10-11-2013، 19:01
در ماه محرم، معارف حسینى و معارف علوى را كه همان معارف قرآنى و اسلامى اصیل و صحیح است براى مردم بیان كنید. ۱۳۷۲/۰۳/۲۶
اگر براى ذكر مصیبت، كتاب «نَفَس المهمومِ» مرحوم «محدّث قمى» را باز كنیدو از رو بخوانید، براى مستمع گریهآور است و همان عواطفِ جوشان را بهوجود مىآورد. چه لزومى دارد كه ما به خیال خودمان، براى مجلسآرایى كارى كنیم كه اصل مجلس عزا از فلسفه واقعىاش دور بماند؟! ۱۳۷۳/۰۳/۱۷
وقتى شعر را میخوانیم، به فكر باشیم كه از این شعر ما ایمان مخاطبان ما زیاد شود. پس، هر شعرى را نمیخوانیم؛ هرجور خواندنى را انتخاب نمیكنیم؛ جورى میخوانیم كه لفظ و معنا و آهنگ، مجموعاً اثرگذار باشد. در چه؟ در افزایش ایمان مخاطب. ۱۳۸۶/۰۴/۱۴
برخى كارهاست كه پرداختن به آنها، مردم را به خدا و دین نزدیك مىكند. یكى از آن كارها، همین عزاداریهاى سنّتى است كه باعث تقرّبِ بیشترِ مردم به دین مىشود. اینكه امام فرمودند «عزادارى سنّتى بكنید» به خاطر همین تقریب است. در مجالس عزادارى نشستن، روضه خواندن، گریه كردن، به سروسینه زدن و مواكب عزا و دستههاى عزادارى به راه انداختن، از امورى است كه عواطف عمومى را نسبت به خاندان پیغمبر، پرجوش مىكند و بسیار خوب است. ۱۳۷۳/۰۳/۱۷
من حقیقتاً هر چه فكر كردم، دیدم نمىتوانم این مطلب - قمهزدن - را كه قطعاً یك خلاف و یك بدعت است، به اطّلاع مردم عزیزمان نرسانم. این كار را نكنند. بنده راضى نیستم. اگر كسى تظاهر به این معنا كند كه بخواهد قمه بزند، من قلباً از اوناراضىام. ۱۳۷۳/۰۳/۱۷
لازم است از همه برادران و خواهرانى كه در سراسر كشور، در ایّام عزادارى، با اقامه عزا و به راه انداختن مراسم عزادارى، بخصوص با اقامه نماز جماعت در ظهر عاشورا و با عرض ارادت به خاندان پیامبر، این روزها را بزرگ داشتند سپاسگزارى كنم. ۱۳۷۷/۰۲/۱۸
هیچ وقت نباید امت اسلامى و جامعهى اسلامى ماجراى عاشورا را به عنوان یك درس، به عنوان یك عبرت، به عنوان یك پرچم هدایت از نظر دور بدارد. قطعاً اسلام، زندهى به عاشورا و به حسینبنعلى (علیهالسّلام) است. ۱۳۹۱/۰۹/۰۱
اگر كسانى براى حفظ جانشان، راه خدا را ترك كنند و آنجا كه باید حق بگویند، نگویند، چون جانشان به خطر مىافتد، یا براى مقامشان یا براى شغلشان یا براى پولشان یا محبّت به اولاد، خانواده و نزدیكان و دوستانشان، راه خدا را رها كنند، آن وقت حسینبنعلىها به مسلخ كربلا خواهند رفت و به قتلگاه كشیده خواهند شد. ۱۳۷۵/۰۳/۲۰
اگر فداكارى بزرگ حسینبنعلى علیهالسلام نمىبود كه این فداكارى، وجدان تاریخ را به كلى متوجه و بیدار كرد در همان قرن اول یا نیمهى قرن دوم هجرى، بساط اسلام به كلى برچیده مىشد. ۱۳۷۲/۰۳/۲۶
كار امام حسین علیهالصّلاه والسّلام در كربلا، با كار جدّ مطهرش حضرت محمد بن عبداللَّه صلىاللَّهعلیهوآلهوسلم در بعثت، قابل تشبیه و مقایسه است. قضیه این است. همان طور كه پیغمبر در آن جا، یك تنه با یك دنیا مواجه شد، امام حسین هم در ماجراى كربلا، یك تنه با یك دنیا مواجه بود. ۱۳۷۵/۰۹/۲۴
عبرت آن است كه انسان نگاه كند و ببیند چطور شد حسینبنعلى علیهالسّلام - همان كودكى كه جلوِ چشم مردم، آن همه موردِ تجلیلِ پیغمبر بود و پیغمبر دربارهى او فرموده بود: «سیّد شباب اهل الجنه»؛ سرور جوانان بهشت - بعد از گذشت نیم قرن از زمان پیغمبر، با آن وضعِ فجیع كشته شد؟! ۱۳۷۳/۱۰/۱۵
امام حسین را فقط به جنگِ روز عاشورا نباید شناخت؛ آن یك بخش از جهاد امام حسین است. به تبیین او، امر به معروف او، نهى از منكر او، توضیح مسائل گوناگون در همان منى و عرفات، خطاب به علما، خطاب به نخبگان- حضرت بیانات عجیبى دارد كه تو كتابها ثبت و ضبط است- بعد هم در راه به سمت كربلا، هم در خود عرصهى كربلا و میدان كربلا، باید شناخت. ۱۳۸۸/۰۵/۰۵
عاشورا پیامها و درسهایى دارد. عاشورا درس مىدهد كه براى حفظ دین، باید فداكارى كرد. درس مىدهد كه در راه قرآن، از همه چیز باید گذشت. درس مىدهد كه در میدان نبرد حق و باطل، كوچك و بزرگ، زن و مرد، پیر و جوان، شریف و وضیع و امام و رعیت، با هم در یك صف قرار مىگیرند. ۱۳۷۱/۰۴/۲۲
درس عاشورا، درس فداكارى و دیندارى و شجاعت و مواسات و درس قیام للَّه و درس محبّت و عشق است. یكى از درسهاى عاشورا، همین انقلاب عظیم و كبیرى است كه شما ملت ایران پشت سر حسین زمان و فرزند ابىعبداللَّه الحسین علیهالسّلام انجام دادید. خود این، یكى از درسهاى عاشورا بود. ۱۳۷۷/۰۲/۱۸
امام بزرگوار ما، محرّم را به عنوان ماهى كه در آن، خون بر شمشیر پیروز مىشود، مطرح نمود و به بركت محرّم، با همین تحلیل و منطق، خون را بر شمشیر پیروز كرد. این، یك نمونه از جلوههاى نعمت ماه محرّم و مجالس ذكر و یاد امام حسین علیهالسّلام است كه شما دیدید. ۱۳۷۳/۰۳/۱۷
درس حسینبنعلى علیهالصّلاةوالسّلام به امّت اسلامى این است كه براى حقّ، براى عدل، براى اقامهى عدل، براى مقابلهى با ظلم، باید همیشه آماده بود و باید موجودى خود را به میدان آورد؛ در آن سطح و در آن مقیاس، كار من و شما نیست؛ امّا در سطوحى كه با وضعیّت ما، با خُلقیّات ما، با عادات ما متناسب باشد چرا؛ باید یاد بگیریم.
اگر براى ذكر مصیبت، كتاب «نَفَس المهمومِ» مرحوم «محدّث قمى» را باز كنیدو از رو بخوانید، براى مستمع گریهآور است و همان عواطفِ جوشان را بهوجود مىآورد. چه لزومى دارد كه ما به خیال خودمان، براى مجلسآرایى كارى كنیم كه اصل مجلس عزا از فلسفه واقعىاش دور بماند؟! ۱۳۷۳/۰۳/۱۷
وقتى شعر را میخوانیم، به فكر باشیم كه از این شعر ما ایمان مخاطبان ما زیاد شود. پس، هر شعرى را نمیخوانیم؛ هرجور خواندنى را انتخاب نمیكنیم؛ جورى میخوانیم كه لفظ و معنا و آهنگ، مجموعاً اثرگذار باشد. در چه؟ در افزایش ایمان مخاطب. ۱۳۸۶/۰۴/۱۴
برخى كارهاست كه پرداختن به آنها، مردم را به خدا و دین نزدیك مىكند. یكى از آن كارها، همین عزاداریهاى سنّتى است كه باعث تقرّبِ بیشترِ مردم به دین مىشود. اینكه امام فرمودند «عزادارى سنّتى بكنید» به خاطر همین تقریب است. در مجالس عزادارى نشستن، روضه خواندن، گریه كردن، به سروسینه زدن و مواكب عزا و دستههاى عزادارى به راه انداختن، از امورى است كه عواطف عمومى را نسبت به خاندان پیغمبر، پرجوش مىكند و بسیار خوب است. ۱۳۷۳/۰۳/۱۷
من حقیقتاً هر چه فكر كردم، دیدم نمىتوانم این مطلب - قمهزدن - را كه قطعاً یك خلاف و یك بدعت است، به اطّلاع مردم عزیزمان نرسانم. این كار را نكنند. بنده راضى نیستم. اگر كسى تظاهر به این معنا كند كه بخواهد قمه بزند، من قلباً از اوناراضىام. ۱۳۷۳/۰۳/۱۷
لازم است از همه برادران و خواهرانى كه در سراسر كشور، در ایّام عزادارى، با اقامه عزا و به راه انداختن مراسم عزادارى، بخصوص با اقامه نماز جماعت در ظهر عاشورا و با عرض ارادت به خاندان پیامبر، این روزها را بزرگ داشتند سپاسگزارى كنم. ۱۳۷۷/۰۲/۱۸
هیچ وقت نباید امت اسلامى و جامعهى اسلامى ماجراى عاشورا را به عنوان یك درس، به عنوان یك عبرت، به عنوان یك پرچم هدایت از نظر دور بدارد. قطعاً اسلام، زندهى به عاشورا و به حسینبنعلى (علیهالسّلام) است. ۱۳۹۱/۰۹/۰۱
اگر كسانى براى حفظ جانشان، راه خدا را ترك كنند و آنجا كه باید حق بگویند، نگویند، چون جانشان به خطر مىافتد، یا براى مقامشان یا براى شغلشان یا براى پولشان یا محبّت به اولاد، خانواده و نزدیكان و دوستانشان، راه خدا را رها كنند، آن وقت حسینبنعلىها به مسلخ كربلا خواهند رفت و به قتلگاه كشیده خواهند شد. ۱۳۷۵/۰۳/۲۰
اگر فداكارى بزرگ حسینبنعلى علیهالسلام نمىبود كه این فداكارى، وجدان تاریخ را به كلى متوجه و بیدار كرد در همان قرن اول یا نیمهى قرن دوم هجرى، بساط اسلام به كلى برچیده مىشد. ۱۳۷۲/۰۳/۲۶
كار امام حسین علیهالصّلاه والسّلام در كربلا، با كار جدّ مطهرش حضرت محمد بن عبداللَّه صلىاللَّهعلیهوآلهوسلم در بعثت، قابل تشبیه و مقایسه است. قضیه این است. همان طور كه پیغمبر در آن جا، یك تنه با یك دنیا مواجه شد، امام حسین هم در ماجراى كربلا، یك تنه با یك دنیا مواجه بود. ۱۳۷۵/۰۹/۲۴
عبرت آن است كه انسان نگاه كند و ببیند چطور شد حسینبنعلى علیهالسّلام - همان كودكى كه جلوِ چشم مردم، آن همه موردِ تجلیلِ پیغمبر بود و پیغمبر دربارهى او فرموده بود: «سیّد شباب اهل الجنه»؛ سرور جوانان بهشت - بعد از گذشت نیم قرن از زمان پیغمبر، با آن وضعِ فجیع كشته شد؟! ۱۳۷۳/۱۰/۱۵
امام حسین را فقط به جنگِ روز عاشورا نباید شناخت؛ آن یك بخش از جهاد امام حسین است. به تبیین او، امر به معروف او، نهى از منكر او، توضیح مسائل گوناگون در همان منى و عرفات، خطاب به علما، خطاب به نخبگان- حضرت بیانات عجیبى دارد كه تو كتابها ثبت و ضبط است- بعد هم در راه به سمت كربلا، هم در خود عرصهى كربلا و میدان كربلا، باید شناخت. ۱۳۸۸/۰۵/۰۵
عاشورا پیامها و درسهایى دارد. عاشورا درس مىدهد كه براى حفظ دین، باید فداكارى كرد. درس مىدهد كه در راه قرآن، از همه چیز باید گذشت. درس مىدهد كه در میدان نبرد حق و باطل، كوچك و بزرگ، زن و مرد، پیر و جوان، شریف و وضیع و امام و رعیت، با هم در یك صف قرار مىگیرند. ۱۳۷۱/۰۴/۲۲
درس عاشورا، درس فداكارى و دیندارى و شجاعت و مواسات و درس قیام للَّه و درس محبّت و عشق است. یكى از درسهاى عاشورا، همین انقلاب عظیم و كبیرى است كه شما ملت ایران پشت سر حسین زمان و فرزند ابىعبداللَّه الحسین علیهالسّلام انجام دادید. خود این، یكى از درسهاى عاشورا بود. ۱۳۷۷/۰۲/۱۸
امام بزرگوار ما، محرّم را به عنوان ماهى كه در آن، خون بر شمشیر پیروز مىشود، مطرح نمود و به بركت محرّم، با همین تحلیل و منطق، خون را بر شمشیر پیروز كرد. این، یك نمونه از جلوههاى نعمت ماه محرّم و مجالس ذكر و یاد امام حسین علیهالسّلام است كه شما دیدید. ۱۳۷۳/۰۳/۱۷
درس حسینبنعلى علیهالصّلاةوالسّلام به امّت اسلامى این است كه براى حقّ، براى عدل، براى اقامهى عدل، براى مقابلهى با ظلم، باید همیشه آماده بود و باید موجودى خود را به میدان آورد؛ در آن سطح و در آن مقیاس، كار من و شما نیست؛ امّا در سطوحى كه با وضعیّت ما، با خُلقیّات ما، با عادات ما متناسب باشد چرا؛ باید یاد بگیریم.