.
وافن اس اس در ابتدا تعداد معدودی از محافظان منفع حزب کارگر آلمان بودند که کسی هم به آنها اهمیتی نمی داد . پس از به قدرت رسیدن آدولف هیتلر و استیلای هیملر بر این سازمان با مدیریتی که هیملر از خود نشان داد ضمینه و بستر لازم برای پیشرفت و ترقی این سازمان و در راس آن شخص هیملر فراهم شد .
هیملر درست در زمانی که هیتلر در برلین به تحکیم قدرت خود مشغول بود در مونیخ به تحکیم و تقویت سازمان نوپای اس اس پرداخت . تا سرانجام در شب قداره ها اس اس را سازمانی منسجم و کارآمد معرفی کرد و پس از مدتی در قلب آلمان یعنی برلین صاحب نفوذ فراوان شد .
هیملر در کار خود بسیار جدی بود . تا جایی که :
از قضای روزگار یکی از اقوام نزدیک هیملر به جرم همجنس بازی دستگیر و روانه زندان می شود . نامبرده علارغم وساطت بزرگان و سرشناسان کشور به دستور هیملر اعدام شد !
وقتی که علت این شدت عمل را از هیملر جویا شدند ، جمله به یاد ماندنی در جواب گفت : نمی خواهم بگویند که جچون فامیلم بود در کار خودم سستی کردم ...
فرمانده مقتدر اس اس در عرض شش سال از گروهی چماق بدست بزرگترین سازمان اطلاعاتی قرن را ساخت . افسران اس اس که همگی بادقت فراوان ازبین خانواده های اصیل انتخاب می شدند ، به دانشکده افسری اعزام و در آنجا از جهات مختلف تحت آموزش قرار می گرفتند .
در جبهه های جنگ همه می دانستند که یک افسر اس اس با تمام وجود با دشمن می جنگد و از مردن برای هدفش هیچ هراسی ندارد .
وفاداری وافن اس اس زبانزد عام و خاص است . آخرین ساعات در برلین وافن اس اس حتی تا آخرین لحظه در کنار پیشوای خود ماند و از رویایی به نام نازیسم دفاع کرد ...
از نازی سنتر
اینم یه کلیپه که توش بعضی از نبرد های این نیروی اهنین را نشون میده