امتیاز موضوع:
  • 2 رأی - میانگین امتیازات: 3
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

یه داستان کوتاه وجالب درباره ی جن!!!

#1
Exclamation 
این داستان رو ازمادر بزرگم شنیدم که برای خودش واطرافیانش اتفاق افتاده:
مدت هاپیش به همراه نزدیکانش درچادری برروی کوه یاتپه زندگی میکردند وهیچ کس درآن اطراف زندگی نمیکرد.روزی یکی ازاطرافیانش آبجوش را بدون بسم الله گفتن به زمین ریخته ازآن روزبه بعد عصرهاوشب ها ازاطراف چادر
به سمت چادر سنگ پرتاب میشدولباس ها وکفش های آن شخص بدون اینکه کسی به آنها دست بزند پاره پاره میشدندHuh این ماجرا تاچند روزی ادامه داشت
تااینکه به سراق یک حاج آقایاشیخ یاهرچی شما میگین و اورابه آنجابردند حاج آقابه همراه تعدادی ازمردان آنجا به سمت جن هارفتندپس از طی مسیر کوتاهی صدای جن هابه گوش آنهارسید مردان آنجاازترس پابه فرارگذاشتنداما حاج آقابه مسیر خود ادامه داد وبه سمت جن هارفت وباآنهاحرف زد
پس ازگذشت مدت کوتاهی بازگشت وماجرارا به آنهاگفت اوگفت زمانیکه ابجوش رابرروی زمین ریخته اید آبجوش بچه جنی راسوزانده است اودعایی خواند ودیگر این اتفاقات نیافتاد.
سپاس فراموش نشه هاBig GrinBig GrinBig GrinBig Grin[/size]
دم یخچالتون گرمBig Grin
پاسخ
 سپاس شده توسط ×fteя LifE∀× ، خورشید(عاشق نیوشا ضیغمی) ، ❀இℬℯѕ✟♚ℊⅈℛℒஇ❀ ، HediVampire ، shawkila ، TinaMk ، m love f ، natalia ، ѕтяong ، m.s80 ، mr.destiny ، sarsar
آگهی
#2
مسخره ترین و چرت ترین داستان زندگیم بود!!!اصلا هم ترس نداشت!!!یعنی شما موضوع بهتر ندارین که بزارین؟؟؟؟Dodgy
پاسخ
 سپاس شده توسط ×fteя LifE∀×
#3
تکراری بودDodgyDodgyDodgy
پاسخ
#4
فک نکنم واقعی باشه اصلا ینی چی مگه بچه جن زیر دستو پا تشریف داره اونم همه جا که با آبجوش ما بسوزه پس ننه باباش کجان ؟
پاسخ
 سپاس شده توسط ❀இℬℯѕ✟♚ℊⅈℛℒஇ❀
#5
(30-01-2014، 17:09)نازنین خوشگله نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
 
تکراری بودDodgyDodgyDodgy

من میگم اینو مادربزرگم بهم گفته
بعد تومیگی تکراری بودHuh
دم یخچالتون گرمBig Grin
پاسخ
#6
بی کیفیت عزیزم ببخشید میگماااا ولی چرتم بود یکمیDodgyBig Grin
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
ƊЄƤƦЄƧƧЄƊ

دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
یه داستان کوتاه وجالب  درباره ی جن!!! 1
پاسخ
آگهی
#7
فکر کنم واقعیت داره.اخه من یه جایی یه همچین چیزی شنیدم.حواستون تو حمموم باشه.وقتی اب جوش یا اب خیلی سرد رو باز می کنین بچه هاشون ممکنه زیر اب باشن و بسوزن یا اذیت شن برن به ننشون بگن بیان سراغ شما.حواستون باشه.من خودم شخصا خیلی می ترس و با شنین همچین چیزی می ری......م به خودم.خخخخBig Grincrying
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
یه داستان کوتاه وجالب  درباره ی جن!!! 1
پاسخ
#8
اه نترسیدم بد بود
پاسخ
#9
وآیییییییییییییی حَــموم
پاسخ
#10
(30-01-2014، 17:12)beautiful438 نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
 
فک نکنم واقعی باشه اصلا ینی چی مگه بچه جن زیر دستو پا تشریف داره اونم همه جا که با آبجوش ما بسوزه پس ننه باباش کجان ؟
چرا حقیقت داره من شنیدمشBig Grin
خدایا غم خوردم به مقدار کافی… ممنون… میل ندارم دیگر…
میشود یک استکان مـرگ برایم بریزی ؟Heart
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
http://www.flashkhor.com/forum/showthread.php?tid=89604
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
http://www.flashkhor.com/forum/showthread.php?tid=90235

یه داستان کوتاه وجالب  درباره ی جن!!! 1
پاسخ


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
Exclamation مجنون (داستان ترسناک واقعی) +18
  این یک داستان بی معنی است.
Heart یه داستان عاشقانه غمگین و زیبا از یک دختر((( حتما بخونید)))
Exclamation داستان بسیار ترسناک خونه جدید !
  داستان عاشقی یک پسر خیلی قشنگه(تکراری نیست)
Eye-blink داستان ترسناک +18
  داستان کوتاه دختر هوس باز(خیلی قشنگه)
Rainbow یک داستان ترسناک +18
  داستان|خيانت آرمان به دختر همسايه|
Heart داستان عاشقانه و غم انگیز ستاره و پرهام

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان