09-08-2013، 19:31
از هم پاشیده شدن صامت
خوب خیلیا میخان بدونن که چی شد گروه صامت از هم پاشید پس این توضیحات رو بخونید...
اون زمان سروش به عنوان رییس گروه خیلیارو دور هم جمع کرده بود و با مدیریت خوبش (بخوانید دیکتاتوری) گروه رو سر پا نگه داشته بود...اون زمان هم کاری که بعضی از بچه ها میکردن جذب مشتری بود که برا خودشون درآمد درست کنند...که مشکل اولیه بین سروش و قاف هم از همین جذب مشتری شروع شد که دیگه تو بحرش نمیرم...
اما از بین بچه های صامت یکی پیدا میشه که زیرآب بچه هارو جلوی سروش میزنه...یکی از اولین قربانی ها هم خود قاسم علی بود...بعد زیرآب رضا و بقیه بچه ها...اما در این بین چیزی که کاملا مشهود بود رقابت بین رضا و سروش در پس دوستیشون بود...که به خاطر این دوستی هردوشون عده ای از دوستاشون رو حذف کرده بودن...مثلا سروش با زدبازی کار بیرون نمیداد...اما خود سروش و خود رضا هم خیلی خوب میدونستن که جدایی سروش و رضا با هم بیشتر به ضرر رضا بود تا سروش...چرا؟؟ چون خیلیا سروش رو بالا آورنده رضا میدونستن...و سروش یه مهره قوی به نام مهدیار داشت که همه کاره صامت بود (البته هنوزم همه کار بچه های ملطفت هست)
همین طور هم شد...بعد جدایی از صامت رضا به شدت افت کرد چون اکیپ حرفه ای نداشت به همین خاطر افت خیلی بدی کرد...
بعد این زیرآب زنی ها توسط آقای x که اسمش رو صلاح نمیدونم بگم یه شب تو استدیو دعوا میشه و بچه ها شروع میکنند داد میزنن و با هم بحث میکنند و سروش هم که فرد بسیار بسیار با سیاستی هست میگه گروه دیگه کنسل میشه...و صامت از هم میپاشه و بچه ها برا خودشون کار میکنند...اما در این بین تو گروه دو دستگی ایجاد میشه...
مهدیار و سروش و دوستاش یه دسته میشن...رضا و ساتراپ و اشراق و بقیه هم یه دسته...البته اینجا فردی مثل بیداد هنوز معلوم نیست طرف کدوم طرفه...
اما چی باعث شد که سروش تصمیم بگیره گروه رو از هم بپاشونه؟؟
دلیلش فقط یه چیز بود...رفتن به خارج...
مهدیار همه کارارو ردیف کرده بود که از ایران بره و به دنبالش کارای سروش رو هم ردیف کرده بود (من نمیدونم از حمالی کردن به اینا چی نصیب مهدیار میشه) و سروش دنبال افرادی بود که باهاش برن خارج...به همین خاطر صامت رو پاشوند تا آدماشو بهتر انتخاب کنه...
اختلاف هیچکس و پیشرو
در این بین فقط باید خودشون شفاف سازی کنند اما من به قسمتی اشاره میکنم...
همون طور که گفتم سروش دنبال افرادی بود که باهاش برن خارج و باهاش بمونن تا بتونند پیشرفت کنند...
در این بین زمانی که سروش تو کنسرت مالزی بود در حقیقت داشت کارای رفتن با انگلیس رو ردیف میکرد و تور انجام وظیفه یه بهونه بود...از بین بچه ها مهدیار به فرانسه رفت و سروش به خاطر رفاقتش با مهرک به انگلیس رفت...جدا از اینکه بچه های زدبازی هم اونجا بودن...
اما رضا تو مالزی چیکار میکرد؟؟
رضا هم قرار بود جزو اکیپ سروش باشه برا رفتن به خارج که آقا سروش در این راه به رضا ک*ر میزنه...
بذارین بهتون یه چیزیو یادآوری کنم...پارسال وقتی که رضا میرفت به مالزی یه ویدیو از رفتنش به فرودگاه اومد بیرون...و رضا تو فرودگاه وقتی که داشت گریه میکرد گفت میرم پیشرفت میکنم برمیگردم...اونطور که اون زمان سایتا زدن رضا قرار بود برا همیشه بره خارج از ایران اما بعد مدتی برگشت چرا؟؟ جوابش اینجاست...
رضا قرار بود بره مالزی و به سروش بپیونده اما وقتی رضا به سروش زنگ میزنه سروش میگه نمیشناسمت دیگه بهم زنگ نزن... عجب...اما خود رضا میگه سروش تلفنشو خاموش کرده بود...حالا باید ببینیم که واقعا سروش گوشیشو خاموش کرده بود یا واقعا اون حرفو زده بود که به نظرم همون حرفو بهش زده بود...یعنی رضا به سروش اعتماد میکنه اما سروش در جواب اون کارو میکنه...
هرکس به جای رضا بود هر بلایی سر سروش میاورد اما رضا هیچ حرفی نزد فقط وقت برگشت یه آهنگی به نام بولدوزر بیرون داد که شروع کننده حرف و حدیث ها بود...مهدی قاتل هم یه کوچولو تو آهنگش بهش اشاره کرد...
گیرم روزبه غریق نجات خوب...اسپانسرتون هم از آمریکا و ترکیه بیچونده ولی خوب تو رو خودش بگو...
ناراحتی بیشتر دوستای سروش هم از اینجاست که میگن سروش شما که میگفتی منکه فقط تو این کشور فقط کار میکنم چی شد رفتی انگلیس موندی؟؟ سروش جان واقعا چرا؟؟
ابررکوردز و ظهور اشکان فدایی
در حقیقت سروش آدماشو انتخاب کرده بود...مهدیار - ریویل - خودش - قاف و شخص جدیدی به نام فدایی...
حالا این فدایی کیه؟؟
اشکان فدایی متولد 1369 تو محله پیروزی تهران...عاشق ماریجوآنا یه بارم اووردوز کرده سر مواد کشیدن...اما این از کجا پیدا شد؟؟
در حقیقت سروش هیچ نقشی تو اومدن فدایی به گروه نداشت و این مهدیار بود که فدایی رو کشف کرده بود...
یه کم با خودت فکر کن ببین چرا آدمی مثل منو میان کشف میکنند تو باس بری خ*ا*یه مالی کنی آخرم برینن بهت...
فدایی تو فرانسه با مهدیار آشنا شده بود و تنها نقطه مشترکشون مواد کشیدن - علاقه به رپ و ایرانی بودنشون بود...و با توصیه مهدیار فدایی میاد تو گروه و میشه آدم گوش به فرمان سروش دلیلش چیه بهتون توضیح میدم...
دعوای سروش با رپلرزه
جریان اینم خیلیا نمیدونند اما الآن میگم...
خوب سهند کوآزی بعد از درس خوندن تو آمریکا میاد ایران...از طرفی هم درست این موقع هر دو گروه یعنی رپلرزه و سروش شروع به تولید تی شرت کرده بودند...و اسم هردوشون هم 021 بود...
اما سروش میگفت 021 مال ماست و شما نباید اینو بزنید ولی سهند میگفت که من اسم 021 رو تو لس آنجلس ثبت رسمی کردم...یعنی سروش داشت حرف زور میزد...
به همین خاطر با هم قرار میذارند تا با هم حرف بزنند...قرار دعوا کجا بود؟؟
ساعت 4 نصف شب تو ونک...
سهند با 4 5 نفر میره سر قرار و سروش با 3 4 نفر منتظر اونا بودند...همین که شروع میکنند حرف زدن سروش قمه رو در میاره تا اونارو بترسونه که متاسفانه در این بین سروش و رفقاش از سهند اینا کتک میخورند... بعله سروش کتک میخوره...اما سروش چیکار میکنه بعد کتک خوردن ؟؟ یه آهنگی میده بیرون به نام واقعی تر از مستند و سهند و دوستاشو و یه عده رو زیر سوال میبره تا جریان کتک خوردن رو ماس مالی کنه...
اول فارسی تو خوب کن بعد این آهنگو گوش کن
ماواقعی تر از مستند ثابت شده
بی نیاز از سند ولی تو
اسمت تو لیست کارتونای تاریخ کمه
چرا؟
چون پت به مت گفت
چی گفت؟
گفت این اسکلو بازیش نده
تا به ما میرسی از رشادتات میگی با آب و تاب
که آره رفتیم محل فلانی با داد و غال
زدیم ستونای محل و کردیم تارو مار (محل فلانی:محله سروش ونک)
ولی یهو فلانی رو که میبینی میشی لال و مال
تا الان که میدادی پشتش فحش خوار و مار
میشه رنگت سفید مثه برف و گچ بعد حال مال
تو رو که میبینم واسم زنده میشه یاد و خاطره ی فیلمای هندی شاهرخ خان
تو به ما نمیخوری
اگه میخوردی جاش ورم میکرد و میذاشتیم یخ جاش
یا بخیه لازم میشد نیش و میشد زخم جاش
میشینه تو جمع و میکروفونو دست میگیره
از خودم میپرسم این داداشمون چی میگه
چیزایی که تعریف میکنه رو اصلا کی دیده
یکم سعی کن خودت باشی مگه چی میشه
اینجا میبینیم که سروش تو آهنگ به سهند تهمت دروغ گفتن میگه که یعنی تو مارو کتک نزدی و به شنونده میگه حرفای این آقارو باور نکنید که میخاد خودشو برا اینکه معروف کنه پشت من کس شعر میگه...
سروش جان از همین جا میگم...میدونم میخونی خیلی زرنگی خیلی...تو که خ*ا*یه دعوا کردن نداشتی قمه در نمیاوردی تا کتک هم بخوری...
پنهان کردن اختلاف هیچکس و پیشرو
هیچکس و پیشرو نزدیک یک سال اختلاف خودشون رو به هر نحوی پنهان میکردند...اما پنهان از اینکه کینه زیادی بین این دوتا هست...
هیچکس به هدفش رسیده بود...رضا ضعیف شده بود...چون آهنگساز خوب نداشت و خودشم به خوبی نمیتونست آهنگسازی کنه...اما رضا با تلاش زیاد خودشو بالا نگه داشت...
اما چی شد این دوتا اختلافشون رو علنی کردند...؟؟
زد بازی...جواب این گروهه...
سروش و رضا تو این مدت همه جوره کاری کردند تا افراد مختلف از اختلافشون خبر نداشته باشن که بخان سوء استفاده کنند تو مصاحبه ها هوای همو داشتند اما سروش دنبال بهووونه بود...
رضا آهنگی میده بیرون به نام رهبر رپ فارس و به سروش و خیلیا حمله میکنه اما باز تکذیب میکنه با سروش مشکل داشته و به سروش تیکه ننداخته...
اما بعد کار سروش اشکان فدایی رو میندازه جلو و یه آهنگ میده بیرون به اسم یه عشق نقره ای...و فدایی تو اون کار رضا رو تیکه بارون میکنه...یه کار قوی که تا چند سال میشه گوش کرد و خسته نشد یه بیت مریض از مهدیار و یه تکست و استایل قوی که مهدیار به فدایی یاد داده...
سروش فرصت رو مهیا میبینه...تا اینکه خبر آلبوم زدبازی بیرون میاد و همکاری با هیچکس...دیگه رضا تحمل این همه بی احترامی رو نمیکنه و تو فیس بوک اختلافش با سروش رو تقریبا علنی میکنه...
رضا بهانه دست سروش میده و سروش به هدفش یعنی عصبانی کردن رضا دست پیدا میکنه...
سروش پروزه کار اون مثل داداشم بود رو میزنه...اما قبل اون باید حس دوستی رضا رو برانگیخته کنه...به همین دلیل باز هم سروش اسلحه خودش فدایی رو میندازه جلو و یه کار بیرون میده به اسم رفیق...که رفیق بازی و حرمت رفیق و پشت دوست موندن رو توش تاکید میکنه...تا رضا ارزش دوستی رو بفهمه بعد کار اون مثل داداشم بود میاد بیرون...به مناسبت تولد رضا...(به همین خاطر گفتم فدایی آدم گوش به فرمان سروشه)
سروش با این کار رضارو خراب میکنه چرا؟؟ چون میگه من میخام با رضا دوست بشم اما رضا نمیاد جلو در صورتی که کاملا بر عکسه...رضا میاد جلو اما سروش دوست نمیشه...
تو این کار سروش میگه که من برا رضا همه کار کردم...آرزوم موفقیتشه...اما اینم از سیاست های سروش بود...
رضا جان میدونم این مطلب رو میخونی بهت میگم تو راس میگی تو سروش رو خوب میشناسی اما سروش هنوز تورو نشناخته...
رضا با آهنگ لوبیای سحرآمیز نقشه های سروش رو نقش برآب کرد...سروش انتظار داشت رضا بیاد جلو همه از سروش معذرت بخواد و تشکر کنه و بگه باز هم سروش پدرخوانده منه اما رضا با این کار خوب کارای سروش رو به هم ریخت...باید دید سروش چه نقشه و سیاستی ردیف میکنه...
چند کلمه با یه عده
چند جمله حرف دارم با اشکان فدایی-کابوس-اون پسره آرشام و قاف و سروش و آخر از همه مهدیار همه مشتری های سابق صامت...
اشکان جان عاشق کاراتم...اما به نظرت سروش که به رفیق چند سالش نارو میزنه تورو به وقتش حذف نمیکنه؟؟ درست نیست این همه بگی رفیق رفیق...فردا خنجر رفیق اومد پشتت بازم از رفیق آهنگ میخونی؟؟
آرشام جان همه شمارو به خاطر پولت میخان...وگرنه هیچکس ازتو خوشش نمیاد...امیر بیداد بیکار نیست برات بیت بزنه...به خاطر اون پول هستش...
جناب کابوس دوست آقای آرشام الآن سروش ازت حمایت میکنه بعدا میندازتت بیرون...تو مشتری مهدی اشراق بودی که سروش داره ازت استفاده میکنه...
قاسم علی جان...کارات عالیه...ولی اینقدر به جووونا توصیه نکن سمت مواد نرن...اول خودت اون مرجان رو بذار زمین بعد بگو...توکه خودت بچه مایه داری چرا به بچه مایه دارا گیر میدی؟؟
بذارید از همین جا بگم...سروش - مهدیار و قاف همشون وضعشون توپه...از وقتی هم رفتن خارج وضعشون بهتر از قبل هم شده...پس به خیال اینکه مرام مرام میکنند و لاتی حرف میزنند فکر نکنید نسخ پولن و وضعشون خرابه...همشون هم مواد رو میزنند...همین مهدیار اول خوب مرجان میکشه بعد میره سر میکس و مستر...آقایون شماها مثلا الگو هستین ولی همتون به نحوی مواد میزنید...سروش جان خودت ایران بودی همه جور مواد میکشیدی...البته قاف هنوز خارج نرفته ولی شاید همین روزا اونم بره...
مهدیار هنوز برام سوال هست که چرا همه کاره اینا هستی...تو رپ خوندن و استایل رو به فدایی یاد دادی...کارای سروش و فلو رو ردیف میکنی کارای قاف و ریویل هم سر جاش...کار کردن برا اینه چه سودی برا داره؟؟ میخام بدونم...امیدوارم زمانی جوابش رو بدونم...ولی میدونم سروش ازت خوب حساب میبره..
خوب خیلیا میخان بدونن که چی شد گروه صامت از هم پاشید پس این توضیحات رو بخونید...
اون زمان سروش به عنوان رییس گروه خیلیارو دور هم جمع کرده بود و با مدیریت خوبش (بخوانید دیکتاتوری) گروه رو سر پا نگه داشته بود...اون زمان هم کاری که بعضی از بچه ها میکردن جذب مشتری بود که برا خودشون درآمد درست کنند...که مشکل اولیه بین سروش و قاف هم از همین جذب مشتری شروع شد که دیگه تو بحرش نمیرم...
اما از بین بچه های صامت یکی پیدا میشه که زیرآب بچه هارو جلوی سروش میزنه...یکی از اولین قربانی ها هم خود قاسم علی بود...بعد زیرآب رضا و بقیه بچه ها...اما در این بین چیزی که کاملا مشهود بود رقابت بین رضا و سروش در پس دوستیشون بود...که به خاطر این دوستی هردوشون عده ای از دوستاشون رو حذف کرده بودن...مثلا سروش با زدبازی کار بیرون نمیداد...اما خود سروش و خود رضا هم خیلی خوب میدونستن که جدایی سروش و رضا با هم بیشتر به ضرر رضا بود تا سروش...چرا؟؟ چون خیلیا سروش رو بالا آورنده رضا میدونستن...و سروش یه مهره قوی به نام مهدیار داشت که همه کاره صامت بود (البته هنوزم همه کار بچه های ملطفت هست)
همین طور هم شد...بعد جدایی از صامت رضا به شدت افت کرد چون اکیپ حرفه ای نداشت به همین خاطر افت خیلی بدی کرد...
بعد این زیرآب زنی ها توسط آقای x که اسمش رو صلاح نمیدونم بگم یه شب تو استدیو دعوا میشه و بچه ها شروع میکنند داد میزنن و با هم بحث میکنند و سروش هم که فرد بسیار بسیار با سیاستی هست میگه گروه دیگه کنسل میشه...و صامت از هم میپاشه و بچه ها برا خودشون کار میکنند...اما در این بین تو گروه دو دستگی ایجاد میشه...
مهدیار و سروش و دوستاش یه دسته میشن...رضا و ساتراپ و اشراق و بقیه هم یه دسته...البته اینجا فردی مثل بیداد هنوز معلوم نیست طرف کدوم طرفه...
اما چی باعث شد که سروش تصمیم بگیره گروه رو از هم بپاشونه؟؟
دلیلش فقط یه چیز بود...رفتن به خارج...
مهدیار همه کارارو ردیف کرده بود که از ایران بره و به دنبالش کارای سروش رو هم ردیف کرده بود (من نمیدونم از حمالی کردن به اینا چی نصیب مهدیار میشه) و سروش دنبال افرادی بود که باهاش برن خارج...به همین خاطر صامت رو پاشوند تا آدماشو بهتر انتخاب کنه...
اختلاف هیچکس و پیشرو
در این بین فقط باید خودشون شفاف سازی کنند اما من به قسمتی اشاره میکنم...
همون طور که گفتم سروش دنبال افرادی بود که باهاش برن خارج و باهاش بمونن تا بتونند پیشرفت کنند...
در این بین زمانی که سروش تو کنسرت مالزی بود در حقیقت داشت کارای رفتن با انگلیس رو ردیف میکرد و تور انجام وظیفه یه بهونه بود...از بین بچه ها مهدیار به فرانسه رفت و سروش به خاطر رفاقتش با مهرک به انگلیس رفت...جدا از اینکه بچه های زدبازی هم اونجا بودن...
اما رضا تو مالزی چیکار میکرد؟؟
رضا هم قرار بود جزو اکیپ سروش باشه برا رفتن به خارج که آقا سروش در این راه به رضا ک*ر میزنه...
بذارین بهتون یه چیزیو یادآوری کنم...پارسال وقتی که رضا میرفت به مالزی یه ویدیو از رفتنش به فرودگاه اومد بیرون...و رضا تو فرودگاه وقتی که داشت گریه میکرد گفت میرم پیشرفت میکنم برمیگردم...اونطور که اون زمان سایتا زدن رضا قرار بود برا همیشه بره خارج از ایران اما بعد مدتی برگشت چرا؟؟ جوابش اینجاست...
رضا قرار بود بره مالزی و به سروش بپیونده اما وقتی رضا به سروش زنگ میزنه سروش میگه نمیشناسمت دیگه بهم زنگ نزن... عجب...اما خود رضا میگه سروش تلفنشو خاموش کرده بود...حالا باید ببینیم که واقعا سروش گوشیشو خاموش کرده بود یا واقعا اون حرفو زده بود که به نظرم همون حرفو بهش زده بود...یعنی رضا به سروش اعتماد میکنه اما سروش در جواب اون کارو میکنه...
هرکس به جای رضا بود هر بلایی سر سروش میاورد اما رضا هیچ حرفی نزد فقط وقت برگشت یه آهنگی به نام بولدوزر بیرون داد که شروع کننده حرف و حدیث ها بود...مهدی قاتل هم یه کوچولو تو آهنگش بهش اشاره کرد...
گیرم روزبه غریق نجات خوب...اسپانسرتون هم از آمریکا و ترکیه بیچونده ولی خوب تو رو خودش بگو...
ناراحتی بیشتر دوستای سروش هم از اینجاست که میگن سروش شما که میگفتی منکه فقط تو این کشور فقط کار میکنم چی شد رفتی انگلیس موندی؟؟ سروش جان واقعا چرا؟؟
ابررکوردز و ظهور اشکان فدایی
در حقیقت سروش آدماشو انتخاب کرده بود...مهدیار - ریویل - خودش - قاف و شخص جدیدی به نام فدایی...
حالا این فدایی کیه؟؟
اشکان فدایی متولد 1369 تو محله پیروزی تهران...عاشق ماریجوآنا یه بارم اووردوز کرده سر مواد کشیدن...اما این از کجا پیدا شد؟؟
در حقیقت سروش هیچ نقشی تو اومدن فدایی به گروه نداشت و این مهدیار بود که فدایی رو کشف کرده بود...
یه کم با خودت فکر کن ببین چرا آدمی مثل منو میان کشف میکنند تو باس بری خ*ا*یه مالی کنی آخرم برینن بهت...
فدایی تو فرانسه با مهدیار آشنا شده بود و تنها نقطه مشترکشون مواد کشیدن - علاقه به رپ و ایرانی بودنشون بود...و با توصیه مهدیار فدایی میاد تو گروه و میشه آدم گوش به فرمان سروش دلیلش چیه بهتون توضیح میدم...
دعوای سروش با رپلرزه
جریان اینم خیلیا نمیدونند اما الآن میگم...
خوب سهند کوآزی بعد از درس خوندن تو آمریکا میاد ایران...از طرفی هم درست این موقع هر دو گروه یعنی رپلرزه و سروش شروع به تولید تی شرت کرده بودند...و اسم هردوشون هم 021 بود...
اما سروش میگفت 021 مال ماست و شما نباید اینو بزنید ولی سهند میگفت که من اسم 021 رو تو لس آنجلس ثبت رسمی کردم...یعنی سروش داشت حرف زور میزد...
به همین خاطر با هم قرار میذارند تا با هم حرف بزنند...قرار دعوا کجا بود؟؟
ساعت 4 نصف شب تو ونک...
سهند با 4 5 نفر میره سر قرار و سروش با 3 4 نفر منتظر اونا بودند...همین که شروع میکنند حرف زدن سروش قمه رو در میاره تا اونارو بترسونه که متاسفانه در این بین سروش و رفقاش از سهند اینا کتک میخورند... بعله سروش کتک میخوره...اما سروش چیکار میکنه بعد کتک خوردن ؟؟ یه آهنگی میده بیرون به نام واقعی تر از مستند و سهند و دوستاشو و یه عده رو زیر سوال میبره تا جریان کتک خوردن رو ماس مالی کنه...
اول فارسی تو خوب کن بعد این آهنگو گوش کن
ماواقعی تر از مستند ثابت شده
بی نیاز از سند ولی تو
اسمت تو لیست کارتونای تاریخ کمه
چرا؟
چون پت به مت گفت
چی گفت؟
گفت این اسکلو بازیش نده
تا به ما میرسی از رشادتات میگی با آب و تاب
که آره رفتیم محل فلانی با داد و غال
زدیم ستونای محل و کردیم تارو مار (محل فلانی:محله سروش ونک)
ولی یهو فلانی رو که میبینی میشی لال و مال
تا الان که میدادی پشتش فحش خوار و مار
میشه رنگت سفید مثه برف و گچ بعد حال مال
تو رو که میبینم واسم زنده میشه یاد و خاطره ی فیلمای هندی شاهرخ خان
تو به ما نمیخوری
اگه میخوردی جاش ورم میکرد و میذاشتیم یخ جاش
یا بخیه لازم میشد نیش و میشد زخم جاش
میشینه تو جمع و میکروفونو دست میگیره
از خودم میپرسم این داداشمون چی میگه
چیزایی که تعریف میکنه رو اصلا کی دیده
یکم سعی کن خودت باشی مگه چی میشه
اینجا میبینیم که سروش تو آهنگ به سهند تهمت دروغ گفتن میگه که یعنی تو مارو کتک نزدی و به شنونده میگه حرفای این آقارو باور نکنید که میخاد خودشو برا اینکه معروف کنه پشت من کس شعر میگه...
سروش جان از همین جا میگم...میدونم میخونی خیلی زرنگی خیلی...تو که خ*ا*یه دعوا کردن نداشتی قمه در نمیاوردی تا کتک هم بخوری...
پنهان کردن اختلاف هیچکس و پیشرو
هیچکس و پیشرو نزدیک یک سال اختلاف خودشون رو به هر نحوی پنهان میکردند...اما پنهان از اینکه کینه زیادی بین این دوتا هست...
هیچکس به هدفش رسیده بود...رضا ضعیف شده بود...چون آهنگساز خوب نداشت و خودشم به خوبی نمیتونست آهنگسازی کنه...اما رضا با تلاش زیاد خودشو بالا نگه داشت...
اما چی شد این دوتا اختلافشون رو علنی کردند...؟؟
زد بازی...جواب این گروهه...
سروش و رضا تو این مدت همه جوره کاری کردند تا افراد مختلف از اختلافشون خبر نداشته باشن که بخان سوء استفاده کنند تو مصاحبه ها هوای همو داشتند اما سروش دنبال بهووونه بود...
رضا آهنگی میده بیرون به نام رهبر رپ فارس و به سروش و خیلیا حمله میکنه اما باز تکذیب میکنه با سروش مشکل داشته و به سروش تیکه ننداخته...
اما بعد کار سروش اشکان فدایی رو میندازه جلو و یه آهنگ میده بیرون به اسم یه عشق نقره ای...و فدایی تو اون کار رضا رو تیکه بارون میکنه...یه کار قوی که تا چند سال میشه گوش کرد و خسته نشد یه بیت مریض از مهدیار و یه تکست و استایل قوی که مهدیار به فدایی یاد داده...
سروش فرصت رو مهیا میبینه...تا اینکه خبر آلبوم زدبازی بیرون میاد و همکاری با هیچکس...دیگه رضا تحمل این همه بی احترامی رو نمیکنه و تو فیس بوک اختلافش با سروش رو تقریبا علنی میکنه...
رضا بهانه دست سروش میده و سروش به هدفش یعنی عصبانی کردن رضا دست پیدا میکنه...
سروش پروزه کار اون مثل داداشم بود رو میزنه...اما قبل اون باید حس دوستی رضا رو برانگیخته کنه...به همین دلیل باز هم سروش اسلحه خودش فدایی رو میندازه جلو و یه کار بیرون میده به اسم رفیق...که رفیق بازی و حرمت رفیق و پشت دوست موندن رو توش تاکید میکنه...تا رضا ارزش دوستی رو بفهمه بعد کار اون مثل داداشم بود میاد بیرون...به مناسبت تولد رضا...(به همین خاطر گفتم فدایی آدم گوش به فرمان سروشه)
سروش با این کار رضارو خراب میکنه چرا؟؟ چون میگه من میخام با رضا دوست بشم اما رضا نمیاد جلو در صورتی که کاملا بر عکسه...رضا میاد جلو اما سروش دوست نمیشه...
تو این کار سروش میگه که من برا رضا همه کار کردم...آرزوم موفقیتشه...اما اینم از سیاست های سروش بود...
رضا جان میدونم این مطلب رو میخونی بهت میگم تو راس میگی تو سروش رو خوب میشناسی اما سروش هنوز تورو نشناخته...
رضا با آهنگ لوبیای سحرآمیز نقشه های سروش رو نقش برآب کرد...سروش انتظار داشت رضا بیاد جلو همه از سروش معذرت بخواد و تشکر کنه و بگه باز هم سروش پدرخوانده منه اما رضا با این کار خوب کارای سروش رو به هم ریخت...باید دید سروش چه نقشه و سیاستی ردیف میکنه...
چند کلمه با یه عده
چند جمله حرف دارم با اشکان فدایی-کابوس-اون پسره آرشام و قاف و سروش و آخر از همه مهدیار همه مشتری های سابق صامت...
اشکان جان عاشق کاراتم...اما به نظرت سروش که به رفیق چند سالش نارو میزنه تورو به وقتش حذف نمیکنه؟؟ درست نیست این همه بگی رفیق رفیق...فردا خنجر رفیق اومد پشتت بازم از رفیق آهنگ میخونی؟؟
آرشام جان همه شمارو به خاطر پولت میخان...وگرنه هیچکس ازتو خوشش نمیاد...امیر بیداد بیکار نیست برات بیت بزنه...به خاطر اون پول هستش...
جناب کابوس دوست آقای آرشام الآن سروش ازت حمایت میکنه بعدا میندازتت بیرون...تو مشتری مهدی اشراق بودی که سروش داره ازت استفاده میکنه...
قاسم علی جان...کارات عالیه...ولی اینقدر به جووونا توصیه نکن سمت مواد نرن...اول خودت اون مرجان رو بذار زمین بعد بگو...توکه خودت بچه مایه داری چرا به بچه مایه دارا گیر میدی؟؟
بذارید از همین جا بگم...سروش - مهدیار و قاف همشون وضعشون توپه...از وقتی هم رفتن خارج وضعشون بهتر از قبل هم شده...پس به خیال اینکه مرام مرام میکنند و لاتی حرف میزنند فکر نکنید نسخ پولن و وضعشون خرابه...همشون هم مواد رو میزنند...همین مهدیار اول خوب مرجان میکشه بعد میره سر میکس و مستر...آقایون شماها مثلا الگو هستین ولی همتون به نحوی مواد میزنید...سروش جان خودت ایران بودی همه جور مواد میکشیدی...البته قاف هنوز خارج نرفته ولی شاید همین روزا اونم بره...
مهدیار هنوز برام سوال هست که چرا همه کاره اینا هستی...تو رپ خوندن و استایل رو به فدایی یاد دادی...کارای سروش و فلو رو ردیف میکنی کارای قاف و ریویل هم سر جاش...کار کردن برا اینه چه سودی برا داره؟؟ میخام بدونم...امیدوارم زمانی جوابش رو بدونم...ولی میدونم سروش ازت خوب حساب میبره..