07-02-2014، 17:44
بعضیا ممکنه بعد از اینکه این مطلب رو بخونن نگران جسدشون بعد از مرگ هم بشن که چه بلا هایی قراره سرش بیاد. اما اینم جزئی از زندگیه... امیدوارم که بتونه رضایتتون رو جلب کنه.
برای تشخیص وقوع مرگ آزمایشهای متفاوتی وجود دارد، در طول زمان متغییر بوده است. هدف هر کدام از آنها هم مطمئناً این بوده تا کسی زنده بگور نشود
نتایج اولیه مرگ از کار افتادن دستگاههای اصلی بدن انسان است. بدن سرد میشود؛ گردش خون متوقف میشود و لکههای آبی رنگ از لخته خون زیر پوست تشکیل میشود؛ ماهیچهها منقبض میشوند؛ بدن خشک میشود، اما بعد از مدتی دوباره به حالت اولیه برمیگردد. در قدیم با قرار دادن آئینه و پر در جلوی لبان برای اینکه از نفس کشیدن فرد اطمینان پیدا کنند و یا اینکه از انگشتان و گوشها برای بررسی نبض استفاده میکردند. اما امروزه واکنش در مقابل درد، نور، ناتوانی در استفاده از ابزار مکانیکی تنفس، عدم حرکت ماهیچهها و عدم وجود رفلکس، ناتوانی از انجام کارهای غیر ارادی مانند پلک زدن و قورت دادن آب دهان و همچنین عدم ارسال امواج مغری را برای شناسایی وقوع مرگ بررسی میکنند.
در زیر به برخی از حالاتی که پس از مرگ رخ می دهد اشاره میکنم:
الگور مورتیس (افت دمای بدن)
Algor mortis
بعد از مرگ، دمای بدن به صورت تصاعدی کاهش مییابد تا با دمای محیط اطرافش یکسان شود. این عمل بر روی سطح پوست بین 8 تا 12 ساعت زمان میگیرد، اما قسمتهای میانی بدن زمان بیشتری برای سرد شدن نیاز دارند. اما عوامل مختلفی بر روی سرعت از دست دادن دمای بدن تاثیر گذار هستند و این زمانها تخمینی میباشند. بعد از شروع عملیات پوسیدن ( تقریبا دو روز بعد از مرگ) دمای بدن دوباره شروع به افزایش میکند به این خاطر که در داخل بدن واکنشهای متابولیکی و
باکتریایی که در امر تجزیه دخالت دارند، کار خود را شروع میکنند.
ریگور مورتیس
Rigor Mortis
ریگور مورتیس یک پدیده شناخته شده است و بر اثر یک سری واکنش های پیچیده در بدن به وجود میآید. سلولهای ماهیچهای بدن میتوانند هم به صورت هوازی هم بی هوازی به کار خود ادامه دهند. در هنگام مرگ ، برای سلول ها تنها تنفس بیهوازی امکان پذیر است. وقتی که ماهیچهها به صورت بیهوازی کار میکنند، حاصل کارشان تولید اسید لاکتیک است. اسید لاکتیک دوباره میتواند از بین برود، اما در این حالت باید با اکسیژن بیشتری که صرف میشود آن را خنثی کرد. ولی در یک جسد چنین چیزی امکان پذیر نیست. شکسته شدن گلیکوژن در ماهیچهها مقدار برگشت ناپذیری از اسید لاکتیک را در ماهیچهها تولید میکند. این عمل واکنش پیچیدهای را به همراه دارد که آکتین و میوزین( پروتئین هایی که در ماهیچهها بر روی عمل انقباض و انبساط ماهیچهها را کنترل میکنند.) را به صورت ژل در میآورد. این ژل باعث سفتی بدن می شود. این سفتی تا زمانی که تجزیه بدن شروع نشود از بین نمیرود.
همین طور که ریگور مورتیس به واکنشهای شیمیایی وابسته است، زمان واکنش نیز به دمای محیط وابسته است و همچنین مقدار اسید لاکتیک موجود قبل از مرگ هم بی تاثیر نیست. فعالیت متابولیکی شدید قبل از مرگ مثلاً دویدن، مقدار اسید لاکتیک بیشتری را تولید میکند، و زمان کمتری برای ریگور مورتیس لازم است تا خود را نشان بدهد. دمای محیطی بالا هم زمان واکنش را کمتر میکند. برای تخمین زدن زمان مرگ بدون ابزار دقیق میتوان از این دو عامل استفاده کرد، اما باید کاملا هوشیار عمل کرد:
دمای بدن
میزان خشکی
زمان مرگ
گرم
شل
کمتر از 3 ساعت از مرگ گذشته
گرم
سفت
3 تا 8 ساعت از مرگ میگذرد
سرد
سفت
زمان مرگ بین 8 تا 36 ساعت تخمین زده میشود
سرد
شل
بیش از 36 ساعت از مرگ گذشته
میزان خشکی
زمان مرگ
گرم
شل
کمتر از 3 ساعت از مرگ گذشته
گرم
سفت
3 تا 8 ساعت از مرگ میگذرد
سرد
سفت
زمان مرگ بین 8 تا 36 ساعت تخمین زده میشود
سرد
شل
بیش از 36 ساعت از مرگ گذشته
*برای تخمین زمان مرگ ریگور مورتیس نباید به عنوان تنها عامل در نظر گرفته شود.
لیوور مورتیس (تغییر رنگ)
Livour Mortis
لیوور مورتیس همان لخته شدن خون است. به آن هیپوستازیس هم میگویند. وقتی که قلب از حرکت بایستد، گردش خون متوقف میشود و سنگینی خون باعث لخته شدن آن میشود. بر اثر این پدیده، جاهایی که خون لخته شده به رنگ آبی یا بنفش در میآید. در این زمان پوست آبی رنگ و لکه لکه است. بعد از پنج یا شش ساعت لکهها به هم میپیوندند و اما هنوز بر اثر فشار پوست سفید میشود. بعد از ده الی دوازده ساعت حتی با فشار هم رنگ آبی ثابت میماند.
کبودیها، مکان تماس بدن با اشیاء را نشان نمیدهد. یک جسد که به پشت بر روی زمین افتاده باشد، کبودیهایی جزئی در پشت و پشت گردن دارد اما نه در قسمتی که با زمین مستقیماً در تماس است. این پدیده برای فهمیدن این نکته که جسد جابجا شده مفید است. تغییر رنگ بدن در بعضی سمها کاملاً متفاوت است. برای مثال
مونواکسید کربن رنگ پوست را به صورتی آلبالویی در میآورد.
تجزیه
این پروسه هنگامی که جسد در معرض رطوبت یا در هوای آزاد باشد زمان کمتری را به خود اختصاص میدهد. بسته به طبیعت منطقه، لاشه خوارانی مانند مگسها و کرکس ها به سراغ جسد میآیند. پیشرفت عمل تجزیه هم توسط باکتریها ادامه پیدا میکند و مواد آلی و معدنی، در این بازیافتمواد به وجود میآیند.
تجزیه بیشتر توسط باکتری ها، آنزیم ها و قارچ ها انجام می شود که برای بازیافت مواد امری الزامی است. باکتری هایی که در معده و اندام داخلی وجود دارند تکثیر می شوند.
اول از همه به خون و معده حمله می کنند، وقتی که گاز در معده تشکیل شد و معده متلاشی شد، حمله به دیگر اعضا هم شروع می شود. سرعت پوسیدن در هوای آزاد هشت برابر بیشتر از زیر زمین است. دما در هنگام پوسیدن افزایش می یابد، اما آب و هوای خشک می تواند موجب مومیایی شدن جسد شود. انسان هایی که چربی بیشتری دارند زودتر جسمشان می پوسد. انسان هایی هم که بر اثر بیماری باکتریایی بمیرند سرعت متلاشی شدنشان بیشتر است. با این حال بعضی از سموم هستند که جسد را سالم نگه می دارند.
پوسیدن جسد دارای مراحل مختلفی است. هر چند که این مراحل از نظر زمانی متغییر هستند:
2تا 3 روز: لکه ای سبز در سمت راست شکم شکل می گیرد. بدن باد می کند.
3تا 4 روز: لکه افزایش پیدا می کند. رگ ها مشخص می شوند.- رنگشان به رنگ قهوه ای سوخته در می آید.
5تا 6 روز: شکم از گاز پر می شود. پوست تاول می زند.
2 هفته : شکم کاملا ورم کرده و سفت می شود.
3 هفته : پوست نرم می شود. حفره ها و اعضاء از هم می پاشد. ناخن ها می افتند.
4 هفته : پوست نرم حالتی آبکی پیدا می کند. صورت غیر قابل تشخیص می شود.
4تا 6 ماه : تشکیل دیواره چربی، در مناطق مرطوب. در این حالت چربی سفت و حالت مومی پیدا می کند.
یک جسد بدون تابوت و یا پوشش در مدت دوازده سال کاملاً می پوسد.
توصیف مراحل
پوسیدگی داخلی:
نمای بیرونی جسد کاملاً تازه بنظر می آید ولی در داخل پوسیدگی بر اثر فعالیت باکتری ها و تک یاخته هایی که قبل از مرگ هم در بدن وجود دارند شروع می شود.
گندیدن:
جسد از گازی که در درون آن تولید می شود، باد می کند، در این هنگام بوی گوشت گندیده به مشام می رسد.
گندیدن سیاه:
گوشت حالت شل و وارفته دارد و رنگ سیاه را در معرض دید قرار می دهد. وقتی که گاز راهی برای خروج پیدا می کند، بدن متلاشی می شود. بوی تعفن بسیار زیاد می شود.
تخمیر بوتریک
جسد شروع به خشک شدن می کند. کمی از گوشت ها باقی مانده اند. بوی پنیر در فضا پخش می شود. سطح شکم از کپک پوشیده می شود.
پوسیدگی خشک:
جسد کاملا خشک است؛ پوسیدگی با سرعت کم ادامه دارد