05-06-2012، 10:13
بجنگ مثل / بجنگ مثل
هنرمندی که گرسنس ، نداره / صبح و شب خرابه
یه پاش دادگاس ، چون گفت از جوامع / گفت پر از نهال دور و ور
محاله نزنم حرف حقو بلند / قراره بکنن هلاکش
پشت سر ، پلو کرد خرابش / جلوش هم طنابه
یه صدایی میگه برو جنگ ، حلاله / نه حلال نیس، واجبه حتی
بجنگ مثل یه زن بیوه که داره به چند تا / بچه یاد میده تکی، که چطور باشن قوی
میگه هر کی پرسید کو ولیت؟ بگین باباس مریض
بچهها بپرسن میشه بابا رو دید ، چی بگه؟ / میره جلو آینه واسه خودش سیبیل میکشه
بجنگ مثل آب جاری ، تو رات شک نکنی / میشه صخره رو هم سوراخ کرد
******
بجنگ مثل/ بجنگ مثل
کسی که هیچی واسه از دست دادن نداره
بجنگ مثل/ بجنگ مثل
کسی که به تنها چیزی که فکر نمیکنه فراره
بجنگ مثل/ بجنگ مثل
کسی که هیچی واسه از دست دادن نداره
بجنگ مثل/ بجنگ مثل
بجنگ مثل/ بجنگ مثل
******
بجنگ مثل
کسی که سالهاست زیر ظلم، بوده زیر پتک / کوفته میگه شکر، خوبه میشه برد
تو دل میده فحش ، حدود ۲۹ روز ماه رو / چون که دیده جرم
رفیقاش دربندن و فامیلاشون بال میزنن اینجوری / خودش داره رسالت رو میره برسه به پیروزی
مث بیماری که نهایت درد رو داره / ولی مهارت داره لبخند بزنه ، وقت عیادت
اون میدونه نباید برید / امیدواره داروهاش بشن مفید واقع
سرطانیه …
ولی ببینیش انگار یه سرماخوردگی جزئی داره
اون نشون میده میشه روی تخت جنگید / به این ترتیب میشه گفت یه پهلوونه
تازه اونم تختی … !
*****
بجنگ مثل/ بجنگ مثل
کسی که هیچی واسه از دست دادن نداره
بجنگ مثل/ بجنگ مثل
کسی که به تنها چیزی که فکر نمیکنه، فراره
بجنگ مثل/ بجنگ مثل
کسی که هیچی واسه از دست دادن نداره
بجنگ مثل/ بجنگ مثل
بجنگ مثل/ بجنگ مثل
******
کسی که نابغس / ولی کلاس درس
داره میخوره بمب به جای زنگ / میره کنار مرز ، میگیره کلاش به دست
به نام حق حاضره بپاشه مغز، یه پاش شه قطع / تا اینکه واسه ی این و اون بسازه قصر
یه سال بعد / امیدواره همه باشن کنار هم تو لباس جشن
میشینه میزنه به خاکش لب / تو مشتش داره میده فشار یه عکس
که پشتش نوشته به یادتم …!
پدری که واسه یه شوکولات پول نداره /ولی در عوض تو راه کول میکنه کوچولو رو تو بارون
هنوز رو پاست اون / اونقدر سفت و سخته باس فامیلیش رو میذاشتن فولادپور
تو هم، سرت رو بگیر بالا کت رو واز کن، بهتره حالا
*****
بجنگ مثل/ بجنگ مثل
کسی که هیچی واسه از دست دادن نداره
بجنگ مثل/ بجنگ مثل
کسی که به تنها چیزی که فکر نمیکنه فراره
بجنگ مثل/ بجنگ مثل
کسی که هیچی واسه از دست دادن نداره
بجنگ مثل/ بجنگ مثل
بجنگ مثل/ بجنگ مثل
*****
اول با نفس خودت بجنگ / بعد تازه میفهمی دشمنای واقعی کیان !
زندگی میدون جنگه …!
بجنگ مثل/ بجنگ مثل
بجنگ مثل/ بجنگ مثل
کسی که هیچی واسه از دست دادن نداره… !!!
هنرمندی که گرسنس ، نداره / صبح و شب خرابه
یه پاش دادگاس ، چون گفت از جوامع / گفت پر از نهال دور و ور
محاله نزنم حرف حقو بلند / قراره بکنن هلاکش
پشت سر ، پلو کرد خرابش / جلوش هم طنابه
یه صدایی میگه برو جنگ ، حلاله / نه حلال نیس، واجبه حتی
بجنگ مثل یه زن بیوه که داره به چند تا / بچه یاد میده تکی، که چطور باشن قوی
میگه هر کی پرسید کو ولیت؟ بگین باباس مریض
بچهها بپرسن میشه بابا رو دید ، چی بگه؟ / میره جلو آینه واسه خودش سیبیل میکشه
بجنگ مثل آب جاری ، تو رات شک نکنی / میشه صخره رو هم سوراخ کرد
******
بجنگ مثل/ بجنگ مثل
کسی که هیچی واسه از دست دادن نداره
بجنگ مثل/ بجنگ مثل
کسی که به تنها چیزی که فکر نمیکنه فراره
بجنگ مثل/ بجنگ مثل
کسی که هیچی واسه از دست دادن نداره
بجنگ مثل/ بجنگ مثل
بجنگ مثل/ بجنگ مثل
******
بجنگ مثل
کسی که سالهاست زیر ظلم، بوده زیر پتک / کوفته میگه شکر، خوبه میشه برد
تو دل میده فحش ، حدود ۲۹ روز ماه رو / چون که دیده جرم
رفیقاش دربندن و فامیلاشون بال میزنن اینجوری / خودش داره رسالت رو میره برسه به پیروزی
مث بیماری که نهایت درد رو داره / ولی مهارت داره لبخند بزنه ، وقت عیادت
اون میدونه نباید برید / امیدواره داروهاش بشن مفید واقع
سرطانیه …
ولی ببینیش انگار یه سرماخوردگی جزئی داره
اون نشون میده میشه روی تخت جنگید / به این ترتیب میشه گفت یه پهلوونه
تازه اونم تختی … !
*****
بجنگ مثل/ بجنگ مثل
کسی که هیچی واسه از دست دادن نداره
بجنگ مثل/ بجنگ مثل
کسی که به تنها چیزی که فکر نمیکنه، فراره
بجنگ مثل/ بجنگ مثل
کسی که هیچی واسه از دست دادن نداره
بجنگ مثل/ بجنگ مثل
بجنگ مثل/ بجنگ مثل
******
کسی که نابغس / ولی کلاس درس
داره میخوره بمب به جای زنگ / میره کنار مرز ، میگیره کلاش به دست
به نام حق حاضره بپاشه مغز، یه پاش شه قطع / تا اینکه واسه ی این و اون بسازه قصر
یه سال بعد / امیدواره همه باشن کنار هم تو لباس جشن
میشینه میزنه به خاکش لب / تو مشتش داره میده فشار یه عکس
که پشتش نوشته به یادتم …!
پدری که واسه یه شوکولات پول نداره /ولی در عوض تو راه کول میکنه کوچولو رو تو بارون
هنوز رو پاست اون / اونقدر سفت و سخته باس فامیلیش رو میذاشتن فولادپور
تو هم، سرت رو بگیر بالا کت رو واز کن، بهتره حالا
*****
بجنگ مثل/ بجنگ مثل
کسی که هیچی واسه از دست دادن نداره
بجنگ مثل/ بجنگ مثل
کسی که به تنها چیزی که فکر نمیکنه فراره
بجنگ مثل/ بجنگ مثل
کسی که هیچی واسه از دست دادن نداره
بجنگ مثل/ بجنگ مثل
بجنگ مثل/ بجنگ مثل
*****
اول با نفس خودت بجنگ / بعد تازه میفهمی دشمنای واقعی کیان !
زندگی میدون جنگه …!
بجنگ مثل/ بجنگ مثل
بجنگ مثل/ بجنگ مثل
کسی که هیچی واسه از دست دادن نداره… !!!