26-02-2014، 12:35
از آن روزهایی که او در فوتبال ایران برای خودش ترکتازی میکرد، مدتها است که میگذرد. سرهنگ بازنشسته نیروی انتظامی که شاید به دلیل خشکی بیش از اندازه نظامیگری بود که به وادی فوتبال پا گذاشت و چون به محیط باز و بدون خط قرمز فوتبال رسید، آن را با سیرک اشتباه گرفت! او که یگانه هنرش در تمام این سالها طنازی با سخیفترین ادبیات و زردترین شکل ممکن در سپهر فوتبال بوده و در این زمینه به اندازهای افراط کرده که از دل هجو به ابتذال پا گذاشته است. مردی که از آخرین موفقیتش در فوتبال ایران قریب به بیست سال میگذرد. کی بود؟
جام باشگاههای آسیا در فصل 92-93. تیمی که قهرمان نکردنش با ناصر قصاب، بهزاد غلامپور، محمود شافعی، علیرضا حکیمزاده و محسن گروسی هنر میخواست. هنری که اگر قرصهای رنگی فیروز خان وجود نداشت، بی تردید حاجی فیروز آن را به وفور داشت و البته در سالهای بعد نیز آن را اثبات کرد که تا چه حد در این زمینه هنرمند است! البته نباید فراموش کرد که فیروز کریمی در همان جام با پاس پرستاره برابر تیم پنجاب پاکستان متوقف شده و شخصا بزرگترین افتخار تاریخ فوتبال پاکستان را رقم زده! به گونهای که گفته میشود پاکستانیها هنوز هم دنبال ساخت مجسمهای از فیروز کریمی بهعنوان اسطوره فوتبال پاکستان هستند!
فیروز کریمی اما در تمام این سالها یک ناکام تمام عیار بوده. ناکامی که کوشیده با ادا و اطوار و لفاظی آن را کاور کند اما دم خروس ناکامیهای حاجی فیروز به اندازهای بیرون زده که دیگر نمیتوان آن را کتمان کرد. نام فیروز کریمی در تمام این سالها به غیر از شوخیهای مضحک بی مزهاش در کنار شایعات تکان دهنده دیگری نیز به وفور شنیده شده. شایعاتی که سبب شد تا کلیدواژه «ف-ک» به ادبیات فوتبال ایران وارد شود و همین شایعات او را سه سال آزگار از مربیگری در لیگ برتر محروم کرد تا ثابت شود چندان پربیراه هم نبوده.
استاد اما در کارنامه خود شاهکار فراوان دارد. او سرمربی یکی از پرستارهترین تیمهای تاریخ استقلال بوده و با این تیم بدترین نتیجه تاریخ استقلال را در لیگ تجربه کرده؛ رتبه سیزدهم. بیتردید اگر استقلال در آن فصل بدون مربی در لیگ برتر حاضر میشد، نتیجهای به مراتب بهتر میگرفت!
شاهکار دیگر فیروز کریمی مخالفت تمام و کمال با کارلوس کروش است. او دو فصل پیش و به هنگام نشستن روی نیمکت پیکان در لیگ برتر در کنفرانسهای مطبوعاتیاش انتقاد از کروش و پیش بینی ناکامی تیم ملی را بدل به ترجیع بند مصاحبههایش کرده بود و مدعی بود که ایران با کروش حتی به پلی آف هم راه نخواهد یافت. جالب اینکه ایران قاطعانه با کروش بهعنوان تیم نخست به جام جهانی برزیل صعود کرد و جالبتر اینکه پیکان با استاد فیروز کریمی به لیگ یک سقوط نمود!
در همان دوران بود که کریمی آخرین شاهکار زندگیاش را رو کرد تا ثابت کند به غیر از خنداندن مردم و البته پیشبینی هنرهای دیگری هم دارد. زمانی که در جریان بازی پیکان و فجرسپاسی در لیگ یازدهم به سندلی پیتو بازیکن سیه چرده فجر لقب آدمخوار را داد تا فیروز کریمی نخستین فردی باشد که به طور رسمی پدیده زشت و مذموم نژادپرستی را در فوتبال ایران وارد کرده و این افتخار بزرگ را به نام خود ثبت کند! نژادپرستی که با بی رحمی تمام دست دوستی سندلی پیتو را در پایان بازی پس زد و او را آدمخوار نامید و اگر دخالت شاگردانش نبود، بی تردید بازیکن سیه چرده فجر را مورد ضرب و شتم هم قرار میداد.
رفتاری به غایت وقیحانه که محرومیت 8 جلسهای را برای او به همراه داشت. بعد از 2 سال اما فیروز کریمی دوباره بازگشته. این بار قرار است به اصفهان برود تا روی نیمکت ذوبآهن بخت برگشته بنشیند تا بلکه در سه بازی پایانی این تیم را از جهنم سقوط نجات دهد.
مردی که هنوز لکه خاکستری رفتار نژادپرستانهاش از اذهان پاک نشده و البته با همان سیاست همیشگی توانسته با عقد یک قرارداد صوری با یکی از تیمهای لیگ دسته یک قزوین، قانون را دور زده و 7 جلسه آن را پاک کند و حالا فدراسیون فوتبال و کمیته انضباطی به پاس این زرنگی به او دستخوش داده و یک جلسه دیگر از محرومیتش را هم بخشیده تا کریمی دیگر منعی برای مربیگری در لیگ برتر نداشته باشد و بتواند با خیال راحت یک شاهکار دیگر به نام سقوط ذوبآهن را در کارنامه سیاهش ثبت کند !