09-12-2021، 15:43
پونه نکویی
متولد ۱۸ دی ۶۴ و ساکن شهر ساحلی بندرانزلی است
ایشان از سال ۸۵ کارشناس امور دانشجویی فرهنگی ست و سالهاست در حوزه ادبيات پايداري و كودك و نوجوان فعاليت دارد
كتاب هاي منتشر شده ایشان :
انار سبز زيتون سرخ
مسافر كوچولو
دست هاي تو جوانه مي زنند
گيلان بيابان ندارد
6410 روز تنهايي
و جاري تر از ونيز
حضور و شعر خواني در بيت مقام معظم رهبري از سال 87 تا 90 و تورق کتاب انار سبز ،زیتون سرخ در نمایشگاه بین المللی کتاب توسط رهبر معظم را از افتخارات کارنامه ادبی خود می داند
رتبه هاي مهمی که در سال هاي اخير کسب نمونده اند؛
نفر اول جشنواره ره آورد سرزمين نور 88
رتبه نخست جشنواره كتاب گام اول در سنندج با كتاب انار سبز، زيتون سرخ 90
رتبه نخست جشنواره كتاب سال جوان انقلاب در تهران با كتاب انار سبز، زيتون سرخ 90
رتبه نخست جشنواره پانزدهمين کتاب سال دفاع مقدس در حوزه شعر با كتاب انار سبز، زيتون سرخ در تهران 90
نقد كتاب انار سبز و زيتون سرخ در سالن خاتم الانبيا رشت توسط جناب آقاي اسماعيل اميني در سال 90
رتبه دوم كنگره سراسري شعر و داستان جوان در استان كردستان در بخش ترانه92
نفر سوم نخستين جشنواره ادبي شاهد تهران ارديبهشت 93
برگزيده جشنواره شعر توحيدي يزد ارديبهشت 93
حضور كتاب انار سبز، زيتون سرخ در نمايشگاه كتاب فرانكفورت در سال 91 به عنوان كتاب برگزيده شعر دفاع مقدس
همكاري با مركز موسيقي و ترانه صدا و سيماي كشور تا اكنون با ارايه چندين ترانه...
دعوت به عنوان شاعر برگزيده حوزه شعر دفاع مقدس در جمع اهالي فرهنگ و هنر و ناشران دفاع مقدس در منزل رييس تشخيص مصلحت نظام در سال 91
انتشار ترانه هاي (ديار اميد) (يه چهار ديواري با تو)(مدارا) و(نجابت گل)...
دبير علمي جشنواره استاني شعر نور با محوريت بررسي آسيب هاي شعر انقلاب – ارديبهشت 93
داور جشنواره استاني شعر نور ارديبهشت 93
داور جشنواره استاني شعر مشكات بهمن 92 دانشگاه جامع
مدير عامل موسسه فرهنگي و هنري نوآموز كاوشگر
كانديد جشنواره کتاب قلم زرين در سال 93
كانديد جشنواره بين المللي شعر فجر در بخش شعر محاوره در سال 93
انتخاب به عنوان پنج بانوي برگزيده شهرستان در سال 92
برگزیده جشنواره کتاب انقلاب با مجموعه 6410 روز تنهایی زاهدان 93
برگزيده ششمين دوره جشنواره كتاب پروين اعتصامي با كتاب جاري تر از ونيز خرداد 94
چاپ پنجم كتاب انار سبز زيتون سرخ در دي 94
برگزیده دومين جشنواره كارشناسان فرهنگي با ميزباني وزارت علوم دي 94
دعوت به شعرخواني در سفرهاي برون مرزي جشنواره بين المللي شعر فجر توسط بنياد ادبيات داستاني ايرانيان در تاجيكستان بهمن 94
برگزیده جشنواره کتاب انقلاب با مجموعه عملوالصالحات من شعر است بهمن 94
دعوت به عنوان نویسنده کتاب دفاع مقدس با معرفی کتاب انار سبز،زیتون سرخ در جلسه کتاب خوان استان گیلان با حضور استاد سرهنگی مهر 95
برگزیده جشنواره بین المللی اشکواره بانوان عاشورایی آبان 95 حوزه هنری تهران
حضور در شب شعر مدافعان حرم به دعوت آستان قدس رضوی
چند مقاله و پایان نامه نیز با محوریت کتاب ایشان کار شده
اخیرا هم نمایشنامه لعیا به عنوان تنها نمایش نماینده گیلان در جشنواره تیاتر بسیج هنرمندان کشور در هفته پایانی بهمن ۹۶ در بندرعباس حضور خواهد داشت
تقدیم به دخترک پنج ساله ی پیرهن آبی
رو عرشه یه موشک می خواد پر بگیره
یه مادر لالایی رو از سر می گیره
بزار پلکات و روی هم تا بخوابی
سیاه چشم و ابرو، گلِ پیرهن آبی
می خوابی! خلیجه موهات موج داره
می شینی کنارم، موهات آبشاره
تو پلکات یه رویای شیرین می رقصه
رو موهات یه موگیر دلفین می رقصه
تو موهات شنا می کنه غرق می شه
که آروم بخوابه برای همیشه
بخواب با یه رویای آبی کنارم
می خوام روت چهل تیکه ی گل بزارم
بخواب تا که چشمات و رو غم ببندی
تو حتی توی خواب باید بخندی
رو عرشه یه موشک دل و زد به دریا
یه موگیر دلفین رها شد تو ابرا
نخواب پیرهن آبیِ گیسو خلیجی
باید چشمات و واکنی موخلیجی
چی گفتی به دریا که شلاق خورده
نهنگ از غمت خودکشی کرده مرده
چی گفتی که دریا هنوز گوشه گیره
سرش رو به صخره می کوبه می میره
می میره ولی زنده می شه دوباره
النگوت و می بینه دست ستاره
کسی که به قتل تو محکوم باشه
نمی خوام که یه لحظه آروم باشه
رو عرشه یه فرمانده با دستمالش
می خواد پاک کنه خون و از رو مدالش
#پونه_نیکوی_بندرانزلی
عرصه را تنگ مي كند برمن مهرباني و سربه زيري تو
من اسارت كشيده ام اما نه به اندازهي اسيري تو
آه اين موج نيست طوفان است همچو مويت جهان پريشان است
گيسوانت ميان مشت من است تازه پي مي برم به پيري تو
گونه هايت شبيه سيب گلاب بي نياز از شگرد رنگ و لعاب
بشكند دست من اگر انداخت نقش بر گونهي حريري تو
غرق در موج مي شوم هر بار مرگ مي بارد از در و ديوار
مثل طفلي كه خورده است زمين، چشم دارم به دستگيري تو
درد خوب است تا تو درماني، من كويرم ولي تو باراني
حال و روز مرا تو مي داني، به فداي تب كويري تو
#پونه_نیکوی
از کتاب #6410_روز_تنهایی
نشر #شهرستان_ادب
-------------------------------------
مرا به لحظه ای ببر که سرخ می شود انار
که سبز می شود زمین زیر پای چایکار
مرا به مسلخی مبر که دشنه را غلاف نیست
که رنج پوست کنده است از تنم شبیه مار
مرا به دوردست ها ببر به شوق پنجه ای
که شرح داده بوسه را برای سنگ های غار
مرا به بیشه ای ببر که چون شکنجه گاه نیست
به غایت گلوله ای که می گریزد از شکار
سپیده پنجه می کشد به #ظلمت_عبوس_شب
فروتنانه #ماه می رود به سمت آبشار
به انتظار ایستاده ام قبای گل به دوش
مرا به خانه ات ببر به آشیانه ی #بهار
بگو نگاه کن نگاه تا که چشم وا کنم
بگو بمیر تا که زیر پای تو هزار بار...
دریچه ای به روی #مرگ باز کن که خسته ام
برای دیدنت چقدر کوچک است این شیار
#پونه_نیکوی_بندرانزلی
من از این زندگی چه میخواهم جز تماشای آسمان با تو
زیر باران قدمزدن گاهی بیخبر بودن از زمان با تو
هست من هستیِ تو باشد و بس، بشنوم از لبت نفس به نفس
شور یک #عاشقانهٔ آرام فارغ از حرف این و آن با تو
از گلویم نمیرود پایین لقمههایی که بی تو میگیرم
ساده نگذر که فرق خواهد کرد طعم نان بی تو! طعم نان با تو!
من از این زندگی چه میخواهم؟ اتفاقی فقط تو را دیدن
ظهر در کوچه روبهرو بشوم زیر یک #چتر، ناگهان با تو
این پرستوی نام من هرروز از لبان تو آب مینوشد
تو صدا کن مرا که بسیار است فرق آوای دیگران با تو
چند سال است دوری از #باران، چند سال است دوری از لبخند
جنگ اینجا نشانده است مرا زیر سقفی در این جهان با تو
آه یک گوشه از جهان زخم است گسلی زیر پایمان پیداست
اندکی کاش مهربانتر بود، اندکی #جنگ مهربان با تو... #پونه_نیکوی
#۶۴۱۰روزتنهایی
#عاشقانه_های_جنگ
سازی بزن با رقص باران و کنارم باش
آیینه را در من برقصان و کنارم باش
نزدیک شو نزدیک شو با بوسه، باران را
روی لبان من بچسبان و کنارم باش
باران به جا آورده رسم پایکوبی را
آری تو هم دستی بجنبان و کنارم باش
انگورهای کنج پستو را شرابی کن
امشب خُم می را بجوشان و کنارم باش
من طاقت دوری ندارم عشق جان برگرد
انگشت هایم را بسوزان و کنارم باش
انگشتهایم را بسوزان تا که بنویسم
از جان من شمعی بیافشان و کنارم باش
من مو به مو دارم سخن ها نکته ها از عشق
چشمان مستم را بشوران و کنارم باش
بنشین دمی تا اینکه بنشینم کنار تو
بنشان مرا یا عشق! بنشان و کنارم باش
#پونه_نیکوی