03-03-2015، 18:28
(آخرین ویرایش در این ارسال: 03-03-2015، 18:46، توسط mr.destiny.)
معاون فناوری مدرسه مون داشت در مورد سایت مدرسه مون صحبت می کرد
بحثش رسید به این جا که چه جوری مقاله بذاریم تا اون نگاه بکنه و اگه خوب بود تو سایت نمایش داده بشه
من قبلا چند تا مقاله گذاشته بودم
ازش پرسیدم چرا مقاله های من نمایش داده نشده
گفت مقاله ها نباید حالت داستانی داشته باشه
من گفتم خب مقاله کاغذ باطله بده مداد تحویل بگیر که حالت داستانی نداشت
اون پرسید:کوتاه بود؟؟؟
منم گفتم نه بلندتر بود
یه دفعه کلاس رفت رو هوا
زنگ ورزش بود
اون دو تیم دیگه بازی می کردن تیم ما نشسته بود
بچه ها جلوی محوطه جریمه پاسکاری می کردن
یکی از بچه های تیم ما یه فحشی به بازیکنای اون تیم داد که نمی تونم بنویسم
یه دفعه معلم ورزشمون از پشت سرش در اومد و گفت بله بله
معلم ورزشمون تا نیم ساعت پهلومون وایستاده بود
تا سرشو میچرخوند می زدیم زیر خنده
ما یه معلم داریم وقتی داریم پا تخته هوشمند تمرینا را حل می کنیم می گه :بُبُر بالا
اوایل منظورشو نمی فهمیدیم
بعدن فهمیدیم منظورش ببر پایینه
بحثش رسید به این جا که چه جوری مقاله بذاریم تا اون نگاه بکنه و اگه خوب بود تو سایت نمایش داده بشه
من قبلا چند تا مقاله گذاشته بودم
ازش پرسیدم چرا مقاله های من نمایش داده نشده
گفت مقاله ها نباید حالت داستانی داشته باشه
من گفتم خب مقاله کاغذ باطله بده مداد تحویل بگیر که حالت داستانی نداشت
اون پرسید:کوتاه بود؟؟؟
منم گفتم نه بلندتر بود
یه دفعه کلاس رفت رو هوا
زنگ ورزش بود
اون دو تیم دیگه بازی می کردن تیم ما نشسته بود
بچه ها جلوی محوطه جریمه پاسکاری می کردن
یکی از بچه های تیم ما یه فحشی به بازیکنای اون تیم داد که نمی تونم بنویسم
یه دفعه معلم ورزشمون از پشت سرش در اومد و گفت بله بله
معلم ورزشمون تا نیم ساعت پهلومون وایستاده بود
تا سرشو میچرخوند می زدیم زیر خنده
ما یه معلم داریم وقتی داریم پا تخته هوشمند تمرینا را حل می کنیم می گه :بُبُر بالا
اوایل منظورشو نمی فهمیدیم
بعدن فهمیدیم منظورش ببر پایینه