برگی از تاریخ:نیروی پاسدار خانگی یا داوطلبان دفاع محلی بریتانیا

[در جستجوی حقیقت]

در سال 1940 مردم بریتانیا نگران بودند که مبادا آلمانی ها از راه دریا و هوا به کشورشان هجوم بیاورند به همین دلیل کم کم خودشان را با تفنگ شکاری یا هر اسلحه دیگری که به دستشان می رسید مسلح کردند
دولت به این نتیجه رسید که بهتر است این سرباز های محلی را جمع کند و از آن ها یک نیروی مسلح با انضباط بسازد.

وینستون چرچیل در 1939 خواستار تشکیل نیروی پاسدار خانگی شده بود و عاقبت وقتی در 1940 به نخست وزیری رسید نظرش را اجرا کرد.چرچیل امیدوار بود بتواند 500 هزار نفر را جذب کند ولی در اولین روز 500 هزار نفر و تا ماه ژوئن یک میلیون و 500هزار نفر ثبت نام کردند.آن ها در ابتدا به داوطلبان دفاع محلی یا ددم معروف شدند

البته این مردان تعلیم ندیده و بی تجربه در ابتدای کار اسباب خنده مردم بودند آنها خودشان را با هر چیزی که قدرت آسیب رساندن داشت مسلح می کردند حتی یکی از پسر بچه های ددم گفت:"وقتی ما را برای پاسداری به یک کارخانه اعزام می کردند به هر کداممان یک دسته جارو دادند من هم یکی از کارد های مادرم را از آشپزخانه کش رفتم و آن را با طناب به سر چوب بستم.

یک پسر 14 ساله هم با تیر و کمان دست ساز خودش نگهبانی می داد خیلی از این افراد به جای اسلحه از چوب گلف استفاده می کردند.

به دستور دولت سن سربازان نیروی پاسدار خانگی می بایست بین 17 تا 65 سال می بود اما حتی نوجوانان 14 ساله در آن ثبت نام کردند و سربازان 80 ساله جنگ جهانی اول هم سن خود را به دروغ زیر 65 سال اعلام کردند پس از مدتی مردم بریتانیا به این نیرو ها لقب "ارتش بابا بزرگ ها" دادند!!!

خوب تا اینجا چنین به نظر می آید که این ارتش یا نیرو کارهای مثبتی انجام می دادو اصولا چیز خوبی است اما در واقع چنین نبود زیرا آنان به قدری ناشی بودند که شورش را در آورده بودند به موارد زیر توجه کنید:

- یکی از اهداف این نیرو جلوگیری از نفوذ جاسوسان و نفوذی های آلمانی بود و در بین آنان شایعه شده بود که راه شناختن آلمانی ها این است که روبروی آنان بایستید و فریاد بزنید :"هایل هیتلر" و او چون روحیه آلمانی دارد نمی تواند جلوی خود را بگیرد و جواب شما را با "هایل" یا "هایل هیتلر" خواهد داد!!!

- پاسداران از سلاحهای خود بیشتر در معرض خطر بودند تا دشمنی که هرگز از راه نرسید .

به آنان اسلحه ای به نام "بمب دسته دار" می دادند که به یک آب نبات چوبی خیلی بزرگ شباهت داشت این سلاح برای این طراحی شده بود که اگر آلمانی ها نیروی زمینی در بریتانیا پیاده کردند سربازان ددم به سوی این تانکها دویده و این سلاح را به آن بچسبانند (چیزی بزرگتر از آن بمب چسبی روسی ها البته انجام این کار در بریتانیا مثل شوروی قابل اجرا نبود)

اما بسیاری از سربازان ترجیح می دادند که آن را مثل نارنجک پرتاب کنند اما در بعضی مواقع این بمب درست جلوی پای خود سرباز می افتاد!!!

- 876 نفر از ددم در طول جنگ جهانی دوم بر اثر اشتباه و تصادفا کشته و بسیاری مجروح شدند

- در اوایل جنگ پس از آن که یک هواپیمی انگلیسی با یک هواپیمای آلمانی در آسمان جنگید سر انجام خلبان انگلیس به نام "جیمز نیکلسون" از هواپیما با چتر نجات بیرون پرید ولی سربازان ددم به خیال این که او خلبان لوفت وافه است او را به مسلسل بستند هر چند که او به زبان انگلیسی داد می زد من خودی ام مرا نزنید
او از این قضیه جان سالم به در برد ولی زخمی شد

- یک سرباز ددم هنگام تمیز کردن اسلحه اش در خانه دستش به ماشه خورد و همسرش را کشت

- یک پسر بچه به نام "الن چادویک" علت اینکه داشت از پشت نرده ها به فرودگاه نظامی نگاه می کرد و به اخطار سرباز ددم توجه نکرده بود کشته شد علت این که او به اخطار توجهی نکرد این بود که ناشنوا بود


- برخی از سربازان ددم خود را یک جور پلیس زمان جنگ می دانستند و سر خود ایست بازرسی ایجاد می کردند
روزی یک راننده از این که داوطلبان دفاع خانگی خودرو او را در یک مسیر 50 کیلومتری 20 دفعه متوقف کرده اند شکایت کرد!!!

- یک سرباز پدافند هوایی در اسکاتلند یکی از این پست ها را رد کرد آنها هم او را با شلیک گلوله کشتند

[FARID.SHOMPET]

عجب روانی هایی بودن بعضی از این سرباز ها