بازی آنلاین
آپلود عکس
08-09-2013، 13:28
(آخرین ویرایش در این ارسال: 10-09-2013، 9:04، توسط کاترینا جون.)
سلام دوستان امروز درباره عصبانیت سلناگومز در روز تولدش براتون گذاشتم سلنا گومز در حالی که تولد21 سالگی اش را جشن گرفت که حواشی زیادی رابه دلیل جدایی اش از جاستین بیبر به همراه داشت محبوبیت سلناگومز به خاطر چهره معصوم و صدای بسیار زیبایش زیاد است و همین امر سبب شد تا او در روز تولدش خبرنگاران زیادی به صورت انلاین و حضوری خواستارمصاحبه با او باشند. در این میان اتفاقی که میان او و یک خبرنگار محلی از برنامه ای تلویزیونی رخ داد باعث شد تا او در روز تولدش نیز سوژه رسانه ها باشد.
او که در به صورت آنلاین مهمان یک برنامه تلویزیونی بود بعد از اینکه خبرنگار از او در مورد جاستین بیبر سوال کرد، اندکی سکوت کرده و با حالتی عصبی مصاحبه را نیمه تمام رها کرد.خبرنگار با اشاره به رفتارهای ناشایست جدید جاستین بیبر از او سوال کرد : با توجه به اینکه شما مدت زمان زیادی را به عنوان دوست نزدیک جاستین در کنارش حضور داشتید آیا مسئله ای در مورد او وجود دارد که ما نمیدانیم و یا متوجه آن نبوده ایم. بعد از مطرح شدن این سوال سلنا مدتی سکوت کرده و با لبخندی عصبی ارتباط را قطع کرد.
او در جواب به سوالی که از وی پرسیده شد در ارتباط با اینکه آیا حاضر است مجددا رابطه اش را با جاستین بیبر از نو آغاز کند پاسخ منفی داد و افزود: زمانیکه ما آشنا شدیم من تنها ۱۸ سال سن داشتم و حاضر نیستم تجربه ای را دوبار تکرار کنم./پرداد او وقتی به خانه برگشت بسیار عصبانی بود و گریه میکرد
نظر و سپاس یادتون نره دوستان
او که در به صورت آنلاین مهمان یک برنامه تلویزیونی بود بعد از اینکه خبرنگار از او در مورد جاستین بیبر سوال کرد، اندکی سکوت کرده و با حالتی عصبی مصاحبه را نیمه تمام رها کرد.خبرنگار با اشاره به رفتارهای ناشایست جدید جاستین بیبر از او سوال کرد : با توجه به اینکه شما مدت زمان زیادی را به عنوان دوست نزدیک جاستین در کنارش حضور داشتید آیا مسئله ای در مورد او وجود دارد که ما نمیدانیم و یا متوجه آن نبوده ایم. بعد از مطرح شدن این سوال سلنا مدتی سکوت کرده و با لبخندی عصبی ارتباط را قطع کرد.
او در جواب به سوالی که از وی پرسیده شد در ارتباط با اینکه آیا حاضر است مجددا رابطه اش را با جاستین بیبر از نو آغاز کند پاسخ منفی داد و افزود: زمانیکه ما آشنا شدیم من تنها ۱۸ سال سن داشتم و حاضر نیستم تجربه ای را دوبار تکرار کنم./پرداد او وقتی به خانه برگشت بسیار عصبانی بود و گریه میکرد
نظر و سپاس یادتون نره دوستان
![[-]](http://www.flashkhor.com/forum/images/collapse.gif "[-]")
