07-06-2017، 9:28
(آخرین ویرایش در این ارسال: 07-06-2017، 9:32، توسط جوجه کوچول موچولو.)
سوتی که زیاد دارم ولی به نظرم این سوتی کمتر از همه آبروم رو میبره
یه بار با دختر خالم رفتم خونه دوستش بعد من دو دقیقه رفتم توی آشپزخونه آب بخورم دیدم دوستای دختر خالم میگه وای چه خوشگل مبارک باشه
بعد من خیلی سریع رفتم و گوشی رو از دسته یکشیون گرفتم دیدم عکس یه مردگفتم این چرا سرش درازه با این سیبیلای داعشیش چرا این بنده خدا سرش مثل ماهیتابه شسته شدس(کچل بود) بعد دیدم یکی از دوستای دختر خالم هی داره آب میره گفتم این کی خب با این ریختش؟؟؟؟
دوست دختر خالم با یه حالت خاصی گفت شوهرمه من گفتم یه عکس دیگه نداری بهم نشونش بدی گفت چرا وقتی بهم نشون داد یهو از زبونم در رفت گفت قدو بالا هم نداره ماشا الله مثه زرافه می مونه که
یهو دوست دختر خالم گریه کردو رفت تو اتاقش بقیه هم داشتن زمینو گاز میزدن
منم از اونروز دیگه سعی میکنم باهاش چش تو چش نشم
یه بار با دختر خالم رفتم خونه دوستش بعد من دو دقیقه رفتم توی آشپزخونه آب بخورم دیدم دوستای دختر خالم میگه وای چه خوشگل مبارک باشه
بعد من خیلی سریع رفتم و گوشی رو از دسته یکشیون گرفتم دیدم عکس یه مردگفتم این چرا سرش درازه با این سیبیلای داعشیش چرا این بنده خدا سرش مثل ماهیتابه شسته شدس(کچل بود) بعد دیدم یکی از دوستای دختر خالم هی داره آب میره گفتم این کی خب با این ریختش؟؟؟؟
دوست دختر خالم با یه حالت خاصی گفت شوهرمه من گفتم یه عکس دیگه نداری بهم نشونش بدی گفت چرا وقتی بهم نشون داد یهو از زبونم در رفت گفت قدو بالا هم نداره ماشا الله مثه زرافه می مونه که
یهو دوست دختر خالم گریه کردو رفت تو اتاقش بقیه هم داشتن زمینو گاز میزدن
منم از اونروز دیگه سعی میکنم باهاش چش تو چش نشم