14-12-2021، 16:52
چند پنهان کنم افسانهٔ هجران از تو ؟
حال مَن بر همه پیداست، چه پنهان از تو ؟
باری، ای کافر بی رَحم، چه در دل داری ؟
که نیاسود دل هیچ مسلمان از تو...
#هلالی_جغتایی
اگر گفتم که دارد یارِ من آیین دلجویی
معاذالله غلط کردم، خطا کردم، ندانستم
#هلالی_جغتایی
گفتم هميشه فكر #وصال_تو مي كنم
در خنده شد که اين همه فكر محال چيست
#هلالی_جغتایی
تنها نه من از واقعه عشق خرابم
مجنون هم از این واقعه، رسوای جهان بود
#هلالی_جغتایی
بی تو هر شب منم و گوشهِ
تنهایی خویش
پای در دامن غم ،
سر بگریبان ملال
وه چه فرخنده شبی باشد و
خرم روزی
که فراق تو مبدل شده باشد
به وصال ....
#هلالی_جغتایی
نیست یک ساعت قرار این جانِ بیآرام را
یا رب آن آرام جانِ بیقرارِ من کجاست؟
#هلالی_جغتایی
ﺩﯾﺪﺍﺭِ ﺗﻮ
ﻧﯿݣ ﻭ همه ݢس ، ﻃﺎﻟﺐِ ﺩﯾﺪﺍﺭ
ﺗﻮ ﯾﻮﺳﻒِ ﻣﺼﺮے ﻭ ﻫمہ ﺷﻬﺮ،
ﺧﺮﯾﺪﺍﺭ ...
#هلالی_جغتایی
گر #برون_آرند #جانم را ز #خلوتگاه_دل
نیست ممکن، جان من، کز دل برون آرم تـو را...
#هلالی_جغتایی
مکن، ای دل هوس گوشهٔ آن چشم، بترس
زان بلاها که در آن گوشه نهان ساختهاند
#هلالی_جغتایی
ای به تو میل دلم ، هر نفسی بیشتر
عاشق روی توام بیشتر از پیش تر
#هلالی_جغتایی
ناصحا، بیهوده میگویی
که دل بردار ازو
من به فرمان دلم
کی دل به فرمان منست؟
#هلالی_جغتایی
من کیم بوسه زنمٖ ساعد
زیبایش را؟....
گر مرا دست دهد بوسه
زنم پایش را....
#هلالی_جغتایی
آن نہ شبنم بود ریزان، وقت #صبح، از روی گل
گل ز شرمت ریخت بر خاک آبروی خویش را
#هلالی_جغتایی
مرا گر در تمنای تو
آید صد بلا بر سر
ز سر بیرون
نخواهم کرد
هرگَز این تمنا را...
#هلالی_جغتایی
حالِ من...
بر همہ پیداست...
چہ پنهان از تو
#هلالی_جغتایی
بیا و یک "نفس" آرام جان شو از ره لطف
که آرزوی تو جان را در اضطراب انداخت
#هلالی_جغتایی
بی تو
هر شب
منم و گوشه ی تنهاییِ خویش
پای در دامنِ غم ،
سر به گریبانِ ملال...
#هلالی_جغتایی
ترک یاری کرد و من همچنان یارم تو را،
دشمنِ جانی
و از جان دوستتر دارم تو را
#هلالی_جغتایی
جان خوشست اما نمیخواهم که جان گویم ترا
خواهم از جان خوشتری باشد که آن گویم ترا
#هلالی_جغتایی
.
من از جهان به تو نازم
که نازنین جهانی....
#هلالی_جغتایی
بنشین که تو را نیست کسی...
یارتر از من ...
#هلالی_جغتایی
پیش ازین بود هوای دگران در سر من
خاک کویت ز سرم برد هوای دگران
#هلالی_جغتایی