21-11-2013، 1:40
اღ.•*♥*•.ღشب های تنهایی اღ.•*♥*•.ღ
توی این داستان عشق نقش اصلی خودتی ولی حیف که خبر نداری


خــــــون آشـــــام هم باشــــــــی....
عاشق میــــــــشوی...
و یــــــک روز دلت را میـــــــشکنند....
و آن لحظه آرام لحظــــــه ای را به یاد آوری که خودت دلـــــی را شکستی....

+ نوشته شده در چهارشنبه 1392/08/29ساعت 15:28 توسط MaHsA | یک نظر
خداحافظی
بیــــــشتر دلم برای تو میسوزد :واقعا فکر میکنی کسی به اندازه ی من تورا دوست خواهد داشت ؟؟
و سال ها بعد خواهی فهمید چه کسی را از دست داده ای....
قبل ﺍﯾﻨـــــــﮑﻪ ﺟﻨــــــــﺎﺯﻩ ﺍﻡ ﺭﺍ ﺑــــــﻪ ﺧــــــﺎﮎ ﺑﺴﭙــــﺎﺭﻧــــﺪ
ﻭﺻــﯿّـــــﺖ ﻣــــﯽ ﮐﻨــــــﻢ ﺭﻭﯼ ﺳﻨــــــﮓ ﻗﺒـــــﺮﻡ ﺑﻨـــــﻮﯾــﺴﯿـــــــﺪ :
" ﺍﻭﻟﯿـــــــﻦ ﺑـــــﺎﺭﺵ ﻧﺒـــــــﻮﺩ ﮐـــــــــﻪ ﻣـُـــــــــــــــــــﺮﺩ.."
گاه دلم میخواهد دمپای هایم را پا بہ پا بپوشم،
تا ببینم هنوز کسی حواسش بہ من هست!!!..
مراقب باش به چه كسى اعتماد میكنى،"شیطان" هم روزى "فرشته" بود
بر روی بالشی که پر از ٬ پر ٬ پرندگان مرده است نمیتوان خواب پرواز دید
بـ ــ ـیا با هـ ــ ـم رفـ ــ ـت و آمـ ــ ـد نکنـ ــ ـیم
مثـ ــ ـلا وقتـ ــ ـی می آیـ ــ ـی نـ ــ ــ ــ ــ ــ ـرو..
بودن در فکر و خیال و رویاهای یک دختـــــــر اراده ی قوی میخواهد...
اراده ای که حتی اگر تو داشته باشی دیگر امکان ندارد
اجازه دهم به فکر و خیال من راه یابی ....
برای همیشه از فکرم رفتی بیرون....
روز اول سخت بود ولی اکنون آسان است....
من یک متولد " آبان " هستم ...آبانی ها عشق پاک دارند ولی اگر
تصمیم بگیرند فراموش کنند فراموش میکنند...
و تو را وداع کنم من....
حتی اگر دوباره بخواهی بیایی بعید میدانم احساس مرا به زانو درآوری
توی این داستان عشق نقش اصلی خودتی ولی حیف که خبر نداری

خواستے دیگـــه نبآشے ،
آفریــــــــن ...
چــ ـــه با ارآده
لعنَت به دبســـــتانـــے که تو از درســ ـــهاش ،
فقط تصمیــم کبــر ے رو آموختـــے

خــــــون آشـــــام هم باشــــــــی....
عاشق میــــــــشوی...
و یــــــک روز دلت را میـــــــشکنند....
و آن لحظه آرام لحظــــــه ای را به یاد آوری که خودت دلـــــی را شکستی....

يک روز حسرت خواهی خورد !
روزی که درآغوش دیگری ...
با فکر کردن به من آرام میشوی !
با خودت میگویی : يادش بخير چقد خوب بود ...
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.+ نوشته شده در چهارشنبه 1392/08/29ساعت 15:28 توسط MaHsA | یک نظر
خداحافظی
بیــــــشتر دلم برای تو میسوزد :واقعا فکر میکنی کسی به اندازه ی من تورا دوست خواهد داشت ؟؟
و سال ها بعد خواهی فهمید چه کسی را از دست داده ای....
قبل ﺍﯾﻨـــــــﮑﻪ ﺟﻨــــــــﺎﺯﻩ ﺍﻡ ﺭﺍ ﺑــــــﻪ ﺧــــــﺎﮎ ﺑﺴﭙــــﺎﺭﻧــــﺪ
ﻭﺻــﯿّـــــﺖ ﻣــــﯽ ﮐﻨــــــﻢ ﺭﻭﯼ ﺳﻨــــــﮓ ﻗﺒـــــﺮﻡ ﺑﻨـــــﻮﯾــﺴﯿـــــــﺪ :
" ﺍﻭﻟﯿـــــــﻦ ﺑـــــﺎﺭﺵ ﻧﺒـــــــﻮﺩ ﮐـــــــــﻪ ﻣـُـــــــــــــــــــﺮﺩ.."
گاه دلم میخواهد دمپای هایم را پا بہ پا بپوشم،
تا ببینم هنوز کسی حواسش بہ من هست!!!..
مراقب باش به چه كسى اعتماد میكنى،"شیطان" هم روزى "فرشته" بود
بر روی بالشی که پر از ٬ پر ٬ پرندگان مرده است نمیتوان خواب پرواز دید
بـ ــ ـیا با هـ ــ ـم رفـ ــ ـت و آمـ ــ ـد نکنـ ــ ـیم
مثـ ــ ـلا وقتـ ــ ـی می آیـ ــ ـی نـ ــ ــ ــ ــ ــ ـرو..
بودن در فکر و خیال و رویاهای یک دختـــــــر اراده ی قوی میخواهد...
اراده ای که حتی اگر تو داشته باشی دیگر امکان ندارد
اجازه دهم به فکر و خیال من راه یابی ....
برای همیشه از فکرم رفتی بیرون....
روز اول سخت بود ولی اکنون آسان است....
من یک متولد " آبان " هستم ...آبانی ها عشق پاک دارند ولی اگر
تصمیم بگیرند فراموش کنند فراموش میکنند...
و تو را وداع کنم من....
حتی اگر دوباره بخواهی بیایی بعید میدانم احساس مرا به زانو درآوری