امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

تاپیک مرجع نوشته های کوتاه و خنده دار

#1
[quote]
ماجراهای جالب آقوی همساده

تاپیک مرجع نوشته های کوتاه و خنده دار 1

ازدواج اجباری
آقو ما یه بار رفتیم دخترمونو از همون کودکی با مسئله حجاب آشنا کنیم دیدیم روسری رو سرش نمیکنه برا اینکه تشویق بشه ما هم یه روسری سرمون کردیم، یهو پسر همسایه در زد ما هم با عجله رفتیم درو وا کنیم یادمون رفت روسری رو ورداریم پسر همسایه چشمش که به ما افتاد یه دل نه صد دل عاشقمون شد ازمون خواستگاری کرد مام تو این عصر بی شوهری از موقعیت پیش اومده نهایت استفاده رو کردیم جواب بله دادیم.

مارو برد خونه مادرش که عروسش رو بهش نشون بده…آقو مادرشوهرمون گفت برای اینکه عروس من شی باید این امتحانو بدی! این دوتا تخم مرغو بگیر باهاشون بیف استروگانوف درست کن! مام کم نیاوردیم 3 روز تمام رو تخم مرغا نشستیم جوجه شدن، جوجه ها رو بزرگ کردیم مرغ شدن رفتیم فروختیمشون باهاش مواد بیف استروگانوف خریدیم درستش کردیم مادرشوهرمون اومد تست کرد دید نمکش کمه 4 امتیاز ازمون کم کرد گفت نمیتونی عروس من شی نامزدمون نتونست این شکست عشقی رو تحمل کنه خودشو کشت. خونوادش رفتن به خاطر بازی با احساسات بچه شون از ما شکایت کردن 48 سال رفتیم حبس…ها ها ها ها ها…

راستی دخترمون هم 20 سالش که شد رفت آمریکا مدل لباس شد! ینی از هر نظر داغونماااااا داغووووووون!

[quote]
ماجراهای جالب آقوی همساده

تاپیک مرجع نوشته های کوتاه و خنده دار 1

مهد کودک

آقو ما یه روز با خانوممون رفته بودیم مهد کودک که بچه خواهرمونو بگیریم…اونجا که رسیدیم یهو یکی از ای بچه ها دوئید اومد تو بغل ما گفت سلام بابا جون! مام یکم خندیدیم برگشتیم زنمونو نگاه کردیم دیدیم داره دقیقاٌ همونجوری به ما نگاه میکنه که حسن نصرالله به بنیامین نتانیابو! نگاه میکنه! آقو جلو چشم بچه های مردم افتاد رو سرمون مارو به حد مرگ زد! دیدن ای صحنه ها رو بچه ها تاثیر گذاشت دارای خوی وحشی گری شدن خونواده هاشون رفتن از ما شکایت کردن 24سال رفتیم حبس…
[size=small]

تو حبس این داستانو برا یکی از زندانیا تعریف کردیم از شانس ما بابای بچه هه بود بخاطر همین تو این 24سالی که تو حبس بودیم روزی 18 بار کتکمون میزد…

از حبس که اومدیم بیرون او بچه هه رو دیدیم که دیگه 27 سالش شده بود تا مارو دید چون پدر خوبی براش نبودیم اونم گرفت یه فصل کتکمون زد…ها ها ها ها ها ها…یعنی در ای جریانو بنده به طور کامل استخون بندی خودمو از دست دادم و الآن به معنای واقعی کلمه له له هستم![size]
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
Channel
پاسخ
 سپاس شده توسط Ⓐⓗⓜⓐⓓ Ⓡⓔⓩⓐ ، pink lady ، Ƒαкє ѕмιƖє ، ( lιεβ ) ، Wanton ، † αƖιєη † ، sweet love ، shawkila ، Dɪʀᴇᴄᴛɪᴏɴᴇʀ~Gɪʀʟ ، T A R A ، khanomekhone ، NeginNg ، setare 92 ، T@NNAZ ، sober ، ارش خان
آگهی
#2
بازم بزار ^_-
پاسخ
#3
ممنونم ازتون خیلی جالب بود من که مردم از خنده
پاسخ
#4
هه
چه بامزه Big Grin
بار الها،تو نادیده میگیری،من هم نادیده میگیرم
تو گناهانم را،من عطا هایت را . . .
پاسخ


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  داستان کوتاه عاشقانه
  در تکمیل تاپیک هفته کثیف راجع به جدایی جنسیتی!!!:))
  این موضوع رو بخاطر یکی از دوستان بهمن ماهی میزارم .عکس نوشته برای متولدین بهمن .
  عکس نوشته برای متولدین همه ماه ها{هرکدوم2تا}
  باحال ترین و خنده دار ترین نوشته های سنگ قبر
  عکس نوشته ....
  تاپیک جامع فال روزانه
  تمام عکس نوشته های اینگلیسی خود را در اینجا قرار دهید
Rainbow زندگی بی روح x_x من ..^_x........تاپیک جدید.
  اندر فواید شلوار کوتاه(طــــــــــــنز)

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان