11-12-2013، 2:50
پرسپولیس کاری را انجام داده است که ای کاش برای آخرین بار باشد، هرچند که برای اولین بار نیست.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.به گزارش دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
پارس به نقل از سایت رسمی باشگاه استقلال، برخی از اتفاقات را میتوان نادیده گرفت و خود را به آن راه زد و گفت:
... انشاءا... گربه است.
اما مواردی هستند که هرچه بیخیال باشیم، باز هم خودش را بروز میدهد و مسئولیتهای اخلاقی مرتکب و مرتکبین را یادآور میشود.
بدآموزی در حق بچههای مردم که به در این یا آن باشگاه، به پناه آمدهاند، از آن موارد است که قبح دارد و انجامش از هنجارشکنی خبر میدهد.از اینکه، برای برنده شدن، دست به هر اقدامی میتوان زد ولو آنکه تصمیم ما و عمل ما، تقلب باشد و در دایره مذموم و نازیبای حریفان را گول زدن و فریب دادن قرار بگیرد.
خبری که از هیات فوتبال میرسد، یکی از خبرهای بد و ناخوش است، که نشان میدهد ناخوش احوالی و بردن به هر قیمت که ریشه در اخلاقیات «ماکیاولی» دارد تا کجا رخنه کرده و تیمی که باید الگوی رفتار درست و احترام به قانون باشد برای پیروز شدن، خود را به چه ورطهای انداخته و برای افکار عمومی با نادیده گرفتن مقررات و قوانین، چه ارزش و بهای اندکی قائل شده است.
ختم کلام و یک کلام: پرسپولیس کاری را انجام داده است که ای کاش برای آخرین بار باشد، هرچند که برای اولین بار نیست.
پرسپولیس، از اعتماد دستاندرکاران استفاده – در اصل سوءاستفاده – کرده و برای برنده شدن دست به کاری زده که یک نام بیشتر ندارد:
تقلب.
در این باره، حرف زیادی نداریم که خود عمل، واگویه کرده است، زشتی خویش را، اما یک سوال داریم:
آیا حق تیمهای «درست رفتار» را خوردن هنر است؟
آیا حق بچههای تیمهای رقیب را، به واسطه اعتمادی که دارند و تقلب شما، در باورشان نمیگنجد، باید خورده شود؟
و آیا به این ترتیب، در درجه اول حق بچههای صاحب حق خود را، قبل از هر کاری نمیخورید و جای یک بازیکن واقعی را به یک متقلب نمیدهید.
از این رفتار و تبعات آن، چه انتظاری باید داشت؟
بازیکنی که در این تیم و در این مکتب و با این چشمپوشی بر هر تقلبی رشد میکند، چه بازیکنی خواهد شد؟
پارس به نقل از سایت رسمی باشگاه استقلال، برخی از اتفاقات را میتوان نادیده گرفت و خود را به آن راه زد و گفت:
... انشاءا... گربه است.
اما مواردی هستند که هرچه بیخیال باشیم، باز هم خودش را بروز میدهد و مسئولیتهای اخلاقی مرتکب و مرتکبین را یادآور میشود.
بدآموزی در حق بچههای مردم که به در این یا آن باشگاه، به پناه آمدهاند، از آن موارد است که قبح دارد و انجامش از هنجارشکنی خبر میدهد.از اینکه، برای برنده شدن، دست به هر اقدامی میتوان زد ولو آنکه تصمیم ما و عمل ما، تقلب باشد و در دایره مذموم و نازیبای حریفان را گول زدن و فریب دادن قرار بگیرد.
خبری که از هیات فوتبال میرسد، یکی از خبرهای بد و ناخوش است، که نشان میدهد ناخوش احوالی و بردن به هر قیمت که ریشه در اخلاقیات «ماکیاولی» دارد تا کجا رخنه کرده و تیمی که باید الگوی رفتار درست و احترام به قانون باشد برای پیروز شدن، خود را به چه ورطهای انداخته و برای افکار عمومی با نادیده گرفتن مقررات و قوانین، چه ارزش و بهای اندکی قائل شده است.
ختم کلام و یک کلام: پرسپولیس کاری را انجام داده است که ای کاش برای آخرین بار باشد، هرچند که برای اولین بار نیست.
پرسپولیس، از اعتماد دستاندرکاران استفاده – در اصل سوءاستفاده – کرده و برای برنده شدن دست به کاری زده که یک نام بیشتر ندارد:
تقلب.
در این باره، حرف زیادی نداریم که خود عمل، واگویه کرده است، زشتی خویش را، اما یک سوال داریم:
آیا حق تیمهای «درست رفتار» را خوردن هنر است؟
آیا حق بچههای تیمهای رقیب را، به واسطه اعتمادی که دارند و تقلب شما، در باورشان نمیگنجد، باید خورده شود؟
و آیا به این ترتیب، در درجه اول حق بچههای صاحب حق خود را، قبل از هر کاری نمیخورید و جای یک بازیکن واقعی را به یک متقلب نمیدهید.
از این رفتار و تبعات آن، چه انتظاری باید داشت؟
بازیکنی که در این تیم و در این مکتب و با این چشمپوشی بر هر تقلبی رشد میکند، چه بازیکنی خواهد شد؟