امتیاز موضوع:
  • 2 رأی - میانگین امتیازات: 4.5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

چرا در اسلام فرد مرتد باید کشته شود؟

#1
یکی از مسائلی که امروزه به عنوان یک شبهه غیر قابل جواب مطرح میکنند مساله ارتداد است ، البته در ضمن دو مساله و دو عنوان :

1-اگر شما میگویید که دینتان بر مبنای عقل است کدام عقل قبول می کند که بنا به ابراز یک عقیده یک نفس محترمه را باید کشت؟
2-در قرآن خود شما آمده که " لااکراه فی الدین " حال، شما چگونه قائل به کشتن شخصی که دین خود را عوض میکند میشوید ؟


پاسخ به این پرسشها، نیازمند بیان اموری مقدماتی است که به اختصار بیان می شود.
از نظر جهان بینی اسلامی، همه انسان ها از آزادی، اختیار و قدرت بر تصمیم گیری برخوردارند. خودشان سرنوشت خویش را رقم می زنند. اسلام از راه های گوناگون می کوشد اندیشه بشر را از اسارت باطل برهاند. آدمی با دید باز و وسعت نظر بیندیشد و داوری کند و دین و آیین حق را برگزیند. این سخن قرآن است که می گوید:
«به آن بندگانی مژده باد که همه سخنان را می شنوند و بهترین را برمی گزینند». (1)
«چون به ایشان گفته شود از آنچه از سوی خدا فرود آمده است، پیروی کنید، گویند: نه، به همان راهی می رویم که پدران ما می رفتند. حتی اگر پدران شان بی خرد و گمراه بوده اند!» (2)
آیه اخیر، انسان ها را توبیخ می کند که چگونه به راه پدران و تقلید از آنان رفتند، شاید پدران آن ها درک نمی کردند. پس تقلید در دین از نظر قرآن محکوم است. در روایات تصریح شده که تقلید در دین، نه فقط از پدر و مادر مردود است، حتی تقلید در عقاید از شخصیت های بزرگ هم جایز نیست. (3)
البته این بدان معنا نیست که باید دینی غیر از دین پدران انتخاب نمود؛ بلکه چه بسا راه و دین پدران حق باشد. اما در هر صورت، انتخاب دین باید با استدلال و آگاهی و تحقیق باشد. پس اسلام خود سفارش به تحقیق و تأمل و بررسی می نماید و از این امر، هیچ پرهیز و ابایی ندارد.

افزون بر این، اسلام به صراحت، هر نوع اجبار و اکراه در تحمیل دین را رد کرده، می فرماید: «لا اکراه فی الدین؛ (4) در دین، اکره و اجباری نیست». اصولاً دین و اعتقاد به عنوان یک امر درونی، قابلیت اجبار و تحمیل کردن یا اجباری شدن ندارد. دین و اعتقاد، مربوط به قلب و درون انسان است و حوزه درون و قلب و دل انسان، اصلاً اجباربردار نیست.
به همین جهت، دین حقیقی هر انسانی، همان چیزی است که در اعماق قلب خود بدان پایبند است و آن را حق می داند و با عقل و جان خود به حقانیت آن رسیده است. اسلام همه افراد را به ضرورت رسیدن به چنین دینی تشویق نموده است. از هر نوع تقلید کورکورانه در اصول و مبانی معرفتی و دینی مذمت نموده است.
آنچه در مورد برخورد حكومت اسلامي با مسلماناني كه دين خود را تغيير مي دهند مطرح است، مربوط به مسئله ارتداد است؛ اما ارتداد اصلاً ارتباطی با حوزه اعتقاد فردی ندارد؛ بلکه حقیقتی اجتماعی است. به همین دلیل، اولین شرط ارتداد، اظهار کردن ارتداد است. معنای دقیق تر آن، موضع گیری در مقابل اسلام در جامعه است. بنابراین، مسئله ارتداد مربوط به جامعه می شود و یک جرم اجتماعی و سیاسی در جامعه اسلامی است.
در نتيجه، هر فردی پس از رسیدن به بلوغ فکری و جسمی، به حکم عقل و البته به تصریح اسلام، موظف است که دین حق را یافته و مبانی فکری و اعتقادی خود را بر اساس استدلالات عقلی و برهانی پایه ریزی نماید. البته این بدان معنا نیست که لازم باشد انسان تفکرات قبلی خود و باورهای مبتنی بر فطرت درونی خود را به کناری نهاده، آن ها را انکار نماید؛ بلکه به مقتضای رشد فکری و عقلی لازم است برای دفع شبهات و اشکالات عقلی، پایه های فکری خود را بر اساس تفکر و برهان و استدلال استوار نماید.
شرط لازم در این مسیر، بهره مندی از ابزار لازم برای شناخت حقیقت و برخورداری از راهکارهای درک حقیقت و دور کردن ذهن و فکر از هر نوع پیش داوری و معیار قرار دادن انصاف و حقیقت جویی است. بر این اساس، اگر فردى در خانواده مسلمان تشخیص داد که دین اسلام بر حق نیست، مى‏تواند - بلکه باید - به حکم عقل و طبق دیدگاه اسلام، دین دیگری را انتخاب کند و در این زمینه، هیچ مشکلی برای او پیش نخواهد آمد.
اما در جامعه‏اى که بر اساس اعتقادات و باورهاى دینى، قوانین، رفتارهاى اجتماعى و فردى، امیال و آرزوهاى انسان‏ها و ارزش‏هاى اخلاقى شان شکل گرفته که هر یک از این موارد، کارکردهاى بسیارى در زندگى فردى و اجتماعى دارد، حق ندارد در برابر دین و اعتقادات عمومی جامعه موضع‏گیرى نموده و درصدد تخریب آن ها باشد؛ زیرا آثار نامطلوب در زندگى فردى و اجتماعى ایجاد خواهد کرد و باعث تزلزل ارکان اجتماعى خواهد شد.
آری، پذیرش دین به عنوان یک مسئله فردی، امری انتخابی است. انسان در انتخاب آن آزاد است و با دليل يا بي دليل مي تواند براي خود ديني انتخاب نمايد. این نکته ای است که در قرآن نیز مورد تأیید و تأکید قرار گرفته است. اما انسان حق ندارد از آزادی سوء استفاده کند. به بهانه آزادی، اعتقادات جامعه را تهدید نماید. امنیت فکری و فرهنگی اجتماع را متزلزل و مختل کند. حکم ارتداد برای چنین موردی است و این سخن، مورد پذیرش عقل و عرف است.
ضرورت این مطلب آن گاه روشن تر می شود که بدانیم اعتقادات دینی در افراد گوناگون جامعه وضعیتی متفاوت دارد. بسیاری از افراد در همه جوامع اعتقادات خود را بر اساس باورهای عمومی و فضای اجتماعی و انطباق آن ها با دریافت های فطری خود بنا نموده اند و چندان قابلیت و امکان بررسی و تحلیل عمیق عقلی و منطقی برای آنان فراهم نیست. در نتیجه، این گونه تخریب فکری و عقیدتی بیش ترین اثر منفی را در آنان گذاشته است؛ بدون آن که زمینه رسیدن آنان به حقیقت را فراهم سازد.
بنابراین، ارتداد از این جهت که افکار عمومى و ایمان مردم را متزلزل مى‏کند، اظهار آن روا و شایسته نیست. به همین جهت، با وجود یک سرى شرایط، اسلام با مرتد برخورد مى‏کند. اما اگر فرد باور خود را رواج نداده و به امنیت فکرى و فرهنگى جامعه آسیبى وارد نکرد، حکومت اسلامی به او کارى نداشته و حکم ارتداد هم بر او جاری نمی شود و عقیده‏اش نزد خودش محترم است.
توجه به این نکته هم سودمند است که حکم ارتداد در ادیان آسمانى دیگر (مسیحیت و یهود) نیز وجود داشته، به صراحت در کتب مقدس آنان بیان شده؛ (5) زیرا طبیعى است که هر دینى براى محافظت از کیان خود، راهکارهایى را براى وحدت پیروانش و جلوگیری از زمینه سازی برای تردید و ابهام و تشکیک در آن اندیشیده باشد.
البته گفتنی است كه حكم مرتد حقيقي، تنها در برخي مواردِ خاص بسيار سخت بوده و اعدام است؛ (6) اما نه هر انکار و تشکیکی در دین اسلام ارتداد محسوب می شود و نه هر فردی به صرف تغییر دین، خونش مباح شده، اعدام می شود؛ بلکه حكم زنان مرتد و همچنين كساني كه ابتدا مسلمان نبوده و بعد مسلمان شده اند كه مرتد ملي ناميده مي شوند، اعدام نيست.
در نتيجه، از چهار قسم مرتد ملی و فطری (كساني كه مسلمان زاده اند) از زنان و مردان، تنها مرتد فطری مرد به اتفاق بسیاری از فقها، آن هم در شرایط خاص و با حصول شرايط متعدد مستحق مرگ است. در خصوص دیگر، گروه ها رفتار و برخوردهای متفاوت دیگری اعمال می شود. (7)

پى ‏نوشت ‏ها:
1. زمر (39)، آیه 18.
2. بقره (2)، آیه 170؛ مائده (5)، آیه 104.
3. علامه مجلسى، بحار الأنوار، مؤسسة الوفاء، بيروت، لبنان، 1404 ه ق، ج 23، ص 103.
4. بقره (2)، آیه 256.
5. کتاب مقدس، تورات، سفر تثنیه، فصل 13؛ عهد جدید (انجیل)، نامه‏ای به مسیحیان عبرانی، بند 10.
6. خمينى، سيد روح اللَّه موسوى‏، تحرير الوسيلة، مؤسسه دار العلم، قم، ج 1، ص 118.
7. عبد الکریم موسوی اردبیلی، فقه الحدود و التعزیرات، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، 1413 ق، ص 840.

امیدوارم بعضیا حس حقیقت گرایی رو در خودشون سرکوب نکرده باشن.
دیوار کعبه رو بشکن
ولی دل کسی رو نشکن
دیوار رو خلیل ساخت
ولی دل رو خدای خلیل
پاسخ
 سپاس شده توسط sqh ، FARID.SHOMPET ، s.amiri
آگهی
#2
می دونید اینا همش بر می گرده به چی که یه سری میگن هر کی فلان کارو کرد یا به دین دیگری رفت مرتد هست؟ به ظاهر بینی و کوته فکری یه سری از ادما بر می گرده. خوبه که خدا عقل و اختیار در ما کاشته...
اگر اینجا قدیمی هستی و دوست داری یک گفتگو عجیب 
درباره گذشته و حال داشته باشی، راه‌های ارتباطی رو گذاشتم پروفایل!











پاسخ
 سپاس شده توسط s.amiri ، mohsenniceboy


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
Exclamation علت حرام بودن ازدواج موقت در میان اهل سنت در اسلام
Book علت حلال بودن شرط بندی بر روی مسابقات اسب سواری در اسلام
  ما مسلمونا به شدت بی فرهنگیم اگه بخوایم درست شیم مثل غرب باید اینجوری شیم
  اگر کسی نتواند خمس بدهد، چه باید بکند؟
Star نکاتی مهم که باید درباره قرآن بدانید
Star __کتابی جنجالی درباره واپسین روزهای زندگی پیامبر اسلام
  معجزات اسلام!
  متن مداحی منم باید برم
  از نظر اسلام قتل انسان بی گناه چه جایگاه و مجازاتی دارد ؟
  برای درک بهتر ماه رمضان چکار باید کرد؟

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان