25-09-2013، 15:48
دستم خورد ارسال شد خخخخخخخخخ اینم ادامه ی جوک ها!
این پسرایی که ته ریش دارن
اینایی که باشگاه نرفتن و هزار تا قرص و آمپول نزدن
اینایی که زیر ابرو بر نداشتن
اینایی که موهاشون نه بلنده نه بلونده
اینایی که تو خیابون واسه جلب توجه دخترا هزار تا دلقک بازی در نمیارن
اینایی که وقتی تو کوچه تنگ و تاریک دختر از روبهرو میاد سرشونو میندازن پایین تا دختره احساس آرامش کنه
اینایی که تو تاکسی جمع میشینن تا دختره احساس آرامش کنه
اینایی که با دوس دخترشون مثل پرنسس رفتار میکنن
اینا... هنوزم هستن؟؟؟؟!!
اعلام وجود کنید ببینم))))))))))))))
قابل توجه اینایی که میگن شنا لاغر میکنه:
نظرتونو به هیکا نهنگ جلب میکنم!
واونایی که میگن گیاه خوارها لاغرن:
میتونم به لاغری گاوهای محترم هم اشاره کنم!....
قابل توجه آقا پسرا:
نصف جذابیت دختر ها به ترسو بودنشونه
دختری که سوسک بکشه به درد زندگی نمیخوره این نکته رو فراموش نکنید!!!...
دیروز یکی اس داد میتونیم باهم آشنا بشیم؟
گفتم شما؟
گفت حالا آشنا میشیم من قدم173 وزنم 69!
گفتم مگه میخوام گوسفند بخرم؟
دیگه جواب نداد خخخخخخخخخخخ
یه روز گرگه رو میبینن داره تلو تلو میخوره و راه میره ازش میپرسن چی شده؟ میگه رفتم دم خونه شنگول و منگولینا در زدم گفتم منم مادرتون از بخت بدم باباهه خونه بود باورش شد من مامانشونم
این پسرایی که ته ریش دارن
اینایی که باشگاه نرفتن و هزار تا قرص و آمپول نزدن
اینایی که زیر ابرو بر نداشتن
اینایی که موهاشون نه بلنده نه بلونده
اینایی که تو خیابون واسه جلب توجه دخترا هزار تا دلقک بازی در نمیارن
اینایی که وقتی تو کوچه تنگ و تاریک دختر از روبهرو میاد سرشونو میندازن پایین تا دختره احساس آرامش کنه
اینایی که تو تاکسی جمع میشینن تا دختره احساس آرامش کنه
اینایی که با دوس دخترشون مثل پرنسس رفتار میکنن
اینا... هنوزم هستن؟؟؟؟!!
اعلام وجود کنید ببینم))))))))))))))
قابل توجه اینایی که میگن شنا لاغر میکنه:
نظرتونو به هیکا نهنگ جلب میکنم!
واونایی که میگن گیاه خوارها لاغرن:
میتونم به لاغری گاوهای محترم هم اشاره کنم!....
قابل توجه آقا پسرا:
نصف جذابیت دختر ها به ترسو بودنشونه
دختری که سوسک بکشه به درد زندگی نمیخوره این نکته رو فراموش نکنید!!!...
دیروز یکی اس داد میتونیم باهم آشنا بشیم؟
گفتم شما؟
گفت حالا آشنا میشیم من قدم173 وزنم 69!
گفتم مگه میخوام گوسفند بخرم؟
دیگه جواب نداد خخخخخخخخخخخ
یه روز گرگه رو میبینن داره تلو تلو میخوره و راه میره ازش میپرسن چی شده؟ میگه رفتم دم خونه شنگول و منگولینا در زدم گفتم منم مادرتون از بخت بدم باباهه خونه بود باورش شد من مامانشونم