23-02-2014، 12:27
لیگ برتر ایران در برزیل گل نمیزند؟
یک جام جهانی ، بدون یک مهاجم!
تیم ملی ایران به مهاجمان این لیگ بی اعتماد است. قوچان نژاد رقابت را برای همه مهاجمان دیگر سخت کرده و گزینههایی مثل دژاگه و جهانبخش هم میتوانند بهعنوان مهاجم بازی کنند. کروش حتی هافبکها را به عالیجنابان خط حمله تیمهای لیگ برتر ترجیح میدهد اما انگار این مهاجمان خود را به نشنیدن زدهاند، نشنیدن پیام رسای کارلوس کروش.
گل، از آن گلهایی که گزارشگری را به فریاد کشیدن گل وادار کند. نه یک گل بلکه گلهایی پی در پی از یک مهاجم که خود را ابرستارهای جلوه دهد، یادآور مهاجمان رویایی نوستالژیک. اما خبری نیست!
رضا عنایتی آقای گل این لیگ است، هنوز و همچنان. مهاجم 36 ساله و دیرپا که آقای گل شدنش کنایه تلخی است به همه این مهاجمان دیگر که انگار کار بزرگی از
دست شان ساخته نیست. عنایتی شقالقمر نکرده، دور از سالیان اوجش 12 گل زده اما رقیبان در خوابی عمیق فرو رفتهاند.
لیگی که در پایان هفته 27 جوانترین و گرانترین مهاجمانش 11 گل زدهاند، یعنی با بحران نیروی انسانی مواجه است، با بحران ستاره و پدیده. برای یادآوری و نه برای مقایسهای مع الفارق باید نام مهاجمان دیگری را ردیف کرد: سوارز(لیورپول) 23 گل در پایان هفته 26، رونالدو (رئال مادرید) 22 گل در پایان هفته 24، ابراهیموویچ (پاری سن ژرمن) 19 گل در پایان هفته 25. البته در بوندس لیگا و سریA از این خبرها نیست. لواندوفسکی (دورتموند) و راموس (هرتابرلین) 14 گل در پایان هفته 21 زدهاند و روسی(فیورنتینا) 14 گل در پایان هفته 24 زده.
در فوتبال ایران اما مهاجمانی با بیش از 20 گل در یک فصل داشتهایم، از ستارههای دیروز تا همین مهاجمان سالیان اخیر اما حالا رضا عنایتی میدرخشد و تعداد گلهای زده مهاجمان نیز نگران کننده است.
تیم ملی ایران به همین دلیل به مهاجمان این لیگ بی اعتماد است. قوچان نژاد رقابت را برای همه مهاجمان دیگر سخت کرده و گزینههایی مثل دژاگه و جهانبخش هم میتوانند بهعنوان مهاجم بازی کنند. کروش حتی هافبکها را به عالیجنابان خط حمله تیمهای لیگ برتر ترجیح میدهد اما انگار این مهاجمان خود را به نشنیدن زدهاند، نشنیدن پیام رسای کارلوس کروش.
در میانه این بحث البته کریم انصاریفرد را نباید فراموش کرد، همان مهاجمی که فقط رکوردهای نقل و انتقالات را نشکست بلکه زودهنگام در سایپا آقای گل شد و البته امید اول خط حمله فوتبال ایران لقب گرفت. کریم اما خیلی زود رقیبی حرفهای پیدا کرد، رقیبی به نام رضا قوچان نژاد. کریم اما در اوج این رقابت در پرسپولیس آسیب دید، آسیبهایی از آن پرسپولیس بحران زده.
کریم در فصل جاری هم گلزنیهای پی در پی نداشته و با گل رقیبانش را به رگبار نبسته. 11 گل در 27 هفته برای بازگشت به موقعیت پیشین کافی نیست و کروش را به تصمیمات تازهای نمیرساند.
کریم اگر فصلی مثل آن فصل که در سایپا آقای گل شد را پشت سر میگذاشت، حالا در تیم ملی میتوانست رویاهای بزرگ تری را تجربه کند. او شاید حالا حسرت فرصتهای پیشین را نیز بخورد، آن فرصتهای بازی در لیگهای اروپایی که اگرچه پیشنهادهای چشمگیری از نظر مالی نبودند اما نگاه کروش را نسبت به انصاریفرد تغییر میدادند، همانطور که نگاه کروش درباره جهانبخش عوض شد، وقتی که علیرضا از رشت به نایمخن سفر کرد. پیشنهادهای مالی آنچنانی از پرسپولیس و... و در این فصل نیز پیشنهاد تراکتور فکر رفتن را از سر انصاریفرد بیرون کرد اما جهانبخش گول این پیشنهادها را نخورد.
حالا کریم با 11 گل و بایرامی نیز با همین تعداد گل یا نوروزی و رافخایی شانسی برای بازی در جام جهانی ندارند و رضا عنایتی که آقای گل این لیگ است هم که دیگر وقت بازی کردنش در جام جهانی گذشته!
این لیگ گلزنی را به تیم ملی هدیه نداده و همه دلخوشیم به قوچان نژاد یا دژاگه و جهانبخش. درباره بحران گل در لیگ برتر آیا در این فوتبال هیچ کس حوصله تحقیق و کارشناسی دارد ؟