26-04-2013، 15:56
برترین ها: رز برلیف در این 75 سال فقط یکبار برادر کوچکش جان استابز را دید و نمی دانست که او برادرش است. یک شجره نامه شناس آماتور توانست معمای شجره خانوادگی آنها را حل کند و این خواهر و برادر را پس از سالها به هم برساند.
آنچه مشخص است این است که خانم برلیف 77 ساله در سال 1938 به خاله اش سپرده شد و نام خانوادگی اش تغییر کرد. در حالیکه آقای استابز به پدربزرگ و مادربزرگش سپرده شد.
به گزارش برترین ها به نقل از دیلی میل؛ مادر آنها در سال 1941 فوت کرد و پدر آنها که سرباز بود به جنگ رفته بود. او در جنگ دستگیر شد و فرار کرد. ولی دوباره دستگیر شد و به زندان اسیران جنگی در آلمان فرستاده شد. او تا پایان جنگ آزاد نشد. وقتی به خانه برگشت و تقاضا کرد که دخترش را پس دهند، ولی دست خالی برگشت.
در نهایت دوست خانم برلیف بود که برادرش را پیدا کرد و آنها را بهم رساند.
خانم برلیف در مورد دیدار کوتاهی که قبلاً با برادرش داشت، ولی او را نشناخته بود، می گوید: «یادم می آید که مردی با یونیفرم نظامی دیدم که به منزلمان آمد و پسری همراهش بود. وقتی برگشتم آنها رفته بودند.» برادرش می گوید آن مرد پدر آنها بوده و آن پسر خودش بوده است.
خانم برلیف می گوید که پدرخوانده و مادرخوانده اش به او نگفتند که آن پدر و پسر که بودند، چون نمی خواستند او را از دست بدهند.
آنچه مشخص است این است که خانم برلیف 77 ساله در سال 1938 به خاله اش سپرده شد و نام خانوادگی اش تغییر کرد. در حالیکه آقای استابز به پدربزرگ و مادربزرگش سپرده شد.
به گزارش برترین ها به نقل از دیلی میل؛ مادر آنها در سال 1941 فوت کرد و پدر آنها که سرباز بود به جنگ رفته بود. او در جنگ دستگیر شد و فرار کرد. ولی دوباره دستگیر شد و به زندان اسیران جنگی در آلمان فرستاده شد. او تا پایان جنگ آزاد نشد. وقتی به خانه برگشت و تقاضا کرد که دخترش را پس دهند، ولی دست خالی برگشت.
در نهایت دوست خانم برلیف بود که برادرش را پیدا کرد و آنها را بهم رساند.
خانم برلیف در مورد دیدار کوتاهی که قبلاً با برادرش داشت، ولی او را نشناخته بود، می گوید: «یادم می آید که مردی با یونیفرم نظامی دیدم که به منزلمان آمد و پسری همراهش بود. وقتی برگشتم آنها رفته بودند.» برادرش می گوید آن مرد پدر آنها بوده و آن پسر خودش بوده است.
خانم برلیف می گوید که پدرخوانده و مادرخوانده اش به او نگفتند که آن پدر و پسر که بودند، چون نمی خواستند او را از دست بدهند.