26-02-2014، 13:17
بیچاره هانوفر. در حقیقت بیچاره آرسنال، بیچاره فرایبورگ، بیچاره هامبورگ، بیچاره نورنبرگ و بیچاره آینتراخت فرانکفورت. بایرن مونیخ شش بازی در ماه فوریه انجام داده و همه را برده. در این بازیها بدون باز شدن دروازهاش حتی برای یک بار 22 گل هم زده است. هر اتفاقی ماه فوریه برای آرسنال افتاده برعکسش در اف سی هالیوود رخ داده اما این اتفاق هر ماه دارد میافتد و این در حالی است که برخی در مورد پپ گواردیولا تردید داشتند. این افراد شکاک که تعدادشان کم هم نبود دو دسته هستند. اولی آنهایی که میگفتند گواردیولا در بارسلونا زیاد خودش را ثابت نکرده چون تیم موفق و بزرگی را از اول در اختیار داشته اما با گفتن این مطلب آنها چشم به روی یکسری از فاکتورها بستهاند، اینکه او چطور با سوپراستارهای ناراضی تیم کنار آمد و چطور لیونل مسی را مرکز اصلی تیم قرار داد. مهمترین نکته هم این بود که فصل قبل از ورود او بارسلونا با اختلاف هجده امتیاز با رئال صدرنشین در رتبه سوم قرار گرفت. دسته دوم که باید اعتراف کنم خودم هم جزو آنها هستم، کسانی هستند که معتقدند گواردیولا مربی فوقالعادهای است اما نکته این است که او وارد یک لیگ جدید با بازیکنان تازه شده و زبان جدیدی را آموخته. به باشگاهی رفته که اسطورههایی مغرور دارد که با دیدن کوچکترین نشانه اختلال در وضع باشگاه او را مقابل رسانهها قربانی خواهند کرد. یک مساله کوچکی هم در مورد یوپ هاینکس بود. مردی که پیش از رفتنش تمامی جامهای ممکن را برد و استانداردها را به عرش رساند به طوری که گواردیولا اول از همه باید فکری برای تکرار دستاوردهای وی میکرد. باخت 2-4 بایرن به دورتموند در سوپرجام ماه آگوست به نظر همان نقطه آغاز ناکامیها میرسید. در حقیقت اما این اتفاق هیچ اهمیتی نداشت. هر دو گروه از افرادی که به پپ شک داشتند در موردش اشتباه میکردند. تنها بازی که بایرن بعد از دیدار مرحله گروهی لیگ قهرمانان باخته همین بازی سوپرجام بوده. قبل از دیدار هفته قبل در یک هشتم نهایی لیگ قهرمانان مقابل آرسنال، کارل هاینتس رومنیگه مدیر اجرایی بایرن در مورد شدت وسواس فکری گواردیولا در مورد فوتبال صحبت کرده و گفته بود این مربی به قدری از برد ماه نوامبر برابر دورتموند که به نوعی جبران شکست اول فصل به این تیم بوده، لذت برده که این شادمانی را با تماشای دوباره فیلم بازی در سفر هوایی برگشت به مونیخ جشن گرفته. اگر قرار بود زمانی برای شادمانی و آسودگی خیال باشد مربوط به همان روزهای بعد از شکست دادن رقیب بود اما گواردیولا به قضایا اینطوری نگاه نمیکند. خیال این مرد از بابت تیمش راحت است. رسانهها برای دیدارش در کنفرانس خبری صف میکشند اما هیچ کدام از اینها توجه این مربی را از کارش معطوف به چیزهای دیگر نکرده است. او شکل تیمش را به طور مداوم تغییر میدهد. از تحولات بزرگ گرفته تا رسیدگی به جزییات کوچک. آیا گواردیولا باعث شده که تیمی بزرگ حتی بهتر از قبل بشود؟ برای هر اتفاقی در بازی او یک واکنش را در نظر گرفته است. زمانی که ناچو مونرئال جای کایران گیبز مصدوم را در دیدار با آرسنال گرفت آرین روبن از جناح چپ به راست رفت و مدت کوتاهی با فیلیپ لام و ماریو گوتزه همبازی شد تا اینکه این سه نفر توانستند سرعت بازی را به دست بگیرند. پنج دقیقه بعد یک سانتر از کناره ارسال شد که اتفاق تاثیرگذار بازی را رقم زد؛ اخراج وویچیک شچسنی. ماموریت انجام شده بود بنابراین روبن دوباره به همان جناح چپ خودش برگشت. در نیمه دوم مشخص بود که مسعود اوزیل در تمامی جهات از هوشیاری به دور است. گواردیولا کنار زمین بود و به بازیکناناش دستور میداد که از سمت راست مستقیم رو به جلو بروند. ظرف چند دقیقه اوزیل کاملا خودش را مقهور حریف دید. چشمهایش از فرط اضطراب از این دیگر درشتتر نمیشد. هم تیمیهایش هم عصبانی بودند که میدیدند دوندگیهای او هیچ ثمری در پی ندارد. بایرن دریایی از بازیکنان آماده دارد که قابلیت پر کردن جای همدیگر را دارند. بزرگترین مشکل این است که همه آنها را راضی نگه داری اما پپ حتی در این زمینه هم خوب کار کرده. ماه ژانویه ماریو مانجوکیچ به خاطر شنیدن خبر ورود روبرت لواندوفسکی خیلی ناراحت شد و عملکردش در تمرینها تحت تاثیر قرار گرفت. گواردیولا هم او را از ترکیب تیمی که جلوی گلادباخ به میدان فرستاد کنار گذاشت. همینطور هفته بعدش در بازی با اشتوتگارت همین کار را با او کرد اما از اول فوریه مانجوکیچ به ترکیب برگشت و حالا در 5 بازی 6 گل به ثمر رسانده. توماس مولر تایید کرده از اینکه برای بازی با آرسنال نیمکت نشین بوده ناراحت شده اما او باهوشتر از اینها بوده که بخواهد علنی انتقاد کند. کارش هم منطقی بود چون یکشنبه او به میدان رفت و دو گل هم زد. گواردیولا بینقص نیست حتی مقابل هانوفر لحظات زیادی بود که بلندپروازی بایرن برای گل زدن باعث شد در خط دفاعی اشتباهات زیادی بکنند و همیشه این تمایل به کمالگرایی میتواند مشکلساز بشود. در آخرین فصل کاریاش در بارسلونا هم همینطور بود. گاهی به نظر میآمد آرایشی را چیده که هیچ مدافعی در آن تعریف نشده است اما به سختی میتوان به مردی که همه تلاش خودش را برای بهتر بودن میکند بیعلاقگی نشان داد، البته اینکه آدم خوشمشربی هست هم او را دوست داشتنیتر کرده است. چهارشنبه قبل او به سوالات به زبانهای آلمانی، انگلیسی و اسپانیایی پاسخ داد. یک خبرنگار زن پرسید آیا میتواند سوالش را به کاتالانی بپرسد یا نه. مسوول رسانهای بایرن با درخواست او مخالفت کرد و گفت اینجا هیچ مترجم کاتالانی نیست که صحبتها را ترجمه کند اما پپ گفت: «عیبی ندارد خودم این کار را میکنم» و به کاتالانی هم حرف زد. چهار زبان ظرف ده دقیقه. هری ردنپ در این مدت همان یک زبان را هم به زحمت میتواند حرف بزند. در تابستان که گفت میخواهد به بایرن برود حس و حالش شبیه هنرمند جوان و بیتجربهای بود که با سر به هوایی گفت قصد دارد سیستین چپل – قصری معروف در واتیکان که محل رسمی اقامت پاپ است- را مرمت کند. به قول خودش سقف را ترمیم کند اما حالا که با دقت به سقف نگاه میکنید میبینید که کارش را خیلی خوب انجام داده است .