تعریف ساده ای كه از استوره می توان ارایه داد این است كه اساتیر واقعیات تاریخیی هستند كه به مرور زمان و نقل سینه به سینه ، شاخ و برگ پیدا كرده اند و به گونه اغراق آمیز درآمده اند اما به هر روی ریشه ای تاریخی و واقعی دارند.
ما در تاریخ اساتیریمان پهلوانی به نام آرش داریم كه برای همه ایرانیان یك نام آشنا و مقدس و نماد یك شخصیت فداكار و ایرانپرست است. همانگونه كه سرگذشتش را بارها و بارها شنیده و خوانده ایم، در جنگ ایران و توران، كه سرنوشت بازپسگیری خاك ایران به اندازه ی پرتاب یك تیر بستگی داشت ، آرش دلاور ایرانی این كار را پذیرفت و تیری كه او در سپیده دم و از فراز البرز رها كرد، به هنگام غروب، بر درختی در كنار جیحون نشست و تمامی خاك ایران از تورانیان بازپس گرفته شد، اما آرش كه تمامی نیرو و توانش را بر سر پرتاب این تیر گذاشته بود، پس از تیرانداختن جان به جان آفرین سپرد..
ارشك(اشك) بنیانگذار شاهنشاهی پارت كه توانست ایران را از بیگانگان سلوكی بازپس گیرد نیز در حین تلاش برای گسترش منطقهی نفوذ خود در شرق ایران ، در جنگ با قبایل تورَهیا (توران) در ناحیه ای میان سیردریا و آمودریا (همان جیحون) ، یعنی در سرزمینی كه اكنون بخش میانی كشور ازبكستان است ، كشته شد.
همانگونه كه می دانیم سواران پارتی به چابكسواری و مهارت و قدرت در تیراندازی شهره اند.
فردوسی بزرگ شاهان اشكانی را از نژاد آرش می داند. (نگاهی به پادشاهی اشكانی در شاهنامه بیندازید)
ما در تاریخ اساتیریمان پهلوانی به نام آرش داریم كه برای همه ایرانیان یك نام آشنا و مقدس و نماد یك شخصیت فداكار و ایرانپرست است. همانگونه كه سرگذشتش را بارها و بارها شنیده و خوانده ایم، در جنگ ایران و توران، كه سرنوشت بازپسگیری خاك ایران به اندازه ی پرتاب یك تیر بستگی داشت ، آرش دلاور ایرانی این كار را پذیرفت و تیری كه او در سپیده دم و از فراز البرز رها كرد، به هنگام غروب، بر درختی در كنار جیحون نشست و تمامی خاك ایران از تورانیان بازپس گرفته شد، اما آرش كه تمامی نیرو و توانش را بر سر پرتاب این تیر گذاشته بود، پس از تیرانداختن جان به جان آفرین سپرد..
ارشك(اشك) بنیانگذار شاهنشاهی پارت كه توانست ایران را از بیگانگان سلوكی بازپس گیرد نیز در حین تلاش برای گسترش منطقهی نفوذ خود در شرق ایران ، در جنگ با قبایل تورَهیا (توران) در ناحیه ای میان سیردریا و آمودریا (همان جیحون) ، یعنی در سرزمینی كه اكنون بخش میانی كشور ازبكستان است ، كشته شد.
همانگونه كه می دانیم سواران پارتی به چابكسواری و مهارت و قدرت در تیراندازی شهره اند.
فردوسی بزرگ شاهان اشكانی را از نژاد آرش می داند. (نگاهی به پادشاهی اشكانی در شاهنامه بیندازید)
همچنین بر روی سكه هایی از دوره ی اشكان برجای مانده ، نگارهی اشك یكم (ارشك) به همراه تیر و كمانی كه به دست دارد ترسیم شده ؛ مشابه نگاره هایی كه امروز از آرش كمانگیر می بینیم.
از این رو برخی اساتید و پژوهشگران ما معتقد هستند كه این ارشك می بایست همان آرش كمانگیر استوره ای باشد.
از این رو برخی اساتید و پژوهشگران ما معتقد هستند كه این ارشك می بایست همان آرش كمانگیر استوره ای باشد.