02-11-2013، 0:59
امپراطور
…
ناراحتت کردم دم رفتن
خواستم که ناامید بشی از من
.
این عادلانه نیست می*دونم
ازم نپرس چطور می*تونم
.
یکم واسه*ت لازمه بی*رحمی
دلیلش*و حالا نمی*فهمی
.
به بغض وادارم نکن انقد
این گریه*ها باشه برای بعد
.
تو قلب من یه امپراطوره .. تسلیم می*شه چون که مجبوره
برو نباید مال من باشی .. خواهش نکردم، این یه دستوره
.
نفرین به این وجدان بیهودم
ای کاش من خودخواه*تر بودم
.
غرور من این بار حق داره
دنیا به من خیلی بدهکاره
.
سکوت یعنی مرده فریادم
باید تو رو از دست می*دادم
.
از من به تو پنجره*ای وا نیست
وقتی که خوشبختیت اینجا نیست
.
تو قلب من یه امپراطوره .. تسلیم می*شه چون که مجبوره
برو نباید مال من باشی .. خواهش نکردم، این یه دستوره
.
…
ناراحتت کردم دم رفتن
خواستم که ناامید بشی از من
.
این عادلانه نیست می*دونم
ازم نپرس چطور می*تونم
.
یکم واسه*ت لازمه بی*رحمی
دلیلش*و حالا نمی*فهمی
.
به بغض وادارم نکن انقد
این گریه*ها باشه برای بعد
.
تو قلب من یه امپراطوره .. تسلیم می*شه چون که مجبوره
برو نباید مال من باشی .. خواهش نکردم، این یه دستوره
.
نفرین به این وجدان بیهودم
ای کاش من خودخواه*تر بودم
.
غرور من این بار حق داره
دنیا به من خیلی بدهکاره
.
سکوت یعنی مرده فریادم
باید تو رو از دست می*دادم
.
از من به تو پنجره*ای وا نیست
وقتی که خوشبختیت اینجا نیست
.
تو قلب من یه امپراطوره .. تسلیم می*شه چون که مجبوره
برو نباید مال من باشی .. خواهش نکردم، این یه دستوره
.