20-02-2014، 20:24
دوستان ملا که خرش را به اندازه خودش مي شناختند ، متوجه شدند که روز به روز ضعيف تر
مي شود . روزي به ملا گفتند : ملا ، مگر به خرت غذا نميدهي که اينقدر ضعيف شده ؟
ملا گفت : چرا ، شبي دو من جو از من جيره مي گيرد.
دوستانش گفتند : پس چرا اينقدر لاغر شده ؟
ملا نصرالدين گفت : هي بسوزه پدر نداري . بيچاره خرم جيره يک ماهش را از من طلبکاراست
مي شود . روزي به ملا گفتند : ملا ، مگر به خرت غذا نميدهي که اينقدر ضعيف شده ؟
ملا گفت : چرا ، شبي دو من جو از من جيره مي گيرد.
دوستانش گفتند : پس چرا اينقدر لاغر شده ؟
ملا نصرالدين گفت : هي بسوزه پدر نداري . بيچاره خرم جيره يک ماهش را از من طلبکاراست