امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

آخرين نفس هاي منِ ديوانه...

#11
لمس کن کلماتی را که برایت می نویسم
تا بخوانی و بفهمی چقدرجایت خالیست . . .
تا بدانی نبودنت آزارم می دهد . . .
لمس کن نوشته هایی را که لمس ناشدنیست و عریان . . .
که از قلبم بر قلم و کاغذ می چکد
لمس کن گونه هایم را که خیس اشک است و پُر شیار . . .
لمس کن لحظه هایم را. . .
تویی که نمیدانی من که هستم٬
لمس کن این با تو نبودن ها را
لمس کن . . .
آخرين نفس هاي منِ ديوانه... 2

پاسخ
 سپاس شده توسط parnia tajik
آگهی
#12
اینـــ" آخَرینـــ" پاکَتــ بود
سیگآریــ نَماندهِــ بَرآیِهِـــ "کِشیدَنـــ". . .
تو بِمآنـــ
مَنــ «مِنَت» تُورا میکِشَمـــ . .
وَ تو [بودَنَت]را "بِکِشـــ"
بِهــ رُخِـــ واژِهــ هایِمــ. .
خــط زدنِ مَـــن ، پـایــآنِ من نبـــود !!!
آغـــاز بی لیاقتـــیِ تـو بــود!
پاسخ
 سپاس شده توسط parnia tajik
#13
دوای این بی خوابی ها تویی که الان خوابی …
+من از اینجا פֿــوـاهــم رفت..

و فرقے هــم نمے ڪنـב فانـوــωـے בاشتـہ باشم یا نهــ!

 ڪـωـے ڪـہ میگریزב..

 از گُم شـבن نمے هــراـωــב..
 
پاسخ
#14
√ פֿـدایــا اِلتِمـاسِتـ مـﮯ ڪنَمـ هَمـﮧ בنیاتــ[ اَرزونــے] دیگَــراטּ وَلـﮯ ;
اونـیـڪـﮧ [בنـیـاے مَـنــﮧ] ـمالِ [ دیگَـرے ]نَبـاشـﮧ ..
خــط زدنِ مَـــن ، پـایــآنِ من نبـــود !!!
آغـــاز بی لیاقتـــیِ تـو بــود!
پاسخ
 سپاس شده توسط parnia tajik
#15
از کـسی کِـه نِمیشنــاسـی گـــاهـی بُتــی میســـازی……
آنقــدر بـُـــزرگـــ کــِــه حتــی از دَستـــ اِبـــراهیـــم هَـــم کـــاری بـَـر نِــمی آیـــد….
چقـدر اشتبــاه میکننـد آنهـایے کــﮧ میگوینـد:
مــرد بـــاید قـد بلنــد بـاشد...
چشمــ و ابـرو مشکـے بـاشد...
تــﮧ ریشـ داشتــﮧ بـاشد...
پـیـراهن مـردانـﮧ بـپـوشد ......
آستینشــ را کمے تـا بزنــد...موهـا ے دو سانتے داشتـﮧ باشد و ...!!
مــטּ کـﮧ میگویمــ :
مـرد بــاید بـاوجود تمـامــ غرورشـ ، مهربـاטּ بــاشد...
بـاوجود تمامـ لجبـازیهـــایشـ ، وفـادار بـاشد
بــاوجود تمامــ خستگے هایشــ ، صبــور بــاشد...
بـاوجود تمامــ سختے هایشـ ، عاشقـ بـاشد
مرد بـاید محکمــ بـــاشد
پاسخ
#16
ﻫﺮ ﭼﻘﺪﺭ ﮐﻪ بعضی ﺁﺩﻣﺎ ﺭﻭ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﻣﯿﺸﻨﺎﺳﯽ

ﺗﻨﻬﺎﯾﯿﺖ ﺩﻟﭽﺴﺐ ﺗﺮ ﻣﯿﺸﻪ . . .
خــط زدنِ مَـــن ، پـایــآنِ من نبـــود !!!
آغـــاز بی لیاقتـــیِ تـو بــود!
پاسخ
آگهی
#17
کمی زود بود، ولی، دعایت گرفت،
مادربزرگ... پیر شدم ...!
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
آخرين نفس هاي منِ ديوانه... 2
پاسخ
#18
دست هایم برایت شعر می نویسند....

اماتوهرگز نخواهی خواند......

آتش عشق درچشمانم غوطه میزنند...

اماتوهرگز نخواهی دید.........

نه.توهرگز مرانخواهی فهمید...........

ومن با این همه اندوه....

ازکنارت خواهم گذشت......

وبازتو درک نخواهی کرد.....

زمانی مرا میفهمی که خیلی دیر است......

زیرا که من دیگر نیستم.....
چقـدر اشتبــاه میکننـد آنهـایے کــﮧ میگوینـد:
مــرد بـــاید قـد بلنــد بـاشد...
چشمــ و ابـرو مشکـے بـاشد...
تــﮧ ریشـ داشتــﮧ بـاشد...
پـیـراهن مـردانـﮧ بـپـوشد ......
آستینشــ را کمے تـا بزنــد...موهـا ے دو سانتے داشتـﮧ باشد و ...!!
مــטּ کـﮧ میگویمــ :
مـرد بــاید بـاوجود تمـامــ غرورشـ ، مهربـاטּ بــاشد...
بـاوجود تمامـ لجبـازیهـــایشـ ، وفـادار بـاشد
بــاوجود تمامــ خستگے هایشــ ، صبــور بــاشد...
بـاوجود تمامــ سختے هایشـ ، عاشقـ بـاشد
مرد بـاید محکمــ بـــاشد
پاسخ
#19
پا به پایم که نیامدی
دست در دستم که نگذاشتی
سر به سرم هم نگذار که قولش را به بیابان داده ام …
+من از اینجا פֿــوـاهــم رفت..

و فرقے هــم نمے ڪنـב فانـوــωـے בاشتـہ باشم یا نهــ!

 ڪـωـے ڪـہ میگریزב..

 از گُم شـבن نمے هــراـωــב..
 
پاسخ
#20
باران ميبارد..!

دلم برايت تنگ تر ميشود..

راه ميروم...

بدون چتر

من بغض ميكنم

.

.




آسمان گريه..!
بعضیــآ مثــل ســُس خـــرســی مهــرآم میمونـــن !

فقط تــِــر تــِـر میکنـن ..


بــدون اینـــکه بــآزدهــی دآشتــه بـآشــن .. !!
پاسخ


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  دلم ديوانه توست..!

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان