15-03-2012، 8:44
قرار مرگبار مزاحم با زن جوان متاهل
دو مرد و يك زن كه متهم هستند با كشاندن جوان به خانهشان او را به قتل رسانده و جسدش را به آتش كشيدهاند در انتظار حكم دادگاه به سر ميبرند.
به گزارش «شرق»، مردي جوان، مهر سال گذشته به پليس آگاهي شيراز مراجعه كرد و گفت برادرش به نام فرهاد گم شده است. او گفت: «فرهاد كه در زمينه خريد و فروش پوشاك و لوازم خانه كار ميكند، سه روز قبل به قصد رفتن به خانه يكي از بدهكارانش از منزل خارج شد. او قبل از رفتن به من گفت احتمال ميدهد مرد بدهكار براي وي نقشهاي كشيده باشد. به همين خاطر از من خواست اگر بعد از سه روز برنگشت پليس را باخبر كنم و حالا آن مهلت تمام شده است.»
ماموران بعد از تشكيل پرونده، تحقيقاتي را در اين زمينه آغاز كردند اما ردپايي از فرهاد به دست نيامد تا اينكه چند روز بعد يكي از كارگران شهرداري كه مشغول نظافت خيابان بود، چشمش به پتويي افتاد كه به طرز مشكوكي كنار خيابان رها شده بود. او بعد از كنار زدن پتو جنازه سوختهاي را مشاهده كرد و بلافاصله پليس را از ماجرا مطلع كرد. دقايقي بعد تيمي از كارآگاهان جنايي خود را به محل اعلام شده، رساندند و به بررسي جنازه پرداختند. صورت مقتول كاملا سوخته و از بين رفته بود و هيچ مدرك شناسايي همراه نداشت. از طرفي معلوم بود جنايت در مكان ديگري انجام و سپس جسد به آن خيابان منتقل شده است.
برادر فرهاد بعد از انتقال جسد مجهولالهويه به پزشكيقانوني، به آنجا رفت و با ديدن جنازه تاييد كرد؛ اين مقتول فرهاد است. به اين ترتيب سرنوشت مرد مفقودي فاش شد و كارآگاهان تلاش خود را براي شناسايي قاتل يا قاتلان او آغاز كردند. آنها با بررسي فهرست مكالمات تلفني مقتول فهميدند فرهاد با زن جواني به نام نسرين رابطه داشت. با افشاي اين موضوع نسرين بازداشت شد و تحت بازجويي قرار گرفت. او با ابراز بياطلاعي از قتل فرهاد گفت: «شوهرم با اين مرد مراودات كاري داشت و به همين خاطر نيز من او را ميشناختم و ارتباط ديگري با هم نداشتیم و اصلا خبر نداشتم او كشته شده است.»
ادعاهاي اين زن برخلاف سرنخي بود كه كارآگاهان از طريق مخابرات به دست آورده بودند، به همين سبب بازجوييها از وي ادامه پيدا كرد تا اينكه بالاخره نسرين راز قتل فرهاد را فاش و شوهر و برادرش را به عنوان عاملان جنايت معرفي كرد. او گفت: «شوهرم مراد از مدتها قبل فكر ميكرد من و فرهاد با هم رابطه داريم، به همين خاطر هرازگاهي با من دعوا ميكرد تا اينكه بالاخره به او گفتم فرهاد برايم مزاحمت ايجاد ميكند، شنيدن اين حرف براي مراد خيليگران تمام شد و او برادرم را از موضوع مطلع كرد و دو نفري به اين نتيجه رسيدند كه بايد از فرهاد انتقام بگيرند.»
متهم در ادامه اعترافاتش گفت: «روز حادثه در حاليكه همه چيز براي اجراي نقشه مهيا بود و برادرم هم در خانه ما به سر ميبرد به خواسته شوهرم با فرهاد تماس گرفتم و با او در خانه قرار گذاشتم. وقتي آن مرد وارد منزل ما شد، مراد و برادرم به طرفش حمله كردند و دست و پايش را بستند. آنها بعد از خفه كردن فرهاد جنازه را به آتش كشيدند و در يك پتو پيچيدند و از خانه بيرون بردند.»
كارآگاهان بعد از شنيدن اعترافات، دو مرد متهم به قتل را بازداشت كردند. آنها در بازجوييها جرمشان را گردن گرفتند و با تكرار گفتههاي نسرين انگيزهشان را از جنايت، مزاحمتهاي مقتول و مسايل ناموسي عنوان كردند. متهمان در ادامه تحقيقات به بازسازي صحنه جنايت پرداختند و بعد از اتمام تحقيقات مقدماتي، پرونده در اختيار قضات شعبه پنجم دادگاه كيفري استان فارس قرار گرفت.
در جلسه محاكمه اين متهمان كه چند روز قبل برگزار شد، نماينده دادستان، مراد و برادرزنش را به مشاركت در قتل و نسرين را به معاونت در اين جرم متهم كرد و خواستار مجازات آنها شد. اولياي دم فرهاد نيز گفتند خواستهشان قصاص عاملان قتل است. در ادامه متهمان ماجرايي را كه پيش از اين تعريف كرده بودند بار ديگر تكرار كردند و هيات قضات براي صدور راي وارد شور شدند.
دو مرد و يك زن كه متهم هستند با كشاندن جوان به خانهشان او را به قتل رسانده و جسدش را به آتش كشيدهاند در انتظار حكم دادگاه به سر ميبرند.
به گزارش «شرق»، مردي جوان، مهر سال گذشته به پليس آگاهي شيراز مراجعه كرد و گفت برادرش به نام فرهاد گم شده است. او گفت: «فرهاد كه در زمينه خريد و فروش پوشاك و لوازم خانه كار ميكند، سه روز قبل به قصد رفتن به خانه يكي از بدهكارانش از منزل خارج شد. او قبل از رفتن به من گفت احتمال ميدهد مرد بدهكار براي وي نقشهاي كشيده باشد. به همين خاطر از من خواست اگر بعد از سه روز برنگشت پليس را باخبر كنم و حالا آن مهلت تمام شده است.»
ماموران بعد از تشكيل پرونده، تحقيقاتي را در اين زمينه آغاز كردند اما ردپايي از فرهاد به دست نيامد تا اينكه چند روز بعد يكي از كارگران شهرداري كه مشغول نظافت خيابان بود، چشمش به پتويي افتاد كه به طرز مشكوكي كنار خيابان رها شده بود. او بعد از كنار زدن پتو جنازه سوختهاي را مشاهده كرد و بلافاصله پليس را از ماجرا مطلع كرد. دقايقي بعد تيمي از كارآگاهان جنايي خود را به محل اعلام شده، رساندند و به بررسي جنازه پرداختند. صورت مقتول كاملا سوخته و از بين رفته بود و هيچ مدرك شناسايي همراه نداشت. از طرفي معلوم بود جنايت در مكان ديگري انجام و سپس جسد به آن خيابان منتقل شده است.
برادر فرهاد بعد از انتقال جسد مجهولالهويه به پزشكيقانوني، به آنجا رفت و با ديدن جنازه تاييد كرد؛ اين مقتول فرهاد است. به اين ترتيب سرنوشت مرد مفقودي فاش شد و كارآگاهان تلاش خود را براي شناسايي قاتل يا قاتلان او آغاز كردند. آنها با بررسي فهرست مكالمات تلفني مقتول فهميدند فرهاد با زن جواني به نام نسرين رابطه داشت. با افشاي اين موضوع نسرين بازداشت شد و تحت بازجويي قرار گرفت. او با ابراز بياطلاعي از قتل فرهاد گفت: «شوهرم با اين مرد مراودات كاري داشت و به همين خاطر نيز من او را ميشناختم و ارتباط ديگري با هم نداشتیم و اصلا خبر نداشتم او كشته شده است.»
ادعاهاي اين زن برخلاف سرنخي بود كه كارآگاهان از طريق مخابرات به دست آورده بودند، به همين سبب بازجوييها از وي ادامه پيدا كرد تا اينكه بالاخره نسرين راز قتل فرهاد را فاش و شوهر و برادرش را به عنوان عاملان جنايت معرفي كرد. او گفت: «شوهرم مراد از مدتها قبل فكر ميكرد من و فرهاد با هم رابطه داريم، به همين خاطر هرازگاهي با من دعوا ميكرد تا اينكه بالاخره به او گفتم فرهاد برايم مزاحمت ايجاد ميكند، شنيدن اين حرف براي مراد خيليگران تمام شد و او برادرم را از موضوع مطلع كرد و دو نفري به اين نتيجه رسيدند كه بايد از فرهاد انتقام بگيرند.»
متهم در ادامه اعترافاتش گفت: «روز حادثه در حاليكه همه چيز براي اجراي نقشه مهيا بود و برادرم هم در خانه ما به سر ميبرد به خواسته شوهرم با فرهاد تماس گرفتم و با او در خانه قرار گذاشتم. وقتي آن مرد وارد منزل ما شد، مراد و برادرم به طرفش حمله كردند و دست و پايش را بستند. آنها بعد از خفه كردن فرهاد جنازه را به آتش كشيدند و در يك پتو پيچيدند و از خانه بيرون بردند.»
كارآگاهان بعد از شنيدن اعترافات، دو مرد متهم به قتل را بازداشت كردند. آنها در بازجوييها جرمشان را گردن گرفتند و با تكرار گفتههاي نسرين انگيزهشان را از جنايت، مزاحمتهاي مقتول و مسايل ناموسي عنوان كردند. متهمان در ادامه تحقيقات به بازسازي صحنه جنايت پرداختند و بعد از اتمام تحقيقات مقدماتي، پرونده در اختيار قضات شعبه پنجم دادگاه كيفري استان فارس قرار گرفت.
در جلسه محاكمه اين متهمان كه چند روز قبل برگزار شد، نماينده دادستان، مراد و برادرزنش را به مشاركت در قتل و نسرين را به معاونت در اين جرم متهم كرد و خواستار مجازات آنها شد. اولياي دم فرهاد نيز گفتند خواستهشان قصاص عاملان قتل است. در ادامه متهمان ماجرايي را كه پيش از اين تعريف كرده بودند بار ديگر تكرار كردند و هيات قضات براي صدور راي وارد شور شدند.