بیا تو

[بیتا خانومی]

یه کار بد تو بچگی:من و عمو ام تقریبا همسن ایم.شیطونی زیاد میکردیم
یکی از شیطناتتمون این بود که تو پو ست گردو قیر ریختیم دست و پای گربه رو کردیم تو پوست گردو
خیلی کیف داد.راه رفتن گربه دیدنی بود
-------------------------------------------------------------------------
یه بار واسه عمو م زیر پایی انداختم افتاد تو جووب دماغش شکست

[shawkila]

یه کار بد تو بچگی:من و عمو ام تقریبا همسن ایم.شیطونی زیاد میکردیم
یکی از شیطناتتمون این بود که تو پو ست گردو قیر ریختیم دست و پای گربه رو کردیم تو پوست گردو
خیلی کیف داد.راه رفتن گربه دیدنی بود
-------------------------------------------------------------------------
یه بار واسه عمو م زیر پایی انداختم افتاد تو جووب دماغش شکست

بیچاره گربه

[بیتا خانومی]

سیاه و زشت بود ولی خب 8 سالم بود بچه بودیم دیگه

[نگین.....]

خیلی زیاده ولش بابا حوصله گفتن ندارم

[ensi]

یه با با موبایل پسر خالم به دوست دخترش زنگ زدم کارش رو فساد کردم

[ensi]

اورین
خودم که گفتم
یه بارم دهن پلیس رو سرویس کردم

[✘ӍДЯЈДл✘]

ب پسر لب دادم...بعدشم حالم بهم خورد

[خانومي]

باآجرزدم توكله ي يه پسره.........بدبخت 5سال ازم بزرگ تربودمن7سالم بود