امتیاز موضوع:
  • 2 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

پست5 اسکله عشق

#1
پیاده شدن و من نشستم پشت فرمون تری لش مرده هماومد جلو امین ی تقی به شیشه زد بردم پایین گفت:بازم ببخشید .
با ی نگاهو ی لفظی گفت که ی جوری شدم نمیدونمشاید دوس داشتم کلشو بکنم،هیچی نگتم جلومو نگاه کردمو راه افتادم نمیدونم از ی طرف پشیمون شدم که خودمو جای راننده جا زدم که این پسره چلمنگ بخواد اینجوری بم بخنده و منو به تمسخر بکشه از ی طرف واقا دلم میخواست ساده باشم نه بخاطره امین نه بخاطره هیچ کس دیگه بخاطره دل خودم.
تری:ملک تو که تو مرامت نبود جریان چیه چی توکلته که این حرفارو رو هم کردی هان؟؟
من:نمیدونم همینجوری یهو اومد تو ذهنم.
تری:بگو دیگه خدایی تعجب کردم حالا چیکار میخوایکنی؟
من:خفه شو اصلا حوصله ندارم.
تری:ا خب به من چه همه حرفارو خودت زدی بازم بامن گیری.
من:انقد با تو خر گشتن عاقبت همینه دیگه.اصلاقرار نیس کاری کنم واقعا دلم میخواد ی مدت ساده باشم.
تری:بابا بیخیال از خره شیطون بیا پایین با خطیازده بریم
جلو خونشون :تری جان خوش گذشت.
تری:یعنی برم؟
من:برو اذیت نکن حال ندارم خداحافظ. تری: بوسبوس بای
تو فکر اتفاقات امشب بودم گوشیم زنگ خوردتری:سلام ملک
من:باز قرار مدار نذاشتی که بیخودی؟
تری:نه دیونه میخواستم بگم رسیدی تک بزن.بای
رفتم خونه، باب که شیفت بود مام هم که بیخیال یهزنگم که بم نزد تو 10 دیقه لباسامو در اوردم و خوابیدم.
با صدای زنگ گوشیم بیدار شدم نه تری نبودالنا(هم دانشگاهیم)بود قرار بود امروز باهم بریم خرید جواب دادم
من: سلام عزیزم
النا:سلام خانومی
من:حواسم به قرارمون هست تا یه ساعت دیگه امادم
النا:باشه عزیزم میبینمت.
ی دوش گرفتم و سریع اومدم ی تیپ تقریبا ساده زدمقرار بودالنا بیاد دنبالم رفتم پایین چیزی نخوردم زنگ خونه خورد رفتم پایین ورفتیم.
من:سلام الی جون
الی: سلام عزیزم چطوری خوفی قیافت خسته میزنه
من:اره دیشب شام با بچه ها بیرون بودیم دیرخوابیدم
الی:کلک کدوم بچه ها تک میپری
من:نه بابا منظورم از بچه ها همون تری اخه به منمیخوره با کسه دیگه ای بیرون برم
الی:نه خداییش،حالا کجا بریم؟
من:دوست دارم برم چن منطقه پایین ترخرید کنم ازاینجا خسته شدم
الی: باشه پس میریم7تیر
رفتیم تویکی از پاساژهای معمولی نمیتونستم خودمو راضی کنم که ی تیپ ساده بزنم به الی گفتم کمکم کنه که ی تیپ خیلی ساده بزنم
ی کفش مشکی خریدم مانتوی بلند شلوار جینمشکی،روسری سفید مشکی
الی هم چن تا بولیز و ی شال خرید
نزدیکای ناهار بود،به الی گفتم ناهار مهمون منبریم ی پیتزایی چیزی بخوریم.
الی:نمیدونم ملک دوس دارم اما ی کاری دارم قرارهبرام زنگ بزنن برم.
من:حالا بیا بریم تا زنگ بزنن ما غذامونوخوردیم.
داشتیمبه سمت یکی از فست فودای 7تیرمیرفتیم که یهو امین و دیدم مونده بودم خودشه یا نه اون منو ندیده بود روبه روی ی بوتیک روسری فروشی ده متر باش فاصله داشتم یهو برگشت اونم تعجب کرد ...........................نظر بدید لطفا........................
مهدی&هدیه
پاسخ
 سپاس شده توسط بهار فول ، shawkila ، mahdi.ir ، *غزاله*
آگهی
#2
بووووووووووووووووووووووووس عاشق تو رمانمون هستم
دلم میگیره وقتی میبینم
اوهست
منم هستم
اما قسمت نیست
پاسخ
#3
مرسی خوب بود
پاسخ
#4
bo2 edamasho bezar:cool:
پاسخ
#5
(01-11-2013، 18:54)shawkila نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
 
bo2 edamasho bezar:cool:
شکیلا ما زود بزاریم بعد بد بشه خوبهههههههههههه؟ انقد عجله نده دیگه!!!!!!!!!!!!Big GrinBig Grin
دلم میگیره وقتی میبینم
اوهست
منم هستم
اما قسمت نیست
پاسخ
#6
(01-11-2013، 20:52)بهار فول نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
 
(01-11-2013، 18:54)shawkila نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
 
bo2 edamasho bezar:cool:
شکیلا ما زود بزاریم بعد بد بشه خوبهههههههههههه؟ انقد عجله نده دیگه!!!!!!!!!!!!Big GrinBig Grin

باشBlush
پاسخ
آگهی
#7
مرسی*ممنون*
پاسخ


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  اسکله عشق(بچه ها بخونین بم نظر بدین منو بهار منتظر نظرهاتون هستیم.)
  پست4 اسکله عشق
Question پست3 اسکله عشق
  ادامه:اسکله عشق

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان