. رفيق تركه ازش ميپرسه: غضنفر، پنجشنبه-جمعه كجا بودي؟ تركه ميگه: والله امام رضا طلبيد، با بر و بچهها رفتيم شمال
3. تركه ميره خواستگاري، مادر- پدر دختره بهش جواب رد ميدن، ميگن دختر ما داره درس ميخونه. تركه ميگه: ايشكال نداره، من ميرم دو ساعت ديگه برميگردم!!
4. تركه ميره پيش رفيقش، ميگه: غضنفر ماتيز گرفتم. رفيقش ميگه: نه بابا... از ايدز بدتره؟
5. تركه مادرزنش رو ميبره دكتر، دكتره ميپرسه: اين بنده خدا چه بلايي سرش اومده؟ تركه ميگه: زهر خورده. دكتره تعجب ميكنه، ميپرسه: پس چرا سر و صورتش خوني ماليه؟! تركه ميگه: آخه لامصب به زبون خوش كه نميخورد!!!
6. تركه تو روزنامه يك آگهي استخدام ميبينه كه: به يك مهندس كامپيوتر مجرب و باسابقه نيازمنديم. خلاصه فرداش كت شلوار ميپوشه و اساساً تيپ ميزنه و پاميشه ميره واسه مصاحبه. اونجا يارو ازش ميپرسه: شما مدركتون از كدوم دانشگاهه؟ تركه ميگه: ايلده من مدرك ندارم كه! يارو تعجب ميكنه، ميگه: پس حتماٌ سابقة كارتون زياده... قبلاٌ تو كدوم شركت كار ميكردين؟ تركه ميگه: والله من شركت مركت بيلميرم! پدر مرحومم يك سوپرماركت داشت، منم همونجا كار ميكنم!! يارو شاكي ميشه، ميگه: مردك! تو اصلاٌ بلدي كامپيوتر رو روشن كني؟! تركه ميگه: والله نه!! مرده قاط ميزنه، ميپرسه: پس اومدي اينجا چه غلطي بكني؟! تركه ميگه: ايلده من فقط اومدم بگم كه دور من يكي رو بايد خط بكشيد!!!
7. باباي تركه تو مستراح سكته ميكنه و مرحوم ميشه. ازون به بعد، تركه تا ميرفته تو توالت يهو حالش خراب ميشده و هايهاي ميزده زير گره. بعد از دو سه ماه، آخر يكي از رفيقاش شاكي ميشه، بهش ميگه: مرد مومن، آخه مگه توالت هم جاي گريه كردنه؟! تركه با بغض ميگه: آخه اينجا بوي بابامو ميده.!
8. تركه داشته با بچش گرگم به هوا بازي ميكرده، يهو جو ميگيردش بچشو ميخوره!!!!
9. تركه ادعاي پيغمبري ميكرده، ملت بهش ميگن: بابا پيغمبري همين ريختي الكي كه نيست... پيغمبرا معجزه دارن، كتاب دارن.. تو اصلاٌ كتابت كو؟ تركه يكم فكر ميكنه، ميگه: ايلده كتابا هنوز چاپ نشده، فعلاٌ جزوه ميگم بنويسيد..
10. تركه ميره خواستگاري، اسم دختره پروانه بوده ولي تركه قاط زده بوده، يك بند بهش ميگفته آهو خانوم! خلاصه وقتي دختره مياد چايي تعارف كنه، تركه ميگه: دست شما درد نكنه آهو خانوم! دختره شاكي ميشه، ميگه: بابا اسمه من پروانهست نه آهو.تركه ميگه: اي بابا فرقي نداره... حيوون حيوونه ديگه!!
11. تركه رو داشتن به جرم قتل زنش محاكمه ميكردن، دادستان ميگه: سنگدل! تو وقتي داشتي زنت رو ميكشتي، نداي وجدانت رو نشنيدي؟! تركه ميگه: نه والله! بس كه اين زنيكه جيغ و داد ميكرد مگه ميذاشت ما چيزي بشنويم؟
12. تركه ميره تو يخچال درو رو خودش ميبنده! بهش ميگن چيكار ميكني مرد مؤمن؟ ميگه: ايلده ميخوام ببينم اين چراغش واقعاٌ خاموش ميشه يا نه؟
14. تو خيابون تصادف ميشه، يك وانت نيسان گردن كلفت ميزنه به يك موتور، دو نفر ترك موتور بودن يكيشون سرش ميخوره به جدول و جابهجا تموم ميكنه، دومي فقط پاش ميشكنه. خلاصه ملت جمع ميشن دورشون، اون بدبختي كه پاش شكسته بوده هي داد و هوار ميكرده، تركه ميره جلو بهش ميگه: خجالت بكش خيابون رو گذاشتي رو سرت! تو كه الحمدالله چيزيت نشده، ببين اون رفيقت بنده خدا تموم كرده اما اينقدر سر و صدا نميكنه!!!
15. تركه ميره دكتر، ميگه: آقاي دكتر به دادم برس، الان دو هفتهاست هر شب تا صبح كابوس ميبينم! دكتره ميپرسه: چه كابوسي ميبيني؟ تركه ميبينه: هر شب خواب ميبينم قورباغهها جامجهاني راه انداختن، منم هرشب واميستم داور! دكتره ميگه: اي بابا، اين كه خيلي ناجوره. بيا برات يك دوا مينويسم، از فردا بخور خوب ميشي. تركه ميپرسه: آقاي دكتر، ميشه اين قرصها رو از پس فردا بخورم؟! دكتره ميگه: شدنش كه ميشه، ولي واسه چي؟ تركه ميگه: ايلده فرداشب فيناله!!!
16. تركه سرطان داشته، ميره مشهد خودشو با قفل و زنجير ميبنده به پنجرة فولادي و كليد رو هم قورت ميده، ميگه: تا شفا نگيرم نميرم! بعد يك ساعت خبر ميرسه كه تو حرم بمب گذاشتن، تركه يك كم دست و پا ميزنه، بعدِ يك مدت داد ميزنه: يا حضرت ابولفضل منو از دست اين امام رضا نجات بده!
17. تركه ميره بقالي، ميگه: آقا نوشابه خانواده دارين؟ يارو ميگه: بعله. ميگه: به مجرد هم ميدين؟
18. تركه ميره لباسفروشي، ميگه: ببخشيد شلوار نخي داريد؟ يارو ميگه: بعله. تركه ميگه: قربونت دو نخ به ما بده!!
19. تركه خوابش سنگين بوده، تختش ميشكنه!!
20. تركه ميره خواستگاري، باباي دختره ازش ميپرسه: شما شغلتون چيه؟ تركه ميگه:قازي! باباهه حال ميكنه،ميگه:كدوم شعبه؟تركه ميگه:ايلده ايران قاز!!
21. تركه پرتقال خوني ميخوره، ايدز ميگيره!!!
22. تركه به رفيقش ميگه: ميخوام دختر شاه رو بگيرم!! رفيقش ميگه: جک نگو مومن! مگه كشكيه؟! تركه ميگه: بابا من كه راضيم، ننم هم كه راضيه، فقط مونده شاه و دخترش...
23. تركه رفته بوده تماشاي مسابقه دو و ميداني، وسط مسابقه از بغليش ميپرسه: ببخشيد، اينا واسه چي دارن ميدون؟! يارو ميگه: براي اينكه به نفر اول جايزه ميدن. تركه يوخده فكر ميكنه، ميپرسه: پس بقيشون واسه چي دارن ميدون؟؟؟
24. از تركه ميپرسن: به نظر شما اگه آمريكا افغانستان و عربستان رو بگيره، به كره و چين هم حمله كنه تكليف ايران چي ميشه؟ تركه ميگه: ايلده چي ميشه نداره كه، ايران ميره جام جهاني...
25. تركه ميميره، باباش رضايت نميده..
26. تركه زنگ ميزنه فلسطين، ميبينه اشغاله!!
27. تركه سوار آسانسور ميشه، ميبينه نوشته: ظرفيت 12 نفر. باخودش ميگه: عجب بدبختيهها! حالا 11 نفر ديگه از كجا بيارم؟
28. دو تا تركه ميرن سوراخ لاية اوزن رو بدوزن، خودشون ميمونن اونور...
29. ترك ديسك كمر داشته، بچش با كيفيت به دنيا مياد...
30. به تركه ميگن: بچه كجائي؟ ميگه بچه U.S.A. ملت هم كف ميكنن!! ميگن آخه چطور ممكنه؟ تركه ميگه: ايلده بچهة يونجهزارهاي سرسبزِ آذر بايجانم!!!
31. به يه ترکه ميگن با بالش جمله بساز ميگه رفتم شکار يه پرنده ديدم خواستم بزنم به بالش. ميگن با اين بالش نه، با اون بالش. ميگه خوب رفتم شکار يه پرنده ديدم موندم بزنم تو اين بالش يا اون بالش. ميگن بابا اصلا بيخيال، حالا با تشک جمله بساز. ميگه رفتم شکار يه پرنده ديدم تو شک بودم بزنم به اين بالش يا اون بالش!!
32. به ترکه ميگن با کيبرد جمله بساز. ميگه بازي ايران و آمريکا رو کي برد؟!
33. اگه گفتين ترکا به آسانسور چي ميگن؟ تاکسي ديواري!
34. يه روز دو تا ترک تصميم ميگيرن با هم فارسي حرف بزنن. حالا حرف زدنشون رو داشته باشين:
غضنفر: اصگر (همون اصغر خودمون!) ما بايد از اين به بعد فارسي صحبت کنيم. من ديگه خسته شدم از بس موضوع جوکاي مردم شدم
اصغر: آره درسته. بيا از الان تمرين کنيم
غضنفر: اصگر پاشو بريم
اصغر: نميپاشم
غضنفر: نميپاشم چيه؟ بگو پاشيده نميشم!
غضنفر: اصگر (همون اصغر خودمون!) ما بايد از اين به بعد فارسي صحبت کنيم. من ديگه خسته شدم از بس موضوع جوکاي مردم شدم
اصغر: آره درسته. بيا از الان تمرين کنيم
غضنفر: اصگر پاشو بريم
اصغر: نميپاشم
غضنفر: نميپاشم چيه؟ بگو پاشيده نميشم!
35. يه روز يه ترکه داشته اسب سواري ميکرده و اسبه هم لخت بوده و هيچي نداشته که اين خودشو بهش بگيره و همش سر ميخورده و ميفتاده طرف دم اسبه. اين دفعه که ميفته ته بدن اسبه، داد ميزنه آهاي اصگر جان، يه اسب ديگه وردار بيار اين اسبه تموم شد!
36. يه بنده خدايي از خدا ميپرسه يه ميليون سال چقدر طول ميکشه؟ خدا ميگه از نظر من يه دقيقه. يارو ميپرسه يه ميليون دلار چقدره؟ خدا ميگه از نظر من يه پني بيشتر نيست. يارو ميگه حالا من کي ميتونم به اين يه پني برسم؟ خدا ميگه خيلي زود، فقط يه دقيقه صبر کن تا بهش برسي!
37. به ترکه ميگن نميخواي آدم بشي؟ ميگه من از اين قرتي بازيا خوشم نمياد!
38. يه ترکه هم ميره حموم، آبش داغ بوده با نعربکي دوش ميگيره!
39. روز قيامت خدا ميگه زن ذليلا برن اون طرف. چند نفر ميرن. دوباره ميگه گفتم زن ذليلا برن اون طرف باز چند نفر ديگه ميرن. دوباره خدا ميگه مگه نميگم زن ذليلا برن اون طرف؟ باز چند نفر ديگه ميرن. خدا ميگه براي بار آخر ميگم، زن ذليلا برن اون طرف. اين دفعه همه ميرن به جز يه نفر. خدا ازش ميپرسه مگه تو زن ذليل نيستي؟ يارو ميگه عمرا اگه بدون اجازه زنم از اينجا تکون بخورم. آخه بهم گفته همين جا واميستي، از سر جات تکونم نميخوري!
نظراتون کووووووووووووووووووووو؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ سپاساتون کووووووووووووووووووووو؟؟؟؟؟؟؟؟؟