23-11-2021، 13:14
نقد عقل محض
(ایدئالیسم استعلایی به عنوان کلید حل دیالکتیک جهان شناختی)
ما در مبحث حسیات استعلایی به کفایت اثبات کرده ایم که هر آنچه در مکان یا در زمان شهود شود در نتیجه همه ابژه های یک تجربه ی ممکن برای ما چیزی جز نمودها نیستند یعنی بازنمایی های محض هستند که چنان که بازنمایی میشوند یعنی به عنوان موجودات ممتد یا سلسله هایی از تغییرات بیرون از تفکرات ما هیچ وجود فی نفسه مستقری ندارند من این آموزه را ایدئالیسم استعلایی می نامم
فرد واقع گرا در معنای استعلایی کلمه این کیفیات حساسیت ما را به اشیایی فی نفسه مستقر تبدیل میکند و به این ترتیب بازنمایی محض را به اشیایی فی نفسه بدل میسازد
در حق ما بی انصافی خواهد شد اگر آن ایدئالیسم تجربی ای که دیگر مدت هاست بی آبرو شده به ما نسبت داده شود
زیرا ایدئالیسم تجربی اگرچه نوعی واقعیت خاص مکان را فرض میگیرد اما وجود موجودات ممتد را در آن انکار میکند یا حداقل مشکوک می یابد و در نتیجه در این خصوص هیچ تمایزی را که به شکلی رضایت بخش قابل اثبات باشد میان رویا و حقیقت نمی پذیرد تا آنجا که به نمودهای حس درونی در زمان مربوط است .
ایدئالیسم تجربی درباره آنها به عنوان اشیای واقعی هیچ مشکلی ندارد و در واقع حتی حکم میکند که این تجربه درونی است که بصورت منفرد وجود واقعی ابژه خود را فی نفسه با همه این تعینات زمانی به کفایت اثبات می کند..
من آموزه ایدئالیسم استعلایی را گاهی ایدئالیسم صوری نیز نامیده ام تا آن را از ایدئالیسم مادی متمایز کنم
یعنی از ایدئالیسم مرسومی که در وجود خود اشیای خارجی شک میکند یا وجودشان را انکار میکند .
در بسیاری از موارد بهتر است بجای ایدئالیسم استعلایی اصطلاح ایدئالیسم صوری استعمال شود تا از هر نوع سوفهمی اجتناب شود.
#کانت
#نقد_عقل_محض