11-07-2013، 6:40
وقتی کوچیک بودم یه دختر شیطون بودم وقتی کوچیک بودم رویا های بزرگونه داشتم وقتی کوچیک بودم یواشکی میرفتم اتاق مامانم و ازلوازم ارایشیش استفاده میکردم و لباساش رو میپوشیدم وقتی کوچیک بودم خیلی خسیس بودم چون اصلا نمیزاشتم کسی به عروسکام دس بزنه وقتی کوچیک بودم موقع بیرون رفتن کیف سنگین و خوشگل مامانم رو من برمیداشتم و به بقیه پز میدادم وقتی کوچیک بودم وقتی بابا قول میداد منو ببره شهر بازی و زیر قولش میزد میرفتم تواتاقم و خودمو پرت میکردم روی تخت و بلند گریه میکردم که شاید بابا دلش بسوزه و منو ببره شهر بازی وقتی کوچیک بودم کفشای پاشنه بلند مامان رو میپوشیدم واز صداش لذت میبردم حالا بزرگ شدم ولی احساس میکنم همون دختر کوچولوی شیطون هستم.....