جنگ داخلی روسیه

[☭Nicola☭]

پس از وقوع انقلاب اکتبر در روسیه وروی کار آمدن کمویستها درسال1917وماه دسامبر عده ای

از وطن پرستان ومذهبی ها ومردمی که تزار را دوست داشته بودند یا باحاکمیت بلشویک ها

به هر نحوی مخالف بودند در مولداوی جمع شدند(زیر همین پرچم امروزی)و افرادی مثل ژنرال

کورنیلف ژنرال الکسیف وآنتون دنیکین وفرماندهان دیگر ارتش سابق امپراتوری جمع شدند

وجنبش ضد کمونیستی بوجود آوردند که اولین آنها ومعروف ترین آنها ارتش داوطلب به

فرماندهی ژنرال کورنیلف بود او همچنین شیرازه ی ارتش ضد کمونیست را سازماندهی کرد

وبرای این ارتش درجه جدید لباس جدید نشان جدید(جمجمه ودواستخوان) وپرچم(پرچم امروز

روسیه)راطراحی کرد وآنرا ارتش سفید نامید اوکه قصد داشت حکومتی دیکتاتوری بیاورد که بر

پایه مذهب وارتش باشد با کودتای بلشویک ها وعدم حمایت کرنسکی رئیس دولت موقتی

روبرو شد وکودتایش خنثی شد اوهین انقلاب اکتبر در نوامبر 1917به اوکراین گریخت وتا

دسامبر آن سال مخفی بود.زیرا بلشویک ها در آغاز انقلاب بسیار آتشین بودند ومقابله علیه

آنان سخت بود با این حال ماه دسامبر هم برای فعالیت ارتش سفید زود بود اما کورنیلف

شجاع این کاررا انجام داد

ژنرال کورنیلف
او وارد شدن به ارتشش ومبارزه ضد کمونیست را داوطلبیی گذاشت مثل اسمش وبا این

وجود مردم تمایل بیش تری نسبت به ارتش سفید کورنیلف داشتند وهنوز مذهب خودرا

دوست داشتند(کمونیست ها ضد مذهب بودند)وارت سفید کورنیلف با وجود اعلامیه های

بسیار کمش وتبلیغ کمش بین مردم محبوبیت زیادی یافت وعده ای به این ارتش ملحق شدند

اما مردم روسیه غالبا از جنگ خسته شده بودن وآثار جنگ از بین نرفته بود وبه تازگی انقلاب

شده بود ورمق را از مردم گرفته بود.کورنیلف ارتش را درکریسمس1918به حرکت در آورد که

زمستان بود ومی دانیم زمستان وکریسمس در روسیه چگونه است گاها دما تا منفی

50درجه هم می رسید.واین حرکت به رژه یخ یاice marchمعروف است وطی آن مقدمات

تسخیر برای ارتش سفید آغاز شد وسرزمین های انقلابی پی در پی زیر چکمه ارتش سفید

سقوط می کردن این درحالی بود که لنین ورفقایش از پیروزی نوامبر سرمست بودند وبا

رسیدن اخبار تاسسیس ارتش سفید وسقوط مناطق اوکراین وحومه گرجستان لنین به

حالت ترس افتاد واینکه تزار را به اکاتینبورگ فرستاد تا او را آزااد نکنند زیرا ارتش سفید دیگری

به فرماندهی دریاسالار الکساندر کولچاک

تاسیس شده بود وکولچاک قصد داشت تزار را آزاد کند وبا نام او به جنگ ادامه دهد وبلشویک

ها را براندازد وارتش او به سفیدهای سیبری معروف شد وارتش کورنیلف به سفید های

جنوبی شهرت یافت کشور های ایالات متحده و امپراتوری آلمان و انگلیس و فرانسه و

امپراتوری اتریش مجارستان و شاهنشاهی ایران و مغولستان وچین وژاپن از ارتش های

سفید حمایت خودرا اعلام کردند زیرا آنان از گسترش کمونیسم احساس خطر می کردن

وامریکابه کمک سفیدها وضد بلشویک ها هشت هزار نیرو ژاپن 72 هزار نیرو اعزام

کردند.وبدین ترتیب روسیه به دوجناح کلی سفید وسرخ تفسیم شد وجنگ داخلی آغاز شد

جنگی که شهر علیه شهر وملت علیه ملت بود.لنین برای مقابله با آنان با آلمان صلح کرد

ومزایا ومناطق وسیعی از کشور را به آلمان واگذار کرد که در نتیجه ویلهلم دوم تا مدتی بسیار

کوتاه ازارتش سفید حمایت نکرد.لنین لئون تروتسکی را به فرماندهی رتش سرخ در جنگ

داخلی انتخاب کرد واو با تمام قدرت کمونیست ها را سازماندهی کرد.کورنیلف در ژانویه

وفوریه 1918پیروزی های بسیاری بدست آورد وهیچ ارتش کمونیستی حریف او نشد گفته

میشود که در یکی از تصرفات دهکده ای که کمونیست بود تصرف شد وژنرال به کلیسایی رفت

ووقتی دید کسی تا شب به کلیسا نیامد به خاطر بی دینی مردم دهکده خشمگین شد

ودستور داد100نفر از اهالی شهر را شانسی بریزند تو خونه شان وبکشند تا به صد نفر

برسد اوروحیه خشن مستبد ودیکتاتوری داشت.درمارس 1918ارتش تروتسکی به کورنیلف

برخورد وتروتسکی با استراتژی های بهتر شکست های سختی بر کورنیلف وارد کرد

وکورنیلف تقریبا هیچ جا حریف تروتسکی نشد لازم به ذکر است استالین همراه او بود واگر

اختلاف نظر آنها نبود ارتش سفید همون ابتدا نابود می شد وجنگ داخلی عملا تا1923 طول نمی کشید

تروتسکی در حال فرماندهی ارتش وارائه استراتژی های نظامی

کورنیلف دریافت نمی تواند مقاومت کند ودر ماه آوریل با ارتشش به شهر مهم اکاترینودار

هجوم برد وموفق شد این شهر را تصرف کند اما همان روز(13 آوریل)درحالی که کورنیلف در

دهکده ای در اطراف اکاترینودار در کلبه مزرعه ای بود توپخانه ی بلشویک ها شلیکی کرد

وشلیک به کلبه برخورد وکورنیلف کشته شدبا مرگ او لنین گفت جنگ داخلی پایان یافته

جسد ژنرال
اما بعد مرگ او ژنرال الکسف که بیمار بود رهبری را برعهده گرفت واکاترینودار حفظ

شدوسربازهای سفید برای گسترش قلمرو به آزوف وگرجستان عازم شدند وسرزمین هایی را برای ارتش سفید گرفتند

ژنرال میخائیل الکسیف
اما الکسیف بر اثر سکته قلبی زود مردو اکاترینودار که تحت محاصره بود تصرف شد وکمونیست

ها جسد ژنرال کورنیلف را بیرون کشیده آنرا خرد کردند آتش زدند ودرون تیزاب ریختند وفقط

یک جمجمه بعدها از جسد او کشف شد.جسد الکسیف با کمک سربازان وخانواده اش

ورئیس جدید ارتش سفید آنتون دنیکین به بالکان ویکی از کشور های ارتدکس انتقال داده شد

دنیکین رئیس ارتش سفید از1918تا1923
دنیکین که فردی بسیار باهوش بود سریعا ارتش سفید را در حوزه سرزمین های شمالی

قفقاز پخش کرد ودر این زمان ژنرال های زیادی به ارتش سفید پیوستند.دنیکین آرزوی لنین

مبنی بر پایان جنگ داخلی را خراب کرد و چند هجوم به مناطق کمونیستی آورد طوری که

لنین در 1919گفت:همگی بیرون بروید(ازمسکو)ولاشه ی دنیکین رو برای من بیاورید.لازم به

ذکر است در جولای 1918ارتش کولچاک(سفید های سیبری)به اکاترینبورگ محل حبس تزار

مخلوع نزدیک شدند وبلشویک ها از ترس آرادی او نیکلای دوم وخانواده اش ا به قتل رساندند

وجسد هارا در تیزاب ریختندودرچاهی باقی را خالی کردند کشتارهای دیگر مانند شهر

اورسک انجام شد که10شاهزاده وشاهزاده خانم روسی از جمله برادر تزار(میخائیل)که باقی

اکثرا کودک بودند زنده زنده درون چاه انداخته ورویشان نارنجک انداختند بعدها که کولچاک به

آنجا رسید جسد یکی از کودکان را پیدا کرد که مادرش دستمال به زخم سرش بسته بود

ونشان می داد که کودک مدتی زنده بوده.کولچلک نیز دوهفته بعد قتل تزار به اکاترینبورگ رسید اما دیگر دیر شده بود وتزار وخانواده اش کشته شده بودند.

این فعالیت های کمونیست هارا پلیس مخفی لنین یعنی چکا انجام می داد که بوسیله ترور

سرخ انجام می شد وپلیسی چند هزار نفری بود چکا رهبران ارتش سفید وده ها هزار مردم

روسیه را به همان شیوه های فجیع به قتل رساند وهدف آن نابودی ضد انقلاب بود.درمقابل

دنیکین ترور سفید را ترتیب داد اما ترور سفید فقط چند صد نفر از کمونیست ها را ازبین برد.

در همان سال 1918استالین با ارتشی وسیع به سرزمین های دنیکین حمله کرد وشکافی

بین قلمروی پیوسته سفیدها ایجاد کرد وشهر های آنان را محاصره کرد.اما با مقاومت های

شدید سفید ها مجبور به عقب نشینی شد اما حمله او باعث شد دیگر قلمرو سفید های

جنوبی گسترش پیدا نکند ضمن آنکه یاکوف سوردلوف اکاترینبورگ وچند شهر حومه را از

سفید های سیبری پس گرفت این شکست های سفید ها باوجود حمایت نظامی امریکا

وژاپن اتفاق افتاد ودر مقابل کمونیست ها تنها بودند وحامی نداشتند وتجهیزاتشان فرسوده

بود.با نابودی امپراتوری آلمان واستقلال فنلاند ولهستان واوکراین و استونی ولتونی وآذربایجان

و گرجستان وارمنستان.عده ای ازمردم آن نواحی به ارتش سفید پیوستند به علاوه

اشخاصی مثل آتاتورک به کمک ارتش سفید از ترکیه آمدند.اما مردم باکو غالبا کمونیست

شده بودند وهزاران کمونیست از این شهر اعزام وضد سفید ها می جنگیدند.در لتونی نیز

جنبش های ضد کمونیستی بود.اما در لهستان جنگ داخلی لهستان ایجاد شد وطی آن

لهستانی ها وژنرال هایشان کمونیستها ومردم کمونیست را سرکوب کردند ولهستان با

حکومت ملی وکاتولیکی باقی ماند.درفنلاند هم مشابه وضعیت لهستان شد وکمونیستها

سرکوب شدند.وفنلاند با پرچم امروز تاسیس شد.(لهستان هم همین پرچم امروزی را برای

خود قرارداد).ملی گراهای آذربایجان واستونی و ارمنستان هم پرچم های امروزی را داشتند.با

گسترش کمونیست باکو وتصرف آذربایجان وقفقاز درپی اش ارمنستان وگرجستان به تصرف

کمونیسیت ها در آمدن ودلیل آن ملحق شدن عده ای از مردم آن نواحی به کمونیست واعزام

نیروهای زیاد کمونیست از باکوو بود(درضمن میرزا کوچک خان همراه کمونیست ها بود وضد

سفید ها می جنگید وبا تصرف رشت تلگرام تبریک برای لنین فرستاد اما عامل انگلیسی ها

رضا خان میرزا راشکست داد وسرش رابرید ولنین که می دید تاکید انگلیس روی ایران زیاد

است وحاظر به کنار آمدن با کمونیست ها نیست عدم حمایت خودرا از کمونیستهای ایران

اعلام کرد زیرا با وجود جنگ داخلی حوصله وقدرت فشار های مستقیم انگلیس را نداشت

ومی دانست به هرشکل ازانگلیسی ها در مساله ایران شکست می خورد.در اوکراین حکومت ملی به رهبری سیمون پیتلورا

آغاز شد واو پرچمی که امروز اوکراین دارد را بنیان گذاشت وکیف را پایتخت نمود .او فردی

بسیار مردم دوست ومیهن دوست بود وکودکان را بسیار دوست می داشت او کشورش را از

شرکت در جنگ داخلی خارج کرد وموضعی کاملا بی طرف گرفت او می خواست تحت

هرشرایطی کشورش در صلح باشد اما عده ای در مرکز اوکراین نهضت آنارشیستی بوجود آوردند که فرمانده آن نستور ماخنو

بود وبا کمونیست ها اتحاد کرد ضد اوکراین وسفید های دنیکین ودولت پیتلورا را ضعیف

کرد.آنارشیست ها معتقد بودند غلط بوده و پیمان صلح کمونیست ها با آلمان توسط

کمونیست های جوان صورت گرفته که حقیقت داشت اما آنها هدفشان ایجاد هرج ومرج در

دولت پیتلورا بود.که باحمایت لنین پیتلورا سقوط کرد اما به آنارشیست ها هم خیانت شد

وفروپاشیدند وماخنو گریخت.پیتلورا تا1926برای کشورش واستقلالش می جنگید وسرانجام کشته شد.اوقهرمانی ملی در اوکراین است ومردم زیادی به بازدید قبر او می روند.

کمونیستها با این پیروزی ها عرصه را بر دنیکین تنگ کردند وتا سال 1921شکست های

سختی را برسفید های جنوبی وارد کردند ولنین در1921پیروزی اش را جشن گرفت اما واقعا

جنگ داخلی ادامه داشت وکولچاک ودنیکین زنده بودند.درهمان سال قحطی شد وسیاست

های لنین غلط از آب در اومد.اما جنگ علیه سفیدها ادمه داشت وبسیاری از ژنرال های ارتش

سفید کشته شدند دنیکین که شکستش را قطعی می دید از طریق بندر وطی چند سفر

دریایی سرانجام به میشیگان امریکا گریخت ودر1947بر اثر پیری مرد.ارتش سفید جنوبی هم

رسما فروپاشبد.
سفید های کولچاک در1921جنگ های سختی با کمونیست ها داشتند که طی آن شکست

خوردند وفقط کولچاک از ژنرال ها باقی ماند واو وارتشش تا1923 درسیبری مقاومت کردند.اما

دیگر امیدی نبود وکمونیست ها ارت سفید سیبری را هم متلاشی کردند وکولچاک دستگیر

شد اوقبلا زن وبچه اش را به فرانسه فرستاده بود تا آسیب نبینند وهنگامی که خواستند اورا

اعدام کنند(با آتش)به مامور آنجا گفت که به زن وبچه اش تلگراف بزنند وبگوید که اورا ببخشند

و بدون ترس باشجاعت تمام تا مرگش وسوختگی کامل فریادی نزد ومثل یک دریا سالار

واقعی مرد.بامرگ او دیگر ژنرال مخالفی در روسیه نماند ولنین اتحاد جماهیر شوروی را در

1923تاسیس کرد.اما اینبار میهن دوستان وخداپرستان کشته شده بودن وروسیه بی روح وهیبت شده بود.

---

یاد کسانی که برای میهنشان وضد بیگانگان وظلم قیام کردند گرامی

[☭Nicola☭]

تازه خیلی از بخش های مهم جنگ داخلی روسیه رونگفتم!!