همین الان یه صحنه ای شد که نگو خدا وکیلی اگه بخوام دروغ بگم
پسر خواهرم خیلی شیرین زبونه امد پیشم داشتم نظراتو میخوندم یهویی چشمش افتاد به شکلکا که دارن میخندن گفت دایی اینا به چی میخندن گفتم به این پسرا در امد گفت کدوم پسرا عکسو که نشونش دادم در امده میگه اینا که دخترن
اینقدر خندیدم که روده هام امد تو گلوم
پسر خواهرم خیلی شیرین زبونه امد پیشم داشتم نظراتو میخوندم یهویی چشمش افتاد به شکلکا که دارن میخندن گفت دایی اینا به چی میخندن گفتم به این پسرا در امد گفت کدوم پسرا عکسو که نشونش دادم در امده میگه اینا که دخترن
اینقدر خندیدم که روده هام امد تو گلوم