وقتی تاریخ پله هایش را تعارف میکند

[Armina]

بارها برای مسی نوشته اند و نوشته ام اما این کوتاه قامت شگفت انگیز قلمهای خسته را رها نمیکند و جادوی ساقهایش حیثیت استعاره ها را به بازی میگیرد. برای یک نویسنده روزی بدتر و تلختر از این نیست که صندوقچه گرانبهای تشبیهات و استعاره هایش را خالی ببیند. اما دیگر چه میشود درباره ستاره ای گفت که آنقدر ساده و راحت پله های تاریخ را بالا میرود که گاهی گمان میکنم تاریخ هم آن چنان شیفته گامهای او شده است که پله هایش را تعارف میکند و مسی جاه طلب هم دست تاریخ را رد نمیکند.
وقتی تخیل کم می آورد و استعاره پا پس میکشد، قلم فرسایی در توصیف مسی برای خوش رقصی، بیش از پیش نیازمند درخشش خود مسی میشود. هر گاه مسی رو میبینم که میدرخشد بی اختیار این بیتها در ذهنم برجسته میشوند
پر میکنی مداد مرا از خودت... وَ بعد
با دست خود به سمت ورق میکشانیم
نقطه، دوباره اول خط شعر میشوی
نقطه، دوباره تا ته خط میدوانیم
آری مسی را هر بار به شکلی تازه میتوانی بنویسی چون این خود مسی است که هر بار به شکلی تازه میدرخشد. قلمهای خسته باید خوشبخت باشند که سوژه آنها مسی است چون کلمات را هم مثل توپ تا رساندن به هدف همراهی میکند و این بار هم این کوتاه قامت شگفت انگیز بهانه ای به دست قلم داده تا شبانه پایکوبی استعاره ها را جشن بگیرد.


شکستن رکورد سزار

وقتی وارد لاماسیا شد تاریخچه بارسلونا را مثل شاگردان دیگر به دستش دادند تا با بیوگرافی باشگاهی که رویای توپ زدن در آن را دارد آشنا شود و آنجا بود که نگاهش به صفحه ای خیره شد که برقش بیشتر از صفحات دیگر چشمش را گرفت
سزار رودریگز (1920-1995)
پایین نامش در توصیفش نوشته بودند: یکی از بهترین بازیکنان تاریخ بارسا که در زدن گل با ضربات سر بسیار متبحر بود. با 232 گل زده...
آری گل زدن وسوسه انگیزترین چیزی بود که پسرک به خاطرش، رفاقتش با توپ رو آغاز کرده بود. به سرعت آرزو در اندیشه بلندش متولد شد و در خیالش نام خود را به جای نام سزار دید. به راستی چقدر دراماتیک و افسانه ایست. کودکی که روزگاری لابه لای صفحات تاریخچه بارسا نام اسطورها را مرور میکرد امروز نام خود را در درخشانترین صفحه این تاریخچه باشکوه میبیند.
انگار همین دیروز بود که مقابل آلباسته با پاس زیبای رونالدینیو اولین توپش برای بارسا از خط دروازه عبور کرد. نمیدانم آن روز چه احساسی داشت و آیا میدانست تاریخ فوتبال او را برای رکورد شکنی برگزیده است.

پادشاه چیپهای خارق العاده


نخستین گل مسی با یک چیپ زیبا به ثمر رسید و زیباتر از آن اینست که مسی با یک چیپ فوق العاده رکورد شکنی کرد. احساس میکنم حتی خود مسی از جادوی چیپهایش شگفت زده میشود. راز توپهایی که در بهترین نقطه بلند میشوند با مناسبترین ارتفاع اوج میگیرند و در بهترین نقطه فرود می آیند چیست؟
عجیب تر از چیپهایش اینست که برای مسی تفاوتی ندارد که در کدام قسمت از 18 قدم صاحب توپ میشود یا فاصله اش با دروازبان چقدر است یا اصلا دروازبان حریف چه قد و قامتی دارد چون در هر صورت توپ، این پرنده دست آموز مسی است که پرواز میکند و در بهترین جای دروازه مینشیند.
قلمم صداقتش را برای لحظاتی فراموش کرده اگر اعتراف نکنم که احساس میکنم کسی دیگر چیپهای مسی را هدایت میکند. و وقتی در بازی با گرانادا پلاکاردی را در دست هواداری دیدم که رویش نوشته:

Messi, I didn't believe in God, until I got to know you
مسی ، من به خدا باور نداشتم ، تا اینکه تو رو شناختم

دیدم که در این احساس تنها نیستم. مسی پادشاه چیپهاست. ردایی که انگار خداوند به قامتش دوخته است.


دستهای مایکل جردن پاهای مسی


گورادیولا درست میگوید میشود دقت پاهای مسی را با دستهای مایکل جردن مقایسه کرد. شاید برای مسی هم فضایی به اندازه سبد بسکتبال کافی باشد تا توپش را با این چپهای افسانه ای تبدیل به گل کند. شاید خود مسی هم میداند راز فراز و فرود این چیپهای شگفت انگیز فراتر از ساقهای هوشمند اوست. شاید همگی دیگر باید بپذیریم که فوتبال او را برای تزیین بلندترین صفحاتش برگزیده است.


اگر مایکل جردن با دستهایش سبدهای زیادی را فتح کرد مسی دارد با پاهایش توپها را به همان دقت در جای جای دروازه فوتبال تبدیل به گل میکند ولی برتری مسی به مایکل جردن این است که دقت در دستها هر چقدر هم هنرمندانه باشه چیز عجیبی نیست اما دقت در پاها آن هم از جنس مسی واقعا شگفت انگیز است.
تابلویی که مسی در حال طراحی آن است لحظه به لحظه رنگارنگتر و مسحور کننده تر میشود. انگار قرار است این کوتاه قامت دلنشین، سقف رکوردها را بالا و بالاتر ببرد آنقدر که شاید حتی دیگر پسربچه هایی که امروز وارد لامسیا میشنود نتوانند در رویایشان هم نام خود را برای لحظه ای جای نام مسی بگذارند.





اندر مضرات قلیان...
یک سری باورهای نادرست و واقعیت درباره کشیدن قلیان وجود دارد که آنها را برای شما دوستان بیان می کنیم:

بــاور غلط اول : از آنجا که تنباکوی قلیان از طریق آب فیلتر میشود، کلیه مواد مضر آن تصفیه میشود.

واقعیت اول : کشیدن تنباکو از طریق آب، مواد سرطانزای آن را تصفیه نمیکند. این دود میتواند به اندازه دود سیگار اثر مخرب بر روی ریه و قلب داشته باشد.

بــاور غلط دوم : استنشاق دود قلیان ریهها را نمیسوزاند، به همین دلیل مضر نیست.

واقعیت دوم : دود قلیان وقتی استنشاق میشود، ریهها را نمیسوزاند، زیرا از طریق آبی که در پایین آن قرار دارد خنک میشود. با اینکه دود خنک میشود، اما هنوز هم حاوی مواد سرطانزایی است که برای بدن مضر است.

بــاور غلط سوم : کشیدن قلیان سالمتر از کشیدن سیگار است.

واقعیت سوم : دود قلیان به همان اندازه دود سیگار مضر است. قلیان به طریقی متفاوت دود تولید میکند: دود سیگار از سوختن تنباکو ایجاد میشود، در حالی که دود قلیان از طریق گرم شدن تنباکویی که در کاسهی بالای آن قرار دارد از طریق زغال تولید میشود. محصول نهایی آن یعنی دود یکسان است که حاوی مواد سرطانزا است.

بــاور غلط چهارم : کشیدن قلیان به اندازه کشیدن سیگار اعتیادآور نیست، زیرا نیکوتین در خود ندارد.

واقعیت چهارم : تنباکوی قلیان هم مثل تنباکوهای معمولی حاوی نیکوتین است. در واقع، در یک جلسه 60 دقیقهای قلیان، فرد در معرض حجم دودی 100 تا 200 مرتبه بیشتر از یک سیگار قرار میگیرد.

بــاور غلط پنجم : تنباکوی گیاهی قلیان سالمتر از تنباکوی معمولی است.

واقعیت پنجم : این هم مثل کشیدن سیگار گیاهی یا "طبیعی"، فرد را در معرض مواد سرطانزا قرار میدهد.

[Armina]

دادم که کاربرای بیشتری بخوننش