امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

سرنوشت تلخ ایوان مخوف

#1
سرنوشت تلخ ایوان مخوف 1

تاریخ هر تمدنی با رمز و رازهای بسیاری همراه است و روسیه نیز از این قاعده مستثنا نیست. تاریخ روسیه را می توان به یک پازل بزرگ شباهت داد. بخشی از آن با اسناد معتبر تعریف شده است و بخش دیگر با حدس و گمان پر شده است. در نهایت این حدس و گمانها نیز در خود اسراری را پنهان ساخته اند. این اسرار اغلب توسط کاوشگران تاریخ نقل شده اند. در برخی موارد، بعضی از حادثه ها به گونه های مختلف روایت می شوند که اغلب موجب سردرگمی شنوندگان و نسل های پس از آن می شود. ما در تلاش خواهیم بود تا به درست ترین نحو ممکن درباره ی اسرار و حوادث مرموز و غیر قابل توضیح تاریخ روسیه نتیجه گیری کنیم

تزار ایوان چهارم که حاکمیت امپراتوری روسیه را در قرن 16 میلادی بر عهده داشته است، به عنوان تزار مخوف روسیه شناخته می شود. اولین حاکمان روسیه تا پیش از سلطنت ایون گروزنی (ایوان مخوف) خود را امپراتور قلمداد می کردند. تزار ایوان مخوف از یک طرف موفق شد با مجبور ساختن دولت های همسایه به پیروی از منافع روسیه، کشورگشایی نماید و از طرف دیگر اخلاق غیر قابل پیش بینی وی علی الخصوص در دوران کهولت سن، همواره دربار را در استرس و فشار قرار می داد. در دوران حکومت وی سرهای بسیاری از بدن جدا شده و مجازات های مخوفی صورت گرفت که خوانندگان امروزی را به وحشت می اندازد. بعدها بسیاری از مورخان و تاریخ دانان حساب کردند که افرادی که در طول دوران حکومت 40 ساله ی ایوان مخوف کشته شدند، از تعداد کشته شدگان در "کشتار سن بارتملی"فرانسه در یک شب کمتر بوده است. شب کشتار سن بارتمی در فرانسه در سال 1572 و همزمان با دوران حاکمیت ایوان مخوف در مسکو رخ داده بود. حاکم فرانسه در یک شب دستور کشتار نزدیک به 30 هزار نفر از شهروندانش را صادر کرد ولی هیچکس لقب مخوف به او نداد. از موضوع سن بارتمی خواهیم گذشت چراکه صحبت ما درباره ی شخص دیگری است.

ایوان چهارم در 8 سالگی پدر و مادر خود را از دست داد و بدین ترتیب یتیم شد. نجیب زادگان در آن زمان با اسم وی، کنترل اوضاع کشور را بر عهده داشتند. کسی از کودکی به وی محبت مادرانه نورزید. گفته می شود که کمبود محبت، تحقیر و ترس تزار در دوران کودکی، عامل اصلی شکل گیری شخصیت ظالمانه و خشمگین او در دوران حکومت بوده است.

تزار ایوان چهارم در سال 1547 میلادی در سن 16 سالگی به سلطنت رسید. در ماه فوریه همان سال نیز با دختر آرام، ملایم و فروتنی با نام آناستاسیا ازدواج کرد. تزار جوان در آغاز دوران حکومت خود همه چیز را به شکل توطئه بر علیه خویش می دید. امروز دیگر قضاوت درباره ی صحت و درستی افکار وی امکان پذیر نمی باشد و نمی توان گفت که آیا توطئه ای وجود داشته است یا خیر؟ با این تفاسیر تمامی کسانی که به نظر تزار بوی خیانت می دادند، مجازات و کشته می شدند. اخلاق خشن و بی رحمانه ی تزار جوان، همسر وی ملکه آناستاسیا را به وحشت انداخته بود. ملکه سعی می کرد با توجه خود و عشق ورزی به تزار، قلب و افکار تزار را نرم و آرام سازد. یکی از عواملی که توانست ملکه را به هدفش یعنی مهربانی قلب تزار برساند، آتش سوزی مسکو بود که نیمی از این شهر به یکباره به خاکستر تبدیل شد. پس از این بلای خانمان سوز، قلب تزار با دیدن مردم رنج کشیده و وحشت زده ی مسکو به رحم آمده و گویی نرم شده بود. روسیه در طول 13 سال پس از آتش سوزی، پیشرفت خوبی حاصل کرد و در همین سال بود که ملکه آناستاسیا به طور ناگهانی چشم از جهان فروبست.

چه چیزی باعت شد ملکه آناساسیا این دنیا را ترک کند؟ مرگ بر اثر بیماری یا توطئه و کینه توزی در پشت پرده؟ جواب این سوال را کسی نمی داند.

آن چیز که مشخص است این است که پس از این واقعه تاسف بار، تزار دلسوزی و مهربانی خود را از دست داد. مجازات ها از سر گرفته شدند. از آن زمان به بعد دیگر کسی نتوانست جلوی سنگدلی و خشم ایوان مخوف را بگیرد. زندگی خشن و بی رحمانه ی تزار از سر گرفته شد. پس از ملکه آناستاسیا او 6 بار دیگر ازدواج رسمی کرد و همچنین با زنان بسیاری رابطه ی غیر رسمی داشت. ولی هیچکس نتوانست جایگزین عشق اول و آخر ایوان شود.

سرنوشت تلخ تزار ایوان گریبانگیر همسران وی نیز شده بود. ملکه مارینا همسر دوم تزار نیز به طرز اسرارآمیزی از دنیا رفت. همسر سوم ایوان ملکه مارفا تنها 15 روز پس از ازدواج با او زنده ماند. دو همسر بعدی وی که هر دو آنیا نام داشتند به دستور تزار کچل شده و به راهبه خانه فرستاده شدند. همسر بعدی وی ملکه ماریا که از خاندان قدیمی <دولگاروکیخ> بود نیز پس از گذشت یک روز از مراسم عقد، به دستور ایوان در آب خفه شد. تزار ایوان مخوف دلیل این دستور را باکره نبودن ماریا اعلام کرد. آخرین همسر ایوان که او نیز همچون 2 همسر پیشین ماریا نام داشت، برای وی فرزند پسری با نام دیمیتری به دنیا آورد. اما پس از گذشت مدت کوتاهی، علاقه ی تزار به او نیز از دست رفت و آنها را به شهر اوگلیچ فرستاد.

فرزندان ایوان مخوف نیز سرنوشت فلاکت بار و تلخی داشتند. سه فرزند دختر از همسر اول وی یعنی ملکه آناستاسیا، در دوران نوزادی مردند. فرزند پسر وی نیز در دوران خردسالی ناگهان از دست دایه اش به داخل آب افتاد و خفه شد. پسر محبوب و جانشین ایوان گروزنی در سن 27 سالگی در پی بحث و جدال با او در اوج خشم و نفرت توسط خود تزار کشته شد. ایوان با عصای پادشاهی ضربه محکی بر شقیقه ی فرزندش زد و او بلافصه جان به جان آفرین تسلیم کرد.

اعمال خشمگینانه ی تزار ایوان مخوف، وی را در طول زندگی اش در امان نگذاشت. شاهزاده دیمیتری فرزند آخرین همسر ایوان، پس از مرگ تزار به طرز اسرارآمیزی درگذشت. از تمامی فرزندان و شاهزادگان تنها فرزند بیمار و رنجور ایوان یعنی شاهزاده فیودر توانست زنده بماند. و بدین ترتیب، سرنوشت، او را در سال 1584 میلادی جانشین پدرش ساخت. شاهزاده فیودر هیچ فرزندی نداشت و بدین ترتیب پس از وی، حاکمیت امپراتوری روسیه به دست خاندان اسطوره ای روریک ها افتاد.

پس از این واقعه روسیه نزدیک به 15 سال در آشفتگی، جنگ و فلاکت بسر برد. در تاریخ روسیه از این 15 سال با نام "سالهای آشفتگی" یاد می شود.

آیا می شود رخدادهای تلخ روسیه را تقاص اعمال و اشتباهات ایوان مخوف نام نهاد؟
مورخان و تاریخ دانان در جواب به این سوال نظرات مختلفی دارند. آن چیز که از زندگی ایوان گروزنی می توان متوجه شد این است که وی بیشتر زندگی و عمر خود را در غم از دست رفتن نزدیکان خود سپری نموده است. نظریه ای در این باره می گوید که سرنوشت، اعمال مستبدانه و ظالمانه ی وی را به خانواده ی او بازگشت داده است.
پاسخ
 سپاس شده توسط FARID.SHOMPET ، Łost Đλtλ ، diablo9049 ، Mr.Unnamed
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  سرنوشت منفورترین ملکۀ تاریخ

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان