09-02-2014، 18:16
اختلال تنفسي چيست؟
وقتي انسان درگير فعاليتهاي شديد ميشود، تنگي نفس امري طبيعي است، اما اگر تحت شرايط ديگر، تنگي نفس به وجود آيد ديگر طبيعي نيست. فهرست زير حالاتي را نشان ميدهد كه تنگي نفس در آنها طبيعي شمرده نميشود. وجود يك يا چند مورد از موارد زير، مبين وجود بيماري اصلي خاصي هست.
آيا به تنگي نفس مبتلا هستيد؟
اگر هر كدام از موارد زير در مورد شخص صدق كند، تنگي نفس شخص احتمالاً ناشي از بيماري خاصي است.
الف ) وقتي به انجام كارهاي بدني مختلف ميپردازد، بيشتر از همسالان خود دچار تنگي نفس ميشود.
ب ) انجام كارهايي كه چند ماه پيش براي شخص تنگي نفس ايجاد نميكرد، اكنون وي را دچار تنگي نفس كرده است.
ج ) به طور ناگهاني مثلاً وقتي فعاليت شخص زياد شود دچار تنگي نفس بي دليل شود.
تنگي نفس نشانهي بسياري از بيماريها، مانند كمخوني، اختلالات هورموني و بيماريهاي قلبي است. نشانهي اصلي اختلالات تنفسي احساس عدم توانايي در فرو بردن هواي كافي به ريهها است ( احساس از نفس افتادن يا تگي نفس ) . پل سودوينو در كتابش توضيح ميدهد كه چگونه بر بيماري آسم خود غلبه كرد و خوانندهي اپرا و هنرپيشه معروفي شد. او احساس تنگي نفس را چنين توصيف ميكند :
« بلند شدن از صندلي، مانند اين است كه 50 يارد ( حدود 45 متر ) را با تمام سرعت دويده باشيد. نميتوانيد نفس خود را نگه داريد، سينهي شما بالا و پايين ميرود، و سرفهي خشكي ميكنيد ... تنگي نفس باعث ميشود زندگي ماهيت خود را براي شما و اطرافيان از دست بدهد. براي نزديكان دردناك است كه وانمود كنند همه چيز طبيعي است در حالي كه شما رو به روي آنان دچار تنگي نفس شدهايد. »
اين تنفس پر زحمت، كه به دُش دَمي معروف است، در واقع مجموعهاي است از احساسات مختلف كه هر بيمار آن را به نوعي بيان ميكند.همهي بيماران ضمن توضيحاتشان به يك احساس مشترك اشاره ميكنند: وحشت فراوان از آنكه روزي آنقدر دچار تنگي نفس گردند كه خفه شوند. اين نگراني در ميان تمام بيماران وجود دارد. به همين سبب بيمار بايد مصمم باشد تا با كمك پزشكي دلسوز جرأت كند ناشناختههاي ورزش را بپويد. وانگهي بايد به يادداشت كه حتي افراد سالم نيز هنگام ورزش سختتر نفس ميكشند.
گرچه نميتوان ادعا كرد كه ورزش درمان تمام اختلالات تنفسي است، اما برخي از اين بيماريها و درجاتي از تنگي نفس را ميتوان به كمك برنامهاي هدفمند، و بخوبي طراحي شده، برطرف كرد.
اگر شخصي مبتلا به COPD ( التهاب آسمي مزمن نايژه ) باشد، بسيار دير به پزشك مراجعه نموده است، تحت درمان دارويي قرار گرفته است و در يك برنامهي توانبخشي ريوي شركت كرده است. در اين زمان، احتمالاً در آنچه كه معروف به مارپيچ ناتواني است، به دام افتاده است. يعني در واكنش به بيماري در زندگي روشي پيش گرفته است كه به مهمترين نشانهي بيماري (تنگي نفس ) دچار شده است. تا حد امكان از فعاليت بدني كاسته است و از ورزش گريزان بوده است. بدين ترتيب اثرات دراز مدت يك زندگي بيتحرك را ناديده گرفته است. متاسفانه، اين نحوهي زندگي نه تنها موجب كاهش ناتواني نميشود بلكه مطمئناً آن را تشديد ميكند.
پزشك يوناني، بقراط، در قرن پنج پيش از ميلاد، تشخيص داده بود كه در گذر زمان، اين روشي نابخردانه و خطرناك است. اوچنين نوشت « هر يك از قسمتهاي بدن كه عملي به عهده دارد. اگر به طور معمول به كار رود و در حد مالوف تحت فشار قرار گيرد، سالم و كامل ميشود، و ديرتر مستهلك ميگردد. اما اگر درست به كار گرفته نشود و عاطل گذاشته شود، در معرض بيماري و نقصان قرار ميگيرد، به سرعت مستهلك ميگردد.» ضرب المثل معروف انگليسي « به كارش بگير يا از دستش بده » از اينجا نشأت گرفته است.
اما پزشكان باستان اين را نيز ميدانستند كه بيماريهاي تنفسي، انجام ورزشهاي خاصي را مشكل ميسازند. در قرن دوم پس از ميلاد، واژهي آسم در متون پزشكي ظاهر شد. آرتائوس اهل كاپادوكيه (آسياي صغير ) نوشته است «اگر در پي دويدن، انجام حركات ژيمناستيك، يا فعاليت ديگري تنفس مشكل گردد، اين حالت آسم ناميده ميشود».
امروزه، بيماران مبتلا به آسم گاه گير يا COPD با استفاده از درمان طبي مناسب و پيروي از اصول ايمني خاصي ميتوانند ورزش كنند و از مزاياي حيات بخش آن بهرهمند شوند. ورزش در كوتاه مدت باعث افزايش سطح آمادگي جسماني و انرژي ميشود و احساس تازهاي در فرد ايجاد ميكند. مزاياي دراز مدت آن عبارتاند از : كاهش خطر ابتلا به بيماريهاي مزمني همچون بيماري قلبي، ديابت، افزايش فشار خون، پوكي استخوان، و احتمالاً انواع خاصي از سرطان، و سكته.
ورزش عادت بهداشتي خوبي است. تمام پزشكان و بيشتر مردم عادي به اين معترفند و هيچ بحثي دربارهي گنجاندن ورزش در برنامههاي توانبخشي ريوي وجود ندارد.
در اوايل دههي شصت ميلادي، پزشكان شروع به تجويز ورزش، مانند دارو، كردند. و در اين تجويز در پي دو هدف بودند: نخست، پيشگيري از بيماري، و ديگر، توانبخشي بيماران مبتلا به بيماريهاي مزمن خاص.
بيماريهاي ريوي در صدر بيماريهايياند كه ورزش براي آنها درماني ارزشمند و مناسب قلمداد ميشود.
از نظر متخصصان، براي بيشتر بيماران تنفسي، ورزشِ عاقلانه به عنوان بخشي از برنامهي توانبخشي ريوي، اهميت فراواني دارد.
# درجه بندي ظرفيت كارآيي #
بيمار مبتلا به COPD كه توانسته 20 تا 30 درصد توانايي ورزش خود را بهبود بخشد، ميتواند با شادابي بيشتر و ناتواني كمتر وظايف روزانهي زندگي را انجام دهد. چنين فردي ظرفيت كارآيي بيشتري دارد، و بدين ترتيب از زندگي لذت بيشتري ميبرد و عضو موثرتري در جامعه پركارتر خواهند بود.
ميزان تنگي تنفس در آغاز برنامهي ورزشي بر بهبود احتمالي و منافع ناشي از ورزش تاثير ميگذارد. با استفاده از جدول صفحهي بعد ميتوان ميزان ناتواني شخص را پيش از شروع ورزش مستمر، درجه بندي كرد.
اگر شخص به گروه درجهي 1 تعلق دارد، همانند افراد سالمي هست كه ورزش ميكنند. با تمرين ورزشي ميزان آمادگي جسماني شخص زياد ميشود و خطر مرگ زودرس ناشي از بيماريهاي مزمن ديگر، كاهش مييابد .
افرادي كه در درجهي 2 جاي دارند، علاوه بر بهرهگيري از مزاياي فوق از طريق ورزش از تنگي نفس ناشي از فعاليت نيز رهايي مييابند و ظرفيت كارآيي بهتري خواهند يافت.
افرادي با ناتواني درجهي 3 به علت سختي ورزش كردن، كمتر از مزاياي فوق ( كاسته شدن از خطر مرگ زودرس يا ابتلا به بيماريهاي مزمن ) برخوردار ميشوند. دستيابي آنها به 50 تا 100 درجه سلامتي بستگي به خود بيماران دارد. با اين حال، بسته به پشتكار آنها در ورزش و فعاليت مستمر هفتگي از ميزان تنگي نفس آنها كاسته ميشود و همين خود يك مزيت بزرگ است.
متاسفانه، اختلال در بيماران COPD درجهي 4 ، به قدري شديد است كه ممكن است قادر نباشند به قدر كافي ورزش كنند تا از خطرات دراز مدتش كاسته شود. تنها چيزي كه نصيب اينان خواهد شد، قدري كاهش تنگي نفس ناشي از فعاليت و تا حدي بهبود ظرفيت كارآيي است. حتي اين مقدار بهبود اندك نيز باعث بهبود كيفيت زندگي ميشود.
مقياس ناتواني تنگي نفس
ناتواني درجه 1 : فقط در فعاليت شديد، تنگي نفس رخ ميدهد.
(تقريباً يا اصلاً وجود ندارد.)
ناتواني درجه 2 : هنگام سر بالايي رفتن يا به سرعت بر سطح صاف راه رفتن تنگي نفس
عارض ميشود. ( خفيف ).
ناتواني درجه 3 : كارآيي هنوز به اندازهي كافي است ( به آرامي ميتوان حدود 5/1
كيلومتر راه رفت، يا خريد روزانه را انجام داد و غيره). اما نميتوان پا به پاي افراد
همسن و هم بنيهي خود روي سطح صاف، راه رفت. ( متوسط ).
ناتواني درجه 4 : حتي انجام خفيفترين فعاليت بدني باعث تنگي نفس ميشود . بعد از
بالا رفتن از طبقه يا طي كردن يك كوچه بايد ايستاد و نفس تازه كرد. ( شديد )
فصل اول
فوايد ورزش براي بيماران تنفسي
# فوايد ورزش در درمان بيماران تنفسي #
ورزش تسكين دهندهي ناراحتي و بر طرف كنندهي ناتواني
بيشك، عمدهترين ناراحتي، تنگي نفس بيموقع يا شايد تقريباً در همهي مواقع باشد. اين احساس نامطبوع عمدتاً ناشي از انسداد جريان هواست. پيش از آغاز ورزش، بايد به پزشك مراجعه كرد و در صورت لزوم براي تثبيت وضعيت ريوي داروهاي مناسب دريافت كرد تا در حد امكان از انسداد بر طرف شود. اما متاسفانه بايد دانست كه حتي پس از مدتي ورزش، نتايج آرمونهاي عملكرد ريوي در بيماران COPD تغييري نخواهد كرد.
ميتوان پرسيد : اگر ورزش باعث بهبود وضع من نميشود چرا به خود زحمت بيمورد بدهم؟
در واقع، ورزش بدون بهبود آزمونهاي عملكرد ريوي از تنگي نفس ميكاهد. اين وضعيت نامعمول را ميتوان با اصول فيزيولوژي توضيح داد. ممكن است دانستن اينكه ورزش مستمر كدام يك از اعمال فيزيكي را قويتر و سالمتر ميكند و كدام را تغيير ميدهد تعجب آور باشد.
وقتي يك فرد سالم با تمام قوا، ورزش ميكند، عاملي كه نهايتاً باعث خستگي او ميشود تنگي نفس نيست بلكه خستگي عضلاني است. علت آن است كه قلب و دستگاه گردش خون نميتوانند به قدر كافي خون سرشار از اكسيژن را در اختيار عضلات در حال فعاليت قرار دهند و عامل آن عدم توانايي ريهها در دريافت اكسيژن كافي نيست.
وضعيت شخصي ممكن است قدري متفاوت باشد. وقتي براي بار اول شروع به ورزش ميكند، ممكن است به مرحلهي خستگي عضلاني نرسد، مدتها پيش از آن كه عضلات شخص خسته شوند، تنگي نفس چنان شديد ميشد كه مجبور ميشد دست از ورزش بكشد. اما اگر، ورزش را به تدريج آغاز كرد، استقامت شخص زياد ميشود، تنگي نفس ديگر مشكلي ايجاد نخواهد كرد.
واكنش ريه در برابر ورزش
ميزان تنگي نفس حين ورزش به تعادل ظريفي بين نياز تهويهاي بدن و ظرفيت تهويهاي آن بستگي دارد. نياز تهويهاي ميزان هوايي است كه ريهها، حين ورزش، بايد به درون بكشند و خارج كنند تا نياز بدن به اكسيژن و دفع دي اكسيد كربن زائد برآورده شود. ظرفيت تهويهاي ميزان هوايي است كه در حين ورزش عملاً ميتوان به درون كشيد و خارج كرد. اين ظرفيت بستگي به سلامت ريهها دارد و در بيماران COPD ميزان آن كاهش مييابد. وقتي نياز تهويهاي بدن بيشتر از ظرفيت تهويهاي ميگردد ( اين امر در بيمارانCOPD كه براي اولين بار ورزش ميكنند، به سرعت رخ ميدهد) تنگي نفس شديدي عارض ميشود و بايد ورزش را قطع و استراحت كرد. به طور خلاصه، بدن هوايي بيشتر از آنچه كه ريهها قادر به تنفس آن هستند، طلب ميكند ( اين مسئله در افراد با ريههاي سالم رخ نميدهد).
بيمار COPD ، بر حسب نوع بيماري ممكن است يكي از وضعيتهاي نا مطلوب زير را در ريهاش داشته باشد ( تمام آنها باعث كاهش ظرفيت تهويهاي يا افزايش نياز تهويهاي حين ورزش يا هر دو اين حالات تواماً مي گردند ) :
ـ انسداد جريان هوا
ـ بافت ريه مقدار زيادي از توانايي حياتي كشساني خود را پس از دم و خروج خود به خود هوا از دست دادند و بنابراين، ريهها به طور مزمن پر هوا شدهاند.
ـ كيسههاي هوايي در ريهها در رها سازي اكسيژن به درون خون و گرفتن دي اكسيد كربن از آن كارا نيستند ( اصطلاحاً تبادل ناقص گاز ناميده ميشود ) .
متاسفانه ورزش مستمر نميتواند اين اوضاع را تا حد مطلوبي كاهش دهد. اما هر چه بيشتر در ورزش مداومت داشته باشيد، كمتر از تنگي نفس به زحمت ميافتيد زيرا برخي از عوامل تعيين كنندهي نياز تهويهاي بدن بهبود مييابند. مثلاً، ميتوان براي انجام مقدار مشخصي از ورزش به اكسيژن كمتري نياز پيدا كرد، و مقدار دي اكسيد كرين توليد شده حين ورزش و اسيد لاكتيك توليد شده توسط عضلات حين فعاليت كاهش يابد. ( توليد اسيد لاكتيك توسط عضلات غالباً باعث ميشود تا ورزشكاران دچار خستگي شوند و ورزش را قطع كنند، ضمناً نياز تهويهاي را نيز افزايش ميدهد.) اين مزايا ناشي از بهبود كار دستگاههاي عضلاني اسكلتي و قلبي ـ عروقي است. احتمالاً قدرت و استقامت عضلات تنفسي قفسهي سينه و شكم نيز افزايش مييابد. به همين دليل است كه تاكيد ميشود : ورزش، ورزش، ورزش ـ حتي اگر آزمونها عملكرد ريوي را بهتر نكند باعث منافع ديگري ميشود.
ورزش از خطر مرگ زودرس و پيشرفت بيماريهاي ديگر ميكاهد
در معرضِ خطر قرار گرفتن زندگي بر اثر بيماري تنفسي، به دو عامل بستگي دارد: نوع بيماري و ديگر آنكه قبل از شروع دارو درماني بيماري در چه مرحلهاي بوده است.
مثلاً اگر آمفيزم كسي دير و در اواخر سير بيماري تشخيص داده شود او هم به علت نارسايي تنفسي و هم به دليل نوع خاصي از بزرگي قلب موسوم به قلب ريوي در معرض خطر مرگ زودرس است. ( اگر قسمت راست قلب بايد سختتر كار كند تا با فشار خون را به درون ريههاي مبتلا بفرستد، گاهي بزرگ ميشود كه ممكن است منجر به نارسايي قلبي شود.)
اگر بيماري تا اين حد وخيم باشد، بايد پرسيد برنامهي توانبخشي ريوي همه جانبه شامل ورزش مستمر فايدهاي دارد؟ براي روشن شدن اين موضوع، بايد تحقيقات بيشتري انجام شود. مثلاً، هنوز شواهدي دال بر تاثير ورزش بر بيماري قلب ريوي وجود ندارد. اما شواهد فراواني وجود دارد كه نشان ميدهد ورزش مستمر براي ديگر نارساييهاي قلبي كه با دارو تحت كنترل قرار گرفتهاند، مفيد واقع شده است.
ضمناً، مطالعات و شواهد موجود نشان ميدهد كه برنامهي توانبخشي ريوي خوب ميتواند به بهبود زندگي بيماران COPD و احتمالاً افزايش عمر آنها ( حتي در بيماران با COPD پيشرفته ) كمك بكند. مثلاً، پزشكان دانشكدهي پزشكي دانشگاه نيويورك چند صد بيمار مبتلا به درجات مختلف COPD را تحت مطالعه قرار دادند. برخي از آنان در يك برنامهي توانبخشي ريوي مخصوص شركت كردند. ميزان مرگ بيماراني كه در برنامه شركت كردند در عرض 5 سال، 48% كاهش پيدا كرد.
اگر تشخيص التهاب آسمي مزمن نايژه يا التهاب مزمن نايژه، در اوايل بيماري به عمل آيد، بر خلاف بيماران پيشرفتهي COPD، پيش آگهي خوبي دارد. مانند بيشتر مردم، آنان عمدتاً از بيماري سرخرگهاي اكليلي ( بيمارياي كه باعث حملهي قلبي ميشود ) ميميرند تا بيماري ريوي.
در سال 1987، كنت پاول و همكارانش در « مركز كنترل بيماريها » بيش از 40 مطالعهي معتبر ( كه برخي متعلق به دههي 50 بود ) را مورد بررسي قرار دادند. هدف آنها اين بود كه تعيين كنند چگونه ميتوان با ورزش مانع مرگ ناشي از بيماري سرخرگهاي اكليلي در افراد سالم شد. آنها نتيجه گرفتند كه عدم تحرك و بيفعاليتي ميتواند مانند عوامل ديگر ( استعمال سيگار،افزايش فشار خون، افزايش كلسترول ) باعث افزايش خطر مرگ زودرس ناشي از بيماري قلبي شود. پس از انتشار اين نتايج، مطالعات ديگري انجام گرفت كه به شدت مؤيد نظرات پاول و همكارانش بود. شواهد حاكي از آن است كه با ورزش مستمر تا 50% خطر مرگ ناشي از بيماري سرخرگهاي اكليلي كاسته ميشود.
بنابراين، اگر چه ممكن است شخص از COPD جان خود را از دست ندهد، اين بيماري ميتواند شخص را به طرز زندگي مهلكي سوق دهد. افرادي كه به بهانهي بيماري تنفسي، خود را از انجام هر فعاليتي دور نگه ميدارند و گوشه نشيني اختيار ميكنند باعث كوتاه شدن دورهي عمرشان ميشوند. روزها در يك صندلي نشستن باعث ميشود تا بيماريهاي ديگري به وخامت همان بيماري تنفسي به سراغتان بيايد.
ورزش باعث بهبود نگرش و كيفيت زندگي ميشود
ادعا نميشود ورزش اكسير شفابخش مشكلات روحي است، اما بر اساس شواعد علمي، بايد گفت كه ورزش اثر عميقي بر اين مشكلات دارد. مطالعات متعدد نشان داده است بيماران مبتلا به بيماري هاي مزمن كه مستمراً ورزش ميكنند از تنش، اضطراب و افسردگي كمتري رنج ميبرند، بهتر ميخوابند، و اعتماد به نفس بيشتري دارند. مجمع موسسهي ملي بهداشت رواني در ايالات متحده نيز بيان ميدارد كه ورزش و آمادگي بدني اثر مثبتي بر سلامت رواني بيشتر مردم، بدون توجه به سن آنان، دارد. متخصصان پزشكي، به همراه دارو و روان درماني ورزش مستمر را درماني كمكي براي افسردگي ميدانند. انجمن امريكايي توانبخشي ريوي و قلبي ـ عروقي نيز برنامهي كامل توانبخشي ريوي را ( كه ورزش جزء مهمي از آن است ) كليد دستيابي به « بهبود در عملكرد رواني و اضطراب و افسردگي كمتر و افزايش حس اميدواري و اعتماد به نفس » ميداند.
ورزش مستمر چگونه ميتواند باعث افزايش حس اعتماد به نفس شود؟ 50 % افرادي كه برنامهي ورزشي هوازي را آغاز ميكنند در عرض 3 تا 6 ماه از آن دست ميكشند. ممكن است اين ارقام باوركردني نباشد. در واقع، ورزش نشانهي پشتكار و توانايي در سپردن تعهد و وفاداري به آن است. ورزش گواهي است بر اينكه شما بيشتر از آنچه كه فكر ميكرديد بر بيماري خو كنترل داريد. اين آگاهي مانع ظهور نشانگان معروف به آگاهي از ناتواني ميشود، ( در اين نشانگان بيمار تصور ميكند كنترل بيماري در توانايياش نيست و احساس عجز و ناتواني ميكند). آگاهي از ناتواني چرخهي باطلي را به وجود ميآورد و مشكلات رواني بيمار و اتكاي او به ديگران بيشتر ميشود. نتيجهي منطقي آن زمينگير شدن بيمار خواهد بود.
كِن كوپر ورزش را « آرامبخش طبيعي » قلمداد ميكند. به نظر او و ديگران قسمتي از اين اثر آرامبخشي مربوط است به ترشح آندروفينها ( هورمونهايي كه توسط غدهي هيپوفيز در مغز توليد ميشوند). وقتي آندروفينها وارد جريان خون ميشوند، اثرات مفيدشان ساعتها دوام مييابد. يكي از اين اثرات سرخوشي است ( اين احساس كه همه چيز درست است).
كاهش اضطراب اثر شگرفي بر بيمار دارد. اما احساس سلامت و توانايي انجام تكاليف با شادابي و روحيهي بيشتر و ناتواني كمتر براي بيمار ارزش بيشتري دارد. جامعهي پزشكي اين حالت را « بهبود كيفيت زندگي » مينامد. محققان در كلينيك كليوند گزارش كردند كه 16 بيمار مبتلا به ناراحتيهاي تنفسي پس از يك دورهي 6 هفتهاي توانبخشي به اين بهبود كيفي زندگي دست يافتند.
ورزش مزاياي مالي در بردارد
مخارج تخميني مراقبتهاي بهداشتي براي درمان COPD در هر سال رقمي تكان دهنده است ـ 26 ميليارد دلار تنها در ايالات متحده. تعداد امريكاييهاي مبتلا به COPD كه از مزاياي بيمه ناتواني تامين اجتماعي استفاده ميكنند پس از بيماري قلبي در مرتبهي دوم قرار است ( بيشتر از 500000 نفر ). سالانه بيشتر از 5% مراجعات به پزشكان و 13% بيماران بستري در بيمارستانها را بيماران COPD تشكيل ميدهند.
مطالعات متعدد دربارهي جنبههاي مالي برنامههاي توانبخشي ورزشي ريوي نشان ميدهد در مقايسه با بيماراني كه در اين برنامه شركت نكردهاند بيماران شركت كننده در اين برنامهها كمتر در بيمارستان بستري ميشوند و پول كمتري براي خدمات درماني ميپردازند. در يك مطالعه بر 80 بيمار COPD شركت كننده در برنامههاي توانبخشي نشان داد كه در سال پس از توانبخشي در مقايسه با سالهاي قبل از آن 68 % كاهش در روزهاي بستري در بيمارستان به وجود آمده بود. اين مطالعه، همان بيماران را 8 سال مورد بررسي قرار داد. افرادي كه دورهي توانبخشي را به پايان رساندند در دراز مدت نيز همچنان كمتر در بيمارستان بستري شدند. محققان محاسبه كردهاند كه كل ميزان صرفهجويي مالي سالانه برابر 416000 دلار يا 5200 دلار به ازاي هر بيمار است.
شواهد مبين آنند كه يك برنامهي همه جانبهي توانبخشي ريوي سرمايهگذاري مقرون به صرفهاي محسوب ميشود.
اميدوارم، اكنون قانع شده باشيد كه يك زندگي فعال چه مزايايي براي بيماران تنفسي در بر دارد. اما به خاطر داشته باشيد كه ورزش اكسير نيست، بلكه درمان كمكي مهمي به شمار ميرود. براي آنكه ورزش مستمر بيشترين تاثير خود را داشته باشد، بايد همراه مراقبتهاي پزشكي مناسب و تغييرات مثبت ديگر در نحوهي زندگي ( مانند ترك استعمال سيگار، و تغذيهي مناسب ) باشد.
فصل دوم
خطرات ورزش در بيماران تنفسي
# خطرات ورزش #
ورزش خطراتي نيز در بردارد. عمدهترين خطرات ورزش براي ورزشهاي سنگين ( چه براي كساني كه مشكلات تنفسي دارند و چه آنها كه سالم اند) عوارض قلبي و صدمات عضلاني ـ اسكلتي است. براي بيمار مبتلا به COPD خطر ديگري نيز وجود دارد. يك ورزش اشتباه يا انجام بيش از حد ورزش ممكن است باعث بروز حملهي آسمي شود يا ايجاد كم اكسيژن خوني ( هيپوكسمي )، يا كاهش خطرناك غلظت اكسيژن خون، بنمايد.
عوارض قلبي
بعضي افراد در بعضي اوقات در حين ورزش ناگهان با حملهي قلبي فوت ميكنند. يقيناً اين حالتي بسيار تكاندهنده است ـ به ويژه اگر سن زياد باشد شايد پرسيده شود كه آيا ورزش واقعاً بيخطر است.
در پرتو مطالعات روشن شده است كه خود ورزش خطرناك نيست. تلفيق فعاليت شديد و بيرويه با بيماري سرخرگهاي اكليلي ( كه ممكن است از آن بيخبر باشيد ) اين خطر را ايجاد ميكند. علاوه بر بيماري سرخرگهاي اكليلي، بيماري ديگري نيز ممكن است باعث نگراني شود : بيماري قلبي ريوي ( كه چنانچه قبلاً ذكر شد فرد را در معرض نارسايي قلبي قرار ميدهد ). بيماري قلبي ريوي نبايد شما را از ورزش باز دارد، به شرط آنكه به طور كافي تحت درمان قرار گرفته باشيد و از دستورالعملهاي ايمني ورزشي درست پيروي كنيد.
اگر در شخص ترديدي ديده شد كه : اگر احتياطات لازم به عمل آيد، ورزش حتي براي بيماران قلبي يا افرادي كه سابقهي حملهي قلبي داشتهاند، بسيار بيخطر است. شايد جالب باشد بدانيد بيماراني كه تحت پيوند ريه يا پيوند توام قلب و ريه قرار گرفتهاند نيز ميتوانند ورزش كنند. معمولاً، وجود امراض قلبي و ريوي بايد دليل ورزش و نه ترك آن باشد.
كم اكسيژن خوني و آسم ناشي از ورزش
افراد مبتلا به كماكسيژن خوني و آسم ناشي از ورزش ميتوانند ورزش كنند؟ در بعضي از بيماران مبتلا به COPD براي كم اكسيژن خوني حتي نيازي به فعاليت بدني نيست، در اين عارضه ريهها قادر نيستند اكسيژن كافي به خوني كه از ميانشان عبور ميكند برسانند، و در نتيجه در غلظت اكسيژن در خون افت ايجاد ميشود. به هر روي، بايد به هر ترتيب ممكن از وقوع اين پيشامد اجتناب شود. حتي يك حملهي كوتاه كم اكسيژن خوني ممكن است به مغز و قلب ( كه به محروميت از اكسيژن فوق العاده حساس هستند ) صدمه بزند. در صورتي كه كماكسيژن خوني طولاني شود ممكن است باعث قلب ريوي ايجاد شود و خطر مرگ زودرس افزايش يابد.
آسيبهاي عضلاني ـ اسكلتي
حتي افراد سالمند نيز گاهي حين ورزش دچار آسيبهاي عضلاني ـ اسكلتي ميشوند. در دو مطالعهاي كه اخيراً انجام شده، تخمين زده شده است كه 50% دوندگان حرفهاي سالانه حداقل به يك آسيب ناشي از ورزش دچار ميشوند. به ياد داشت كه اين افراد ورزشكاران آماتور جدي يا حرفهاياند. وضع در ورزشكاران تفنني متفاوت است. يك مطالعه در اين زمينه ( در كلينيك مركز تحقيقات ورزشهاي هوازي كوپر) نشان ميدهد ميزان آسيبهاي ناشي از ورزش در بين ورزشكاران غير حرفهاي به آن اندازه كه مردم گمان مي كنند، بالا نيست. در حقيقت، تخمين زده ميشود كه براي ورزشكاران غير حرفهاي آسيبهاي اسكلتي ـ عضلاني جدي نيازمند مراقبتهاي پزشكي احتمالاً سالانه كمتر از 5 % است.
دستور العملهاي بهداشتي
ـ ورزش را در درمان اختلال تنفسي و برنامهي توانبخشي بايد گنجاند.
ـ بايد مرتب ورزش كرد تا از تنگي نفس كاسته شود و ناتواني دراز مدت تخفيف يابد.
ـ بايد مرتب ورزش كرد تا از خطر مرگ زودرس كاسته شود.
ـ بايد مرتب ورزش كرد تا وضعيت روحي و كيفيت زندگي شما بهبود يابد.
ـ بايد مرتب ورزش كرد تا كارآيي شخص افزايش يابد و از بار اقتصادي بيماري
شخص بكاهد.
ـ پيش از آغاز برنامهي ورزشي رضايت پزشك را به دست آورد.
ـ براي كسب بهرهي بهينه ورزش مرتب رابايد با مراقبتهاي پزشكي مناسب و تغييرات
مثبت ديگر در نحوهي زندگي تلفيق نمود.