27-11-2013، 18:04
«فاش می گویم و از گفته خود دلشادم»
که در این ترم پیاپی ز دروس افتادم!
اولین نمره که دیدم سر من سوت کشید
سوی استاد دویدم غم دل سر دادم
ولی افسوس که استاد محبت ننمود
با غضب گفت برو... نمره زیادی دادم!
گفتمش بهر خدا یک نظر انداز به من
مزه انداخت: نیستم ناظر و من استادم!
بازگشتم که شوم مطلع از درس دگر
«دیدم این سیل دمادم ببرد بنیادم»
خشمگین داد زدم، ناله و نفــرین کردم
هیچ کس نیست در اینجا که رسد بر دادم ؟!
نــاگه از دور بدیدم رخ اســــتاد عزیز
گویــــا بر دل او کـــــرد اثر فریادم...
گفتمش مرد شریف از چه به من -6- دادی؟!
گفت: غیبت سببش بود و نرفت از یادم
قصه گر باز بگویم همه اش تکراری است
از دروس دگرم نیز چنین افتادم
گرچه افتادم و ماندم عقب از درس خوان ها...
کسب عنوان عقب مانده مبارک بادم!
که در این ترم پیاپی ز دروس افتادم!
اولین نمره که دیدم سر من سوت کشید
سوی استاد دویدم غم دل سر دادم
ولی افسوس که استاد محبت ننمود
با غضب گفت برو... نمره زیادی دادم!
گفتمش بهر خدا یک نظر انداز به من
مزه انداخت: نیستم ناظر و من استادم!
بازگشتم که شوم مطلع از درس دگر
«دیدم این سیل دمادم ببرد بنیادم»
خشمگین داد زدم، ناله و نفــرین کردم
هیچ کس نیست در اینجا که رسد بر دادم ؟!
نــاگه از دور بدیدم رخ اســــتاد عزیز
گویــــا بر دل او کـــــرد اثر فریادم...
گفتمش مرد شریف از چه به من -6- دادی؟!
گفت: غیبت سببش بود و نرفت از یادم
قصه گر باز بگویم همه اش تکراری است
از دروس دگرم نیز چنین افتادم
گرچه افتادم و ماندم عقب از درس خوان ها...
کسب عنوان عقب مانده مبارک بادم!