31-01-2012، 21:01
بادمجون واکس کن: علاف، بيکاره، کسي که کارهاي بيهوده انجام مي دهد
پارس خودرو: سگي که راه مي رود و پارس مي کند
پاناسونيک: دختر ناز و خوش اندام
حسين صافکار: صدام حسين که شهرها را با خاک يکسان مي کرد
خر به خراسان بردن: زيره به کرمان بردن
خفن: عالي، ترسناک، بي نقص، خوب و تحسين برانگيز، جالب و ديدني
خفن بازار: محلي که تيپ خيلي خفن دارد، محلي که اجناس خفني در آنجا زياد يافت مي شود
خلافي داشتن: شکم بزرگ داشتن (خلافي مخصوص ساختمانهايي است که برخلاف قوانين شهرداري ساخته شده و مقداري از خيابان يا پياده رو را تصاحب کرده باشد)
خيار شور: آدم بي مزه
دستماليسم: فرهنگ چاپلوسي
رفتم تو سايتش: تو نخ کسي رفتن
سازمان سنجش: کسي که زياد سوال مي کند
سازمان گوشت: آدم چاق و چله
سفرة الفقرا: روزنامه
سکه رايج بلاد اسلامي: صلوات، چيزي که همه توان آن را دارند
سوار درخت انگور: مست، کسي که شراب زيادي خورده و تلو تلو مي خورد
سوپر قلعه: آخر دهاتي بودن
سوراخ جورابتيم: نهايت مخلصي و فروتني در برابر دوست
سه دروغ بزرگ: دانشگاه آزاد اسلامي
سيامک سنجراني: سيم و سنجاق، اسباب ترياک کشي در زندان
فضانورد: معتاد به قرص، معتاد به حشيش که خيالات خام دارد
فلفل سبز: سرباز نيروي انتظامي (به خاطر رنگ لباس
کاکتوس: مامور نيروي انتظامي
پارس خودرو: سگي که راه مي رود و پارس مي کند
پاناسونيک: دختر ناز و خوش اندام
حسين صافکار: صدام حسين که شهرها را با خاک يکسان مي کرد
خر به خراسان بردن: زيره به کرمان بردن
خفن: عالي، ترسناک، بي نقص، خوب و تحسين برانگيز، جالب و ديدني
خفن بازار: محلي که تيپ خيلي خفن دارد، محلي که اجناس خفني در آنجا زياد يافت مي شود
خلافي داشتن: شکم بزرگ داشتن (خلافي مخصوص ساختمانهايي است که برخلاف قوانين شهرداري ساخته شده و مقداري از خيابان يا پياده رو را تصاحب کرده باشد)
خيار شور: آدم بي مزه
دستماليسم: فرهنگ چاپلوسي
رفتم تو سايتش: تو نخ کسي رفتن
سازمان سنجش: کسي که زياد سوال مي کند
سازمان گوشت: آدم چاق و چله
سفرة الفقرا: روزنامه
سکه رايج بلاد اسلامي: صلوات، چيزي که همه توان آن را دارند
سوار درخت انگور: مست، کسي که شراب زيادي خورده و تلو تلو مي خورد
سوپر قلعه: آخر دهاتي بودن
سوراخ جورابتيم: نهايت مخلصي و فروتني در برابر دوست
سه دروغ بزرگ: دانشگاه آزاد اسلامي
سيامک سنجراني: سيم و سنجاق، اسباب ترياک کشي در زندان
فضانورد: معتاد به قرص، معتاد به حشيش که خيالات خام دارد
فلفل سبز: سرباز نيروي انتظامي (به خاطر رنگ لباس
کاکتوس: مامور نيروي انتظامي