23-01-2014، 15:04
يكي از افتخارات ايرانيان، پيشينه تاريخي اين سرزمين كهن است و اگرچه حفظ و نگهداري از آثار تاريخي در طول سالهاي گذشته همواره با تهديدهايي نيز مواجه شده و در مواردي خطراتي براي آثار باستاني و تاريخي كشور بهوجود آمده است، اما همواره اين روحيه در نزد ايرانيان وجود دارد كه براي نشان دادن ارزش و اعتبار تاريخي خود، به آثار فراواني رجوع ميكنند كه در گوشهگوشه كشور خود را نشان ميدهند و دليل محكمي بر پيشينه پرافتخار اين مرز و بوم هستند.
البته بارها و بارها شاهد بودهايم كه افرادي بدون توجه به هويت تاريخي و باستاني ايرانيان و در تناقضي آشکار با اين روحيه، آثار تاريخي را تختهسياه يادگارينويسي خود ميپندارند؛ امري مذموم كه اگرچه همه بر نادرستي آن تاكيد دارند، اما هنوز بهطور كامل از ميان ما رخت بر نبسته و همچنان شاهد آن هستيم.
به گزارش ایسنا، نوشتن يادگاري در فضاهاي تاريخي، پديده مذمومي است که تأسف علاقهمندان به ميراث فرهنگي و تاريخي را بهدنبال دارد. حال سئوال اصلي اينجاست که چنين رفتار ناپسندي از کجا سرچشمه ميگيرد؟ آيا ويژگيهاي ذاتي و رفتاري افراد در بروز اين پديده مؤثر است؟ آيا چنين پديدهاي ريشه در خصوصيات رواني افراد دارد يا بايد علت را در جاي ديگري جستوجو کرد؟
ميل به جاودانگي
پديده نوشتن يادگاري بر روي آثار تاريخي، عموماً توسط افرادي صورت ميگيرد که اطلاع کافي از اهميت حفظ آثار باستاني ندارند. يک جامعهشناس در اين رابطه به خبرنگار ايسنا ميگويد: "ميل به جاودانگي" بهطور طبيعي در همه افراد وجود دارد و نميتوان کسي را يافت که روياي ماندگاري نام خود را در تاريخ نداشته باشد.
"ايرج ابراهيمي"، با بيان اينکه افراد براي پاسخگويي به اين نياز، ابزارها و بسترهاي مختلفي را مورد استفاده قرار ميدهند، تصريح ميکند: برخي از افراد در قالب فعاليت در رشتههاي هنري به اين نياز پاسخ ميدهند و برخي نيز به نويسندگي يا هر موضوع ديگري كه به جاودانگي آنها كمك كند، روي ميآورند و متأسفانه بعضي افراد نيز يادگارينويسي روي آثار تاريخي را، راهحلي براي ماندگاري نامشان ميدانند.
معاون حفظ، احيا و ثبت آثار تاريخي ادارهكل ميراث فرهنگي استان زنجان نيز در اين خصوص اظهار ميکند: برخي افراد با اين تصور اينکه يادگارينويسي سبب جاودانه شدن نامشان در تاريخ خواهد شد، آثار تاريخي را ابزاري براي هدف خود قرار ميدهند.
"مهرداد عسگريان" با اشاره به عدم آگاهي اين افراد نسبت به ارزش تاريخي آثار، خاطرنشان ميکند: چنين افرادي از روي ناآگاهي دست به اين اقدامات ميزنند، غافل از آنکه با گذشت ساليان، نه تنها نام نيکي از آنها به يادگار نميماند، بلکه يک اثر ارزشمند تاريخي نيز رو به تخريب ميرود.
نوشتن يادگاري بر يادگاريهاي تاريخي!
نوشتن يادگاري بر روي آثار تاريخي در چارچوب مفهوم "ونداليسم" صورت ميگيرد. ونداليسم بهمعناي تخريب کنترل نشده اموال عمومي است و نوعي ناهنجاري اجتماعي محسوب ميشود.
ابراهيمي، با بيان اينکه نوشتن يادگاري روي آثار تاريخي، يکي از مصاديق ونداليسم بهشمار ميرود، اظهار ميکند: اضافه کردن هر نوشتهاي که در اصل اثر تاريخي، تغيير ايجاد کند و موجب غيرطبيعي شدن اثر شود، رفتاري مخرب تلقي ميشود.
يک کارشناس مرمت و بازسازي آثار تاريخي نيز با اشاره به شايع بودن اين پديده در جهان ميگويد: يادگارينويسي بر روي آثار تاريخي، پديده نوظهوري نيست و گاهي روي بعضي بناهاي تاريخي جهان، يادگارنوشتههايي مشاهده ميشود که قدمتشان با قدمت خود اثر برابري ميکند.
"هوشنگ ثبوتي" تصريح ميکند: اگرچه قديمي بودن يک يادگاري نوشته شده روي اثري تاريخي، حُسن محسوب نميشود، اما نشان ميدهد که حتي در زمان ساخت و استفاده از بنا نيز افرادي اقدام به نوشتن يادگاري روي بنا کردهاند.
ثبوتي با اشاره به تخريب اکوتوريسم توسط گردشگران، ميافزايد: در برخي مناطق گردشگري طبيعي نيز برخي افراد اقدام به کندهکاري روي بدنه درختان کهنسال و حتي ديوارههاي غارها ميكنند و توجهي به سهيم بودن همه مردم در اين منابع طبيعي ندارند.
يک روانشناس نيز با اشاره به جنبههاي رواني اين پديده، به خبرنگار ايسنا ميگويد: از بُعد روانکاوي، برخي افراد که توانايي ارضاء نياز به ماندگاري را از طريق روشهاي صحيح ندارند، دست به اعمال مخرب ميزنند.
"عليرضا کاظملو" با بيان اينکه افرادي که روي آثار تاريخي يادگاري مينويسند، در دو گروه دستهبندي ميشوند، تصريح ميکند: گروه اول بدون آگاهي از عواقب رفتار خود، اقدام به تخريب آثار تاريخي ميکنند. اما گروه دوم با وجود اطلاع از ارزشمندي آثار باستاني، با رفتاري مغرضانه، درصدد آسيبرساني به اين آثار هستند، بنابراين ميتوان گروه دوم را دچار اختلالات شخصيتي دانست.
وي ميافزايد: در برخورد با افرادي که شخصيت ضد اجتماعي دارند، معمولاً آموزش تأثير چنداني در اصلاح شيوه رفتاري آنها ندارد و چنين افرادي لزوماً بايد تحت درمان قرار گيرند، چرا که اين افراد دچار ناآرامي روحي هستند و پيوسته درصدد آسيب رساندن به مردم و اموال عمومي هستند.
قانون چه ميگويد؟
در کشور ما براي برخورد با تخريبگران اموال عمومي و آثار تاريخي، خلاء قانوني وجود ندارد اما ضمانت اجرايي اين بخش از قانون تا چه حد است؟ آيا ميتوان برخورد قانوني را بهترين راه جلوگيري از تکرار تخريب آثار تاريخي توسط افراد دانست؟
مديرکل قبلي ميراث فرهنگي استان زنجان در اين زمينه ميگويد: اگرچه قانون ميتواند مانع از آسيبرساني به آثار تاريخي شود و برخورد قانوني با مجرمان، ابزاري براي کاهش جرم تلقي ميشود؛ اما پيشگيري از وقوع چنين اقداماتي مؤثرتر خواهد بود.
"امير الهي" با تأکيد بر اينکه برخورد قانوني، آخرين راهحل اين پديده است، تصريح ميکند: ممکن است آسيب وارد شده به يک اثر تاريخي غيرقابل جبران باشد، لذا اقدامات براي پيشگيري از بروز رفتارهاي مخرب بايد در اولويت قرار بگيرد.
ثبوتي نيز در اين رابطه معتقد است: با وجود جرايم سنگيني که براي تخريبگران اموال عمومي و آثار تاريخي در قانون اساسي مقرر شده است، ضمانت اجرايي لازم در اينخصوص وجود ندارد.
وي با اشاره به نبود متولي براي پيگيري اين موضوع، اظهار ميکند: براي جلوگيري از آسيب ديدن آثار تاريخي توسط افراد، با خلاء مديريتي و حفاظتي مواجه هستيم.
معاون حفظ، احياء و ثبت آثار تاريخي ادارهكل ميراث فرهنگي استان زنجان نيز با بيان اينکه اجراي قانون در جامعه، به بسترسازي نياز دارد، خاطرنشان ميکند: برخي اوقات افراد نسبت به جرم بودن بعضي فعاليتهاي خود آگاهي ندارند، لذا قبل از اجراي اقدامات قضايي، بايد زمينه براي اطلاعرساني در اين زمينه آماده شود.
عسگريان با اشاره به لزوم اطلاعرساني در خصوص جرم بودن تخريب آثار تاريخي، ميگويد: مردم بايد بدانند چه رفتاري از سوي قانون جرم تلقي ميشود و پيگرد قانوني دارد.
از اينرو بهنظر ميرسد با توجه به اهميت حفظ آثار تاريخي و مسئوليت اجتماعي كه براي حفظ ميراث فرهنگي براي نسلهاي آينده ضروري است و مجريان قانون بايد تمهيدات مؤثرتري جهت جلوگيري از اقدامات مخرب بينديشند.
فرهنگسازي، راهي براي پيشگيري از تخريب آثار تاريخي
تجربه ثابت کرده است كه براي اصلاح رفتار اجتماعي مردم و نهادينه کردن اصول صحيح تعامل اجتماعي، راهکارهاي قانوني و برخوردهاي قاطعانه، تدابير پايداري نيستند و براي دستيابي به بهترين نتيجه، فرهنگسازي مؤثرترين روش است.
امير الهي، تفهيم ارزش آثار تاريخي براي مردم را، حائز اهميت ميداند و تصريح ميکند: اگر سطح آگاهي در اين زمينه افزايش يابد، شاهد بروز پديده يادگارينويسي و تخريب آثار باستاني نخواهيم بود، چنانچه در سالهاي اخير با تبليغات و اطلاعرسانيهاي صورت گرفته، توجه به حفاظت از آثار تاريخي افزايش يافته است.
الهي با اشاره به لزوم مشارکت همه نهادهاي ذيربط براي افزايش آگاهيهاي عمومي نسبت به اهميت آثار باستاني، عنوان ميکند: سازمان ميراث فرهنگي به تنهايي قادر به آشنا کردن مردم با اهميت آثار تاريخي نيست، لذا همه ارگانها و بهخصوص رسانهها بايد براي فرهنگسازي در اين زمينه بهصورت وسيع همکاري کنند.
عسگريان نيز اشاعه فرهنگ قانونمداري را مؤثرترين روش براي اصلاح رفتارهاي اجتماعي ميداند و ميگويد: پرداختن به ابعاد فرهنگي در اين زمينه، مؤثرتر از صرف هزينههاي کلان مادي خواهد بود.
يک جامعهشناس نيز با بيان اينکه حجم اطلاعرساني و آموزشهاي مرتبط با نحوه حفاظت از آثار تاريخي، بايد متناسب با حجم تبليغات براي بازديد از اين آثار باشد، اظهار ميکند: انتشار نشريات مرتبط با اين موضوع و برگزاري همايشها، تأثير قابل توجهي در افزايش سطح آگاهي مردم خواهد داشت.
"ابراهيمي" ميافزايد: افزودن بخش آشنايي با ميراث فرهنگي و تاريخي و نحوه حفاظت از آنها در کتب درسي دانشآموزان، مناسبترين روش براي انتقال مفاهيم آموزشي است.
يک روانشناس نيز با اشاره به لزوم گنجاندن چنين آموزشهايي در کتب درسي، ابراز ميکند: فرهنگسازي در همه زمينهها، بايد از کودکي آغاز شود، لذا معرفي مشاهير تاريخي به کودکان و آشنا کردن آنها با تمدن کهن ايراني، مؤثرترين شيوه تربيتي تلقي ميشود.
"کاظملو" تصريح ميکند: با بررسي ويژگيهاي رواني افراد از کودکي، ميتوان از بروز بسياري از ناهنجاريهاي رفتاري در آينده، جلوگيري كرد.
بهنظر ميرسد آنچه در اين زمينه نبايد مورد غفلت واقع شود، وجود روشهاي متنوع و نوآورانه براي به حداقل رساندن ميزان يادگارينويسي و تخريب آثار تاريخي است. همچنان كه در بسياري از کشورها، تابلوهاي بزرگي در کنار بناهاي تاريخي نصب شده است و در اين تابلوها نيز تاكيد شده است تا مردم از نوشتن يادگاري بر روي بناها خودداري كنند.
الهي، اينگونه اقدامات را مصاديق راهحلهاي فرهنگي برخورد با پديده يادگارينويسي بر آثار تاريخي ميداند و ميگويد: اين اقدامات ميتواند ميزان تخريب آثار تاريخي را تا حد زيادي کاهش دهد.
معاون حفظ، احيا و ثبت آثار تاريخي ادارهكل ميراث فرهنگي استان زنجان نيز با اشاره به وجود دفاتر يادبود در اکثر موزهها و آثار تاريخي، اظهار ميکند: اين دفاتر علاوه بر ايجاد فضايي جهت يادگارينويسي، ميتواند روشي براي بهرهمندي از نظرات راهبردي بازديدکنندگان باشد.
و دست آخر اينكه، در روزگاري که ديگر کمتر شاهد ساخت بنايي با معماري منحصر بهفرد و ارزشمند در کشور هستيم، بهنظر ميرسد توجه به حفاظت از آثار تاريخي موجود، حداقل وظيفهاي باشد که در قبال نسلهاي آينده، بر دوش داريم.
البته بارها و بارها شاهد بودهايم كه افرادي بدون توجه به هويت تاريخي و باستاني ايرانيان و در تناقضي آشکار با اين روحيه، آثار تاريخي را تختهسياه يادگارينويسي خود ميپندارند؛ امري مذموم كه اگرچه همه بر نادرستي آن تاكيد دارند، اما هنوز بهطور كامل از ميان ما رخت بر نبسته و همچنان شاهد آن هستيم.
به گزارش ایسنا، نوشتن يادگاري در فضاهاي تاريخي، پديده مذمومي است که تأسف علاقهمندان به ميراث فرهنگي و تاريخي را بهدنبال دارد. حال سئوال اصلي اينجاست که چنين رفتار ناپسندي از کجا سرچشمه ميگيرد؟ آيا ويژگيهاي ذاتي و رفتاري افراد در بروز اين پديده مؤثر است؟ آيا چنين پديدهاي ريشه در خصوصيات رواني افراد دارد يا بايد علت را در جاي ديگري جستوجو کرد؟
ميل به جاودانگي
پديده نوشتن يادگاري بر روي آثار تاريخي، عموماً توسط افرادي صورت ميگيرد که اطلاع کافي از اهميت حفظ آثار باستاني ندارند. يک جامعهشناس در اين رابطه به خبرنگار ايسنا ميگويد: "ميل به جاودانگي" بهطور طبيعي در همه افراد وجود دارد و نميتوان کسي را يافت که روياي ماندگاري نام خود را در تاريخ نداشته باشد.
"ايرج ابراهيمي"، با بيان اينکه افراد براي پاسخگويي به اين نياز، ابزارها و بسترهاي مختلفي را مورد استفاده قرار ميدهند، تصريح ميکند: برخي از افراد در قالب فعاليت در رشتههاي هنري به اين نياز پاسخ ميدهند و برخي نيز به نويسندگي يا هر موضوع ديگري كه به جاودانگي آنها كمك كند، روي ميآورند و متأسفانه بعضي افراد نيز يادگارينويسي روي آثار تاريخي را، راهحلي براي ماندگاري نامشان ميدانند.
معاون حفظ، احيا و ثبت آثار تاريخي ادارهكل ميراث فرهنگي استان زنجان نيز در اين خصوص اظهار ميکند: برخي افراد با اين تصور اينکه يادگارينويسي سبب جاودانه شدن نامشان در تاريخ خواهد شد، آثار تاريخي را ابزاري براي هدف خود قرار ميدهند.
"مهرداد عسگريان" با اشاره به عدم آگاهي اين افراد نسبت به ارزش تاريخي آثار، خاطرنشان ميکند: چنين افرادي از روي ناآگاهي دست به اين اقدامات ميزنند، غافل از آنکه با گذشت ساليان، نه تنها نام نيکي از آنها به يادگار نميماند، بلکه يک اثر ارزشمند تاريخي نيز رو به تخريب ميرود.
نوشتن يادگاري بر يادگاريهاي تاريخي!
نوشتن يادگاري بر روي آثار تاريخي در چارچوب مفهوم "ونداليسم" صورت ميگيرد. ونداليسم بهمعناي تخريب کنترل نشده اموال عمومي است و نوعي ناهنجاري اجتماعي محسوب ميشود.
ابراهيمي، با بيان اينکه نوشتن يادگاري روي آثار تاريخي، يکي از مصاديق ونداليسم بهشمار ميرود، اظهار ميکند: اضافه کردن هر نوشتهاي که در اصل اثر تاريخي، تغيير ايجاد کند و موجب غيرطبيعي شدن اثر شود، رفتاري مخرب تلقي ميشود.
يک کارشناس مرمت و بازسازي آثار تاريخي نيز با اشاره به شايع بودن اين پديده در جهان ميگويد: يادگارينويسي بر روي آثار تاريخي، پديده نوظهوري نيست و گاهي روي بعضي بناهاي تاريخي جهان، يادگارنوشتههايي مشاهده ميشود که قدمتشان با قدمت خود اثر برابري ميکند.
"هوشنگ ثبوتي" تصريح ميکند: اگرچه قديمي بودن يک يادگاري نوشته شده روي اثري تاريخي، حُسن محسوب نميشود، اما نشان ميدهد که حتي در زمان ساخت و استفاده از بنا نيز افرادي اقدام به نوشتن يادگاري روي بنا کردهاند.
ثبوتي با اشاره به تخريب اکوتوريسم توسط گردشگران، ميافزايد: در برخي مناطق گردشگري طبيعي نيز برخي افراد اقدام به کندهکاري روي بدنه درختان کهنسال و حتي ديوارههاي غارها ميكنند و توجهي به سهيم بودن همه مردم در اين منابع طبيعي ندارند.
يک روانشناس نيز با اشاره به جنبههاي رواني اين پديده، به خبرنگار ايسنا ميگويد: از بُعد روانکاوي، برخي افراد که توانايي ارضاء نياز به ماندگاري را از طريق روشهاي صحيح ندارند، دست به اعمال مخرب ميزنند.
"عليرضا کاظملو" با بيان اينکه افرادي که روي آثار تاريخي يادگاري مينويسند، در دو گروه دستهبندي ميشوند، تصريح ميکند: گروه اول بدون آگاهي از عواقب رفتار خود، اقدام به تخريب آثار تاريخي ميکنند. اما گروه دوم با وجود اطلاع از ارزشمندي آثار باستاني، با رفتاري مغرضانه، درصدد آسيبرساني به اين آثار هستند، بنابراين ميتوان گروه دوم را دچار اختلالات شخصيتي دانست.
وي ميافزايد: در برخورد با افرادي که شخصيت ضد اجتماعي دارند، معمولاً آموزش تأثير چنداني در اصلاح شيوه رفتاري آنها ندارد و چنين افرادي لزوماً بايد تحت درمان قرار گيرند، چرا که اين افراد دچار ناآرامي روحي هستند و پيوسته درصدد آسيب رساندن به مردم و اموال عمومي هستند.
قانون چه ميگويد؟
در کشور ما براي برخورد با تخريبگران اموال عمومي و آثار تاريخي، خلاء قانوني وجود ندارد اما ضمانت اجرايي اين بخش از قانون تا چه حد است؟ آيا ميتوان برخورد قانوني را بهترين راه جلوگيري از تکرار تخريب آثار تاريخي توسط افراد دانست؟
مديرکل قبلي ميراث فرهنگي استان زنجان در اين زمينه ميگويد: اگرچه قانون ميتواند مانع از آسيبرساني به آثار تاريخي شود و برخورد قانوني با مجرمان، ابزاري براي کاهش جرم تلقي ميشود؛ اما پيشگيري از وقوع چنين اقداماتي مؤثرتر خواهد بود.
"امير الهي" با تأکيد بر اينکه برخورد قانوني، آخرين راهحل اين پديده است، تصريح ميکند: ممکن است آسيب وارد شده به يک اثر تاريخي غيرقابل جبران باشد، لذا اقدامات براي پيشگيري از بروز رفتارهاي مخرب بايد در اولويت قرار بگيرد.
ثبوتي نيز در اين رابطه معتقد است: با وجود جرايم سنگيني که براي تخريبگران اموال عمومي و آثار تاريخي در قانون اساسي مقرر شده است، ضمانت اجرايي لازم در اينخصوص وجود ندارد.
وي با اشاره به نبود متولي براي پيگيري اين موضوع، اظهار ميکند: براي جلوگيري از آسيب ديدن آثار تاريخي توسط افراد، با خلاء مديريتي و حفاظتي مواجه هستيم.
معاون حفظ، احياء و ثبت آثار تاريخي ادارهكل ميراث فرهنگي استان زنجان نيز با بيان اينکه اجراي قانون در جامعه، به بسترسازي نياز دارد، خاطرنشان ميکند: برخي اوقات افراد نسبت به جرم بودن بعضي فعاليتهاي خود آگاهي ندارند، لذا قبل از اجراي اقدامات قضايي، بايد زمينه براي اطلاعرساني در اين زمينه آماده شود.
عسگريان با اشاره به لزوم اطلاعرساني در خصوص جرم بودن تخريب آثار تاريخي، ميگويد: مردم بايد بدانند چه رفتاري از سوي قانون جرم تلقي ميشود و پيگرد قانوني دارد.
از اينرو بهنظر ميرسد با توجه به اهميت حفظ آثار تاريخي و مسئوليت اجتماعي كه براي حفظ ميراث فرهنگي براي نسلهاي آينده ضروري است و مجريان قانون بايد تمهيدات مؤثرتري جهت جلوگيري از اقدامات مخرب بينديشند.
فرهنگسازي، راهي براي پيشگيري از تخريب آثار تاريخي
تجربه ثابت کرده است كه براي اصلاح رفتار اجتماعي مردم و نهادينه کردن اصول صحيح تعامل اجتماعي، راهکارهاي قانوني و برخوردهاي قاطعانه، تدابير پايداري نيستند و براي دستيابي به بهترين نتيجه، فرهنگسازي مؤثرترين روش است.
امير الهي، تفهيم ارزش آثار تاريخي براي مردم را، حائز اهميت ميداند و تصريح ميکند: اگر سطح آگاهي در اين زمينه افزايش يابد، شاهد بروز پديده يادگارينويسي و تخريب آثار باستاني نخواهيم بود، چنانچه در سالهاي اخير با تبليغات و اطلاعرسانيهاي صورت گرفته، توجه به حفاظت از آثار تاريخي افزايش يافته است.
الهي با اشاره به لزوم مشارکت همه نهادهاي ذيربط براي افزايش آگاهيهاي عمومي نسبت به اهميت آثار باستاني، عنوان ميکند: سازمان ميراث فرهنگي به تنهايي قادر به آشنا کردن مردم با اهميت آثار تاريخي نيست، لذا همه ارگانها و بهخصوص رسانهها بايد براي فرهنگسازي در اين زمينه بهصورت وسيع همکاري کنند.
عسگريان نيز اشاعه فرهنگ قانونمداري را مؤثرترين روش براي اصلاح رفتارهاي اجتماعي ميداند و ميگويد: پرداختن به ابعاد فرهنگي در اين زمينه، مؤثرتر از صرف هزينههاي کلان مادي خواهد بود.
يک جامعهشناس نيز با بيان اينکه حجم اطلاعرساني و آموزشهاي مرتبط با نحوه حفاظت از آثار تاريخي، بايد متناسب با حجم تبليغات براي بازديد از اين آثار باشد، اظهار ميکند: انتشار نشريات مرتبط با اين موضوع و برگزاري همايشها، تأثير قابل توجهي در افزايش سطح آگاهي مردم خواهد داشت.
"ابراهيمي" ميافزايد: افزودن بخش آشنايي با ميراث فرهنگي و تاريخي و نحوه حفاظت از آنها در کتب درسي دانشآموزان، مناسبترين روش براي انتقال مفاهيم آموزشي است.
يک روانشناس نيز با اشاره به لزوم گنجاندن چنين آموزشهايي در کتب درسي، ابراز ميکند: فرهنگسازي در همه زمينهها، بايد از کودکي آغاز شود، لذا معرفي مشاهير تاريخي به کودکان و آشنا کردن آنها با تمدن کهن ايراني، مؤثرترين شيوه تربيتي تلقي ميشود.
"کاظملو" تصريح ميکند: با بررسي ويژگيهاي رواني افراد از کودکي، ميتوان از بروز بسياري از ناهنجاريهاي رفتاري در آينده، جلوگيري كرد.
بهنظر ميرسد آنچه در اين زمينه نبايد مورد غفلت واقع شود، وجود روشهاي متنوع و نوآورانه براي به حداقل رساندن ميزان يادگارينويسي و تخريب آثار تاريخي است. همچنان كه در بسياري از کشورها، تابلوهاي بزرگي در کنار بناهاي تاريخي نصب شده است و در اين تابلوها نيز تاكيد شده است تا مردم از نوشتن يادگاري بر روي بناها خودداري كنند.
الهي، اينگونه اقدامات را مصاديق راهحلهاي فرهنگي برخورد با پديده يادگارينويسي بر آثار تاريخي ميداند و ميگويد: اين اقدامات ميتواند ميزان تخريب آثار تاريخي را تا حد زيادي کاهش دهد.
معاون حفظ، احيا و ثبت آثار تاريخي ادارهكل ميراث فرهنگي استان زنجان نيز با اشاره به وجود دفاتر يادبود در اکثر موزهها و آثار تاريخي، اظهار ميکند: اين دفاتر علاوه بر ايجاد فضايي جهت يادگارينويسي، ميتواند روشي براي بهرهمندي از نظرات راهبردي بازديدکنندگان باشد.
و دست آخر اينكه، در روزگاري که ديگر کمتر شاهد ساخت بنايي با معماري منحصر بهفرد و ارزشمند در کشور هستيم، بهنظر ميرسد توجه به حفاظت از آثار تاريخي موجود، حداقل وظيفهاي باشد که در قبال نسلهاي آينده، بر دوش داريم.