امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

هفت بار توطئه و تلاش برای سرنگونی تزار

#1
هفت بار توطئه و تلاش برای سرنگونی تزار 1

تزار آلکساندر دوم در سال 1867 میلادی سفری به پاریس داشت و در پارک "تویل ری" در حال گشت و گذار بود که اتفاق جالبی افتاد. یک زن کولی به نزدیک وی آمد و به او پیشنهاد داد تا فالش را بگیرد. زن آینه بین و فالگیر کولی به تزار گفت: "بگذار فال تو را بگیرم، سرورم". تزار تا تعجب به زن فالگیر نگاهی کرد و اجازه داد تا سرنوشت زندگی اش را پیشگویی کند. فالگیر مدت زیادی و به دقت خطوط کف دست آلکساندر را مطالعه کرد. زن کولی در پایان به تزار گفت:
"6 بار قصد جان تو را خواهند کرد ولی تو زنده خواهی ماند، ولی در هفتین توطئه جان خود را از دست خواهی داد"
موی بر اندام آلکساندر دوم سیخ شد. وی در همین لحظه بود که به یاد آورد در سال گذشته در شهر سن پترزبورگ، یکی از انقلابیون تروریست به سمت وی شلیک نمود. در آن لحظه، کشاورزی که در نزدیکی تزار قرار داشت با ضربه ی مشتی که به تروریست وارد کرد باعث شد که تیر از نزدیکی وی عبور کند.
مدتی گشت و معلوم نبود که آیا آلکساندر هنوز صحبت های زن فالگیر را به یاد داشت یا خیر. در هر صورت دیری نپایید که حرف های زن کولی دوباره در ذهن تزار در جریان افتاد. در روز 6 جولای، وی به همراه چندتن از سربازان خود، آزادانه در شهر و در میان شهروندان مشتاق حرکت می کردند که ناگهان صدای شلیک گلوله شنیده شد. این گلوله نیز به طرز معجزه آسایی از نزدیکی تزار عبور کرده به اسب او اصابت کرد. فرد تروریست به سرعت بازداشت شد و سپس معلوم شد که او فردی از تبار لهستان بوده است که قصد انتقام از تزار به خاطر سرکوب شورش های مردم لهستان را داشته است. لهستان در آن زمان جزوی از قلمروی امپراتوری روسیه به شمار می آمد.
پس از این که تزار توانست در 2 توطئه جان سالم به در ببرد، به گفته های آن زن فالگیر ایمان آورد. در هر صورت تزار با طرز فکر لیبرال و روشنفکرانه، در شهر و در میان مردم حضور می یافت و با آنها به صحبت و گفتگو می پرداخت. ولی دیگر سربازان تزار در حالت آماده باش قرار داشتند و اگر پیش از این مردم می توانست در خیابان دست تزار را بفشارند، از آن به بعد دیگر کسی اجازه ی نزدیک شدن به وی را نیز نداشت. گروهی تروریستی با نام "موج مردمی" در قبال این عمل تزار، اقدام به کشتار وسیعی از نمایندگان و اشخاص دولتی و دربار نمود. آنها تعداد زیادی از افسران پلیس و استانداران را در روسیه بقتل رساندند. ولی هدف اصلی آنها ترور آلکساندر دوم بود.
در روز 4 آوریل 1879 میلادی توطئه ی دیگر بر علیه تزار بوقوع پیوست. شخصی در پارک سلطنی به تزار حمله کرده و پیش از دستگیری، توانست 5 گلوله به سمت تزار آلکساندر شلیک نماید. این بار هم تزار به طرز عجیبی جان سالم به در برد. شخص تروریست مدتی بعد به مجازات مرگ محکوم شد.
تروریست ها پس از 3 بار توطئه ی بی فرجام تصمیم گرفتند تا تاکتیک عملیات تروریستی خود را تغییر دهند و به جای اسلحه از بمب ها و مین های انفجاری استفاده کنند. بدین ترتیب برنامه ریزی هایی برای منفجر کردن قطار سلطنتی انجام شد. تروریست ها می دانستند که تزار همواره با 2 قطار سفر می کند. در قطار اول بار و وسایل تزار قرار دارد و در قطار دوم وی و همرانش قرار خواهند داشت. ولی سرنوشت این بار هم به یاری تزار آمد. در راه، قطار باری دچار نقص فنی شد و قطار سلطنتی اجبارا جلوتر از قطار باری حرکت کرد. تروریست ها که از این اتفاق خبری نداشتند، قطار اول را رها کرده و قطار دوم را منفجر کردند.
پس از این حادثه، تزار در اوج خشم و غمگینی گفت:
"آنها از جان من چه می خواهند؟ چرا همچون حیوان وحشی به دنبال من هستند؟ من که تمام عمرم در تلاش بودم تا بهترین زندگی را برای شهروندانم درست کنم."
در همین زمان بود که تروریست های بی وجدان در حال برنامه ریزی نقشه ای جدید برای منفجر کردن آلکساندر، کاخ او و خاندان وی بودند. گروهک تروریستی "موج آزادی" توانست در کارمندان دربار نفوذ کرده و مهره ی خودی را در آنجا بگذارد. این شخص هر روز تعدادی دینامیت و مواد منفجره را در انبار تجهیزات ساختمانی در زیر کاخ جاسازی می کرد. در بعد از ظهر روز 18 فوریه ی 1880، جشن بزرگی به افتخار بازگشت شاهزاده "هسنسکی" به سن پترزبورگ برنامه ریزی شد. تروریست ها زمان انفجار بمب و دینامیت ها را بر روی ساعت 6 عصر تنظیم کرده بودند. ولی دوباره اتفاقی غیرقابل پیش بینی افتاد. قطار شاهزاده حدود نیم ساعت با تاخیر رسید و زمان شام نیز تغییر یافت. در ساعت 6، انفجار مهیبی که در کاخ رخ داد که جان 10 سرباز دربار را گرفت و 80 نفر را نیز زخمی کرد. ولی آلکساندر بار دیکر در صحت و سلامت کامل به سر برد. به نظر می رسید که انگار یک نیروی ماوای طبیعی از جان تزار محافظت می کند.
دولت به زودی موفق به یافتن سرنخی از رئیس گروهک "موج آزادی" شد ولی انگار ترورسیت های آزادی خواه تصمیم نداشتند که عملیات های خود را برای ترور تزار متوقف کنند.
در روز 1 مارس 1881 میلادی، تزار آکلساندر دوم در کالسکه ای به همراه تعدا کمی محافظ قزاق به کانال رودخانه ای کاترین در سن پترزبورگ سفر کرد. در طول سفر ناگهان یکی از رهگذران بسته ای را به درون کالسکه ی تزار پرتاب کرد و گریخت. لحظه ای بعد انفجار مهیبی در کالسکه رخ داد. پس از این که دود حاصل از انفجار تمام شد، تعدادی کشته و زخمی بر روی کف خیابان دیده شد ولی آلکساندر توانست بار دیگر به طرز معجزه آسایی زنده بماند. در همین لحظه تزار به جای آنکه از آنجا بگریزد، به سمت زخمی شدگان شتافت. کسی نمی داند که او در آن لحظه به چه موضوعی فکر می کرد. به پیشگویی های آن زن آینه بین؟ به این اکنون 6 بار جان سالم به در برده است و در هفتمین توطئه جان خود را از دست خواهد داد؟ این سوالاتی است که برای همیشه بدون جواب باقی خواهند ماند. پی از مدتی، شخص دیگری به سمت تزار دوید و در همین لحظه بود که صدای دومین انفجار نیز به گوش رسید. پیش بینی درست از آب درآمد و هفتمین توطئه توانست جان تزار آلکساندر دوم را بگیرد. تزار در همان روز در کاخ سلطنتی خود، چشم از جهان فرو بست. گروهک "موج آزادی" نابود شد و تمامی رهبران آن به مجازات اعدام محکوم شدند. تروریست ها نتوانستند رژیم امپراتوری تزاری را تغییر دهند و پس از آلکساندر دوم، جانشین وی یعنی آلکساندر سوم به تخت و تاج رسید. سیاست او که به سیاست "دستان آهنی" معروف است، به گونه ای بود که هرگونه نفاق و توطئه را در جا ریشه کن می کرد.
پاسخ
 سپاس شده توسط PROOSHAT ، Aiden Pearce ، FARID.SHOMPET
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
Lightbulb قتل نيكلاي دوم ، آخرين تزار روسيه

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان