امتیاز موضوع:
  • 3 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

داستان زندگی مردی بزرگ چون چه گوارا

#1
برگرفته از ویکی پدیا


ارنستو رافائل گوارا دلاسرنا (به اسپانیایی: Ernesto Rafael Guevara de la serna) (۱۴ ژوئن ۱۹۲۸، روساریو، استان سانتا فه - ۹ اکتبر ۱۹۶۷) که بیش‌تر به‌نام چه‌گوارا یا ال‌چه شناخته می‌شود، پزشک، چریک، سیاست‌مدار و انقلابی مارکسیست، درِ آرژانتین زاده شد.

گوارا یکی از اعضای جنبش ۲۶ ژوئیه ِ فیدل کاسترو بود. این جنبش در سال ۱۹۵۹ قدرت را در کوبا به‌دست آورد. چه‌گوارا چندین پست مهم در دولت جدید کوبا از جمله سفیر، رییس بانک مرکزی و وزیر صنایع را بر عهده داشت و پس از آن با امید برانگیختن انقلاب در دیگر کشورها کوبا را ترک کرد. وی ابتدا در سال ۱۹۶۶ به جمهوری دموکراتیک کنگو رفت و سپس به بولیوی سفر کرد. در اوایل اکتبر ۱۹۶۷ چه‌گوارا در بولیوی طی عملیاتی که توسط سازمان سیا طرح‌ریزی شده بود دستگیر شد. برخی باور دارند که سیا ترجیح می‌داد گوارا را برای بازجویی زنده در دست داشته باشد، اما در هر صورت او به‌وسیلهٔ ارتش بولیوی در نزدیکی وایه‌گرانده در مدرسه روستای لا ایگه را در سانتا کروز دلاسیه‌را به دستور بارریه نتوس دیکتاتور نظامی کشته شد.

پس از مرگ چه‌گوارا، او به عنوان یک تئوریسین، متخصص در فنون جنگی، و جنگ‌آور تبدیل به قهرمان جنبش‌های انقلابی سوسیالیستی در سراسر جهان شد.



زندگی‌نامه

چه گوارا در ۲۲ سالگی
چه‌گوارا در روزاریو سومین شهر بزرگ آرژانتین زاده شد و در آغاز ارنستو گوارا نام داشت. پدر او «ارنستو گوارا لینچ» ایرلندی و مادرش «سلیا ده لاسرنا» اسپانیایی بود. این خانواده از طبقه متوسط جامعه با گرایش‌های چپ و سوسیالیستی بودند. خانواده گوارا ستایشگر «خوزه مارتی» و هوادار جمهوریخواهان در دوره جنگ‌های داخلی اسپانیا بودند. ارنستو گوارا ده لاسرنا - نام کامل چه - در ۱۴ مه ۱۹۲۸ در آرژانتین زاده شد.

وی همچنین قبل از اینکه به اقدامات انقلابی دست بزند، در ۱۹۵۲ همراه دوستش آلبرتو گرانادو سراسر آمریکای لاتین را گشت زده بود و همچنین کتابی بسیارشناخته شده- که فیلم آن نیز ساخته شده‌است -به نام «خاطرات موتور سیکلت» در بیان خاطرات این سفر نگاشته‌است.

آلیدا، دختر چه‌گوارا مدعی‌ست که پدرش خداناباور بود.[۱]

کنگو [ویرایش]





چه گوارا در ۳۷ سالگی در کنگو سال ۱۹۶۵
در سال ۱۹۶۵ چه گوارا در یک اقدام مخاطره آمیز تصمیم سفر به غرب آفریقا گرفت تا معلومات و تجربیات خویش را به عنوان یک رهبر پارتیزان به شورشی که آن روزها در کنگو وجود داشت عرضه کند. باتوجه به رییس جمهور آلجرینایی کنگو احمد بن بلا چه گوارا فکر می‌کرد که آفریقا یک حلقه ضعیف نظام امپریالیسمی است و توانایی یک انقلاب بزرگ را در خود دارد. رییس جمهور مصری جمال عبدالناصر که به خاطر ملاقاتش با چه گوارا در سال ۱۹۵۹ رابطهٔ برادرانه‌ای با وی داشت برنامهٔ چه گوارا را در مورد جنگ در کنگو ناعاقلانه دید و به وی در مورد اینکه چهره اش تبدیل به یک چهرهٔ تارزانی شود هشدار داد و وی را محکوم به شکست می‌دانست. علی رغم هشدارهای وی چه گوارا راهنمای عمل کوبان با پشتیبانی حرکت سیمبا. مارکسیست که همزمان با بحران کنگو اتفاق افتاده بود شد.

سربازان مزدور آفریقای جنوبی که رهبریشان را مایک هوارا بر عهده داشت که با ارتش کنگو کار می‌کرد در صدد خنثی کردن برنامه‌های چه گوارا برآمدند. آنها می‌توانستند ارتباطات چه گوارا را ببینند و خطوط ارتباطی وی را تحریم کنند. با وجود اینکه چه گوارا در تلاش برای مخفی نمایاندن حضورش در کنگو بود دولت آمریکا از موقعیت مکانی وی و فعالیت‌هایش آگاه بود. سازمان امنیت جهانی از تمامی سخن پراکنی‌های داخلی و خارجی وی که به وسیلهٔ تجهیزات برون مرزی یو اس ان اس والدز که یک سیستم پستی شنیداری شناور بر روی اقیانوس هند بود جلو گیری می‌کرد.
هدف چه گوارا صادر کردن انقلاب کوبا بوسیلهٔ تربیت دادن جنگجویان محلی سیمبا در مکتب مارکسیست و نظریه فوکو و استراتژی‌های جنگی پارتیزانی بود.

اعدام [ویرایش]





جسد چه گوارا
در بامداد ۸ اکتبر ۱۹۶۷ در نزدیکی لاایگه را (دهکده کوچکی در بولیوی و در نزدیکی کوه‌های آند)، چه‌گوارا به همراه چندتن دیگر از گروه چریکی به محاصره ارتش بولیوی -که به وسیله ماموران سیا و افسران آمریکایی همراهی می‌شد- درآمدند و دستگیر شدند.چند روز بعد چه توسط سربازان بولیویایی تران پس از شکنجه اعدام می‌گردد. چه به قاتل خود می‌گوید:



«

می‌دانم تو برای کشتن من آمده‌ای. مرا بکش. تو یک مرد را می‌کشی.

»


جلاد از شنیدن این جمله خجالت می‌کشد و شروع به تیر اندازی با یک مسلسل نیمه‌خودکارمی کند. ابندا ساق پای چه را هدف قرار می‌دهد و سپس دستان او را. در این هنگام چه بر روی زمین می‌افتد و دست خود را گاز می‌گیرد (شاید برای جلوگیری از گریه). در نهایت جلاد تیری به گردن و سینه چه می‌زند. به جلاد توصیه شده بود که به سر وی شلیک نکند تا چنین به نظر آید که او در درگیری کشته شده‌است بقایای جسد چه گوارا در ۱۹۹۷ (میلادی) پیدا شد و به کوبا انتقال یافت. در سانتا کلارا بنای یادبودی به افتخار او ساخته شده‌است. او پیروزیهای شگرفی در این شهر در جریان جنگ‌های انقلابی کوبا آفریده بود. فیدل کاسترو می‌گوید:



«

در زندگی از دو خبر خیلی ناراحت شدم. یکی خبر مرگ مادرم و دیگری خبر مرگ چه گوارا.

»


جلاد چه گوارا [ویرایش]

جلاد چه گوا ماریو تران در سال ۲۰۰۶ به بیماری آب مروارید دچار شد و در یک بیمارستان در کوبا مداوا گردید. پسر وی در مصاحبه با روزنامه Santa Cruz de la Sierra این گونه بیان داشت: ۴ دهه از زمانی که پدرم کوشید تا یک رویا را نابود کند گذشت، و چه بازگشت و نبرد دیگری را برد. به او ماریو تران پیر چشمهایش را برای دیدن رنگ آسمان و جنگلها و خنده نوه‌هایش هدیه داد.

میراث چه‌گوارا [ویرایش]





مجسمه یادبود چه گوارا. بولیوی. این تصویر در مکان مرگ چه گوارا گرفته شده‌است. مدرسه‌ای که در آن کشته شد به موزه‌ای تبدیل شده‌است که در اطراف این موزه تعداد زیادی مجسمه و نقش‌های بر دیوار برای بزرگداشتش بنا شده‌است.
چهل سال بعد از اعدام چه گوارا هنوز هم زندگی وی و کارهایش یکی از بحث‌های ادامه‌دار در جهان است. خیلی از صاحب‌نظران از جمله نلسون ماندلا از وی به عنوان یک قهرمان نام می‌برد و او را الهام‌دهندهٔ آزادی برای تمامی کسانی می‌داند که آزادی را دوست دارند، همچنین ژان پل سارتر وی را هم روشنفکر می‌دانست و هم از او به عنوان کاملترین انسان عصر ما یاد می‌کرد. چه گوارا یک قهرمان ملی دوست‌داشتنی برای کوبائیان باقی می‌ماند و تصاویر وی روی سکه‌های فلزی کوبایی را زینت داده‌است و دانش آموزان هر روز را در مدرسه با این حرف آغاز می‌کنند که: ما نیز مثل چه خواهیم شد. ترانه آستا سیمپره که به یاد او ساخته شده از ترانه‌های محبوب است و به چند زبان اجرا شده‌است. در سرزمین مادری وی آرژانتین جایی که در دبیرستانها نام وی را به خاطر می‌سپارند موزه‌های بیشماری از چه کشور را پر کرده‌است و در سال ۲۰۰۸ یک مجسمهٔ برنزی از او در شهر تولدش روزاریو نصب گردید. علاوه بر این چه گوارا برای بعضی از بولیویایی‌ها به حضرت ارنست معروف است و او را فرد مقدسی دانسته و می‌پرستند. ‏











پاسخ
 سپاس شده توسط SABER ، ساغر ، FARID.SHOMPET ، shayan1 ، ☭Nicola☭ ، ps3000 ، Armina ، 1939 ، オスイン
آگهی
#2
از چه ګوارا از روایت های مختلفی است بعضی می ګویند چون کومنیست بود انسان خوبی نبود بعضی هم می ګویند اون واقعا یک مرد بزرګ بود که با دشمنان استقلال جنګید.
اگر اینجا قدیمی هستی و دوست داری یک گفتگو عجیب 
درباره گذشته و حال داشته باشی، راه‌های ارتباطی رو گذاشتم پروفایل!











پاسخ
 سپاس شده توسط shayan1
#3
من فکر می کنم اون واقعا مرد بزرگی بود
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
داستان زندگی مردی بزرگ چون چه گوارا 1
پاسخ
 سپاس شده توسط FARID.SHOMPET ، ☭Nicola☭
#4
پیشنهاد می دهم نام تایپیک به "زندگی نامه بزرگ مردی چون چه گوارا" تغییر پیدا بکنه
در مورد او دو فیلم با نام های CHE 1 و CHE 2 ساخته شده است برای اطلاعات بیشتر می توانید به آنجا مراجعه کنید

ضمنا لحن نوشتار ویکی پدیا همچین زیبا نیست و من تصور می کنم توسط دشمنان او نوشته شده باشد و بعدا طرفدارانش یک تغییرات کوچکی انجام داده اند این دو فیلم شخصیت او را بهتر نشان می دهد

فرید خان به نظر من آدم کمونیست باشه ولی انسانیت داشته باشه چه گوارا یک پزشک بود و جان خودش رو در راه درمان کردن مردم مستضعف از دست داد
او در همه جنگ ها با این که فرمانده بود همیشه جزو خط شکننان و اولین نفرات حمله کننده بود با این که فیدل کاسترو بارها به او هشدار داد که جان خود را به خطر نیندازد اما او بازهم جزو خط شکننان باقی ماند
عضو گروه تاریخ انجمن
پاسخ
 سپاس شده توسط FARID.SHOMPET ، ☭Nicola☭
#5
اره. ولی چه ګوارا که نمی دونست کمونیست بعدن چه مشکلاتی به وجود خواهد اورد. شاید چند سال دیګه دموکراسی هم جاش رو به یک عقیده بهتری بده. شعار های کمونیست شعار های خوبی بود ولی وقتی سر کار امد کار خراب شد.
اگر اینجا قدیمی هستی و دوست داری یک گفتگو عجیب 
درباره گذشته و حال داشته باشی، راه‌های ارتباطی رو گذاشتم پروفایل!











پاسخ
 سپاس شده توسط در جستجوی حقیقت
#6
چه گوارا بزرگ ترین انسان تاریخ است او درس زندگی و مردانگی رو به همه آموخت اون روی من خیلی تاثیر گذاشت.درجملات بزرگان در ادبیات جملات این فرد ارزشمند را آوردم او یک کمونیست واقعی بود به یاد رفیق چه این عکسا رو به همه تقدیم می کنم

داستان زندگی مردی بزرگ چون چه گوارا 1
چه در خردسالی
داستان زندگی مردی بزرگ چون چه گوارا 1
چه وخانواده اش
داستان زندگی مردی بزرگ چون چه گوارا 1
چه ورفیق فیدل کاسترو
داستان زندگی مردی بزرگ چون چه گوارا 1
چه و رائول کاسترو
داستان زندگی مردی بزرگ چون چه گوارا 1
چه در جوانی(که پزشک بود)
داستان زندگی مردی بزرگ چون چه گوارا 1
چه در کودکی
داستان زندگی مردی بزرگ چون چه گوارا 1
چه در میدان سرخ مسکو
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
"دختر و افسر مرزی"

داستان زندگی مردی بزرگ چون چه گوارا 1
((...زنده باد صلح بین المللی,مرگ بر جنگ افروزان...))
استالین_آخرین سخنرانی سال 1952
عضو گروه تاریخ انجمن
پاسخ
 سپاس شده توسط .ali. ، ~SoLTaN~ ، در جستجوی حقیقت ، ps3000 ، FARID.SHOMPET ، Ali MuSiC ، 1939 ، オスイン ، موروارید عاشق
آگهی
#7
مرد بزرگی بود از عکس ها اطلاعات همه ممنون
A little thought can make all the difference
پاسخ
 سپاس شده توسط ☭Nicola☭
#8
دقیقا وما باید انتقامشو از امریکا بگیریم
به قول چه
«دشمن ما و دشمن همه آمریکا، دولت انحصار طلب ِ ایالات متحده است.»
اورا سیا پس از ده تیر کشت وآخرین تیر به گلویش خورد وده دقیقه بعد جان سپرد افسران سیا با افتخار اوورا کشتند ودعا می کردن قرعه کشتن رفیق چه بهشان بیفتد.
اگه انتقامشو از امریکا نگیریم امریکا چه گواراهای دیگری از ما می گیردوبعد عزتمون رو می گیرد وبعد دینمون رو وبعد ناموسمون رو.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
"دختر و افسر مرزی"

داستان زندگی مردی بزرگ چون چه گوارا 1
((...زنده باد صلح بین المللی,مرگ بر جنگ افروزان...))
استالین_آخرین سخنرانی سال 1952
عضو گروه تاریخ انجمن
پاسخ
 سپاس شده توسط .ali. ، 1939
#9
این کلیپ که شعری در مورد چه گواراست رو ببینیدبسیار زیباست.قسمت دومشو خودم آپلود ودانلود کردم
قسمت اول

قسمت دوم
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
"دختر و افسر مرزی"

داستان زندگی مردی بزرگ چون چه گوارا 1
((...زنده باد صلح بین المللی,مرگ بر جنگ افروزان...))
استالین_آخرین سخنرانی سال 1952
عضو گروه تاریخ انجمن
پاسخ
 سپاس شده توسط FARID.SHOMPET ، 1939
#10
از استقبالتون ممنونم.اینم قسمت سوم وآخر این شعر بسیار زیبا:
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
"دختر و افسر مرزی"

داستان زندگی مردی بزرگ چون چه گوارا 1
((...زنده باد صلح بین المللی,مرگ بر جنگ افروزان...))
استالین_آخرین سخنرانی سال 1952
عضو گروه تاریخ انجمن
پاسخ
 سپاس شده توسط FARID.SHOMPET ، 1939


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان