جنجالیتری به ماجرا میدهد. به نظر سیاسی میرسد. مارادونا گفته که توز را به این خاطر کنار گذاشتهاند که با خولیو گروندونا رییس فدراسیون فوتبال آرژانتین و کارلوس بیلاردو مدیر فنی تیم ملی بگومگو کرده. برخی دیگر هم احتمال میدهند که لیونل مسی زیاد از توز خوشش نمیآید اما توز گفته که رابطه خوبی را در عین داشتن رقابت با مسی داشته است. آرژانتین برای خط حملهاش کلی مهاجم برجسته دارد: سرخیو آگرو، گونسالو ایگواین، ازکوئیل لاوتزی، اریک لاملا، رودریگو پالاسیو، مائورو ایکاردی و ریکی آلوارس و این لیست همچنان ادامه دارد ولی هنوز هم این باور وجود دارد که توز به نوعی از کشورش تبعید سیاسی شده است. مارادونا میگوید: «کارلوس ارزش این پیراهن را درک میکند. او بازیکن مردم است. او نمرده... او را کشتهاند.»
این هم شاید بخشی از فوتبال آرژانتین باشد اما توز زنده است و به خوبی در یوونتوس بازی میکند و اتفاقا به نفع باشگاه اوست که در سطح ملی بازی نمیکند و به طور کامل در خدمت باشگاهاش است. او در دربی تورین گل برتری را زد و آن را با یک شادمانی خاص به دوستانش تقدیم کرد. اگر امروز در سن سیرو به میلان هم گل بزند، به تیمی که ممکن بود به آنها بپیوندد آن وقت حتما گل را به لیتوی کوچک پسر تازه متولد شدهاش تقدیم میکند. به وارث اش.
کارلیتوز شاید دیگر هرگز برای آرژانتین بازی نکند اما هنوز دارد برای یوونتوس، خانوادهاش و فراتر از اینها برای مردم بازی میکند.