01-04-2021، 17:53
حضور من برکت طلاست
ولی حیف حالا عظمت *
رو به بالا تووی زندونم دعا کردم
که خدا بهت رحم کنه بشی معاف از رزم
حضور من برکت طلاست
ولی حیف حالا عظمت *
پسر بدون کسی رو نمیشه راضی کرد
مخصوصا اونی که خودشو زده به خوابی تلخ
آخه اژدهایی رد نمیشه اشتباهی زد
مخصوصا وقتی عمدی میکنه ارتفاعی کم
اگه هنوز زنده ای چون که داری چنس
ولی من افتادم روی دوره ی گنده گ
مشت اول بهتر از توضیح جای جنگ
فوبیای رپو ولش بکن توهینات رو خط
برنمیداره همه بد روزگار و بنگ
منم اینجام تا بکنم هله هوله هارو دک
منو فرستادین بیرون با یه کوله بار درد
فهمیدم اینجام ایرانه ولی * بازیت هست
از پایین نظام آباد رسیدیم نیاوران
میدونیم عمیقا قابل هضم نبودیم برات
فکر میکنی بهت افتخار میکنه ایران الان
وقتی نمیدونی حتی بالا سری کیان برات
زئوس شدم تا براتون بیارم از صب
تا وقتی ب* میری بدونی که دیدارم شفاس
بحیی میشم سرتو درمیارم از آب
اون موقع تازه منو میبینی بم بگو سلام
از این به بعد ک* و ک* تنگ کن با انار
چون که باید بکشی این دردو تا کمال
میرینم به اصالت و شرمت و حیات
تو همونی که رو صلیب خورد مغزشو کلاغ
بدون ایده من مهم ترین چیزه
وقتی دارم میسازم به * مهره برای کیه
ولی اگه خودم خطا کنم مورد بررسیه
فقط ازم سوال نکن رضا کرس بعدی کیه
آلبوم شیش و هشت پس اونورم باشه تو دستش
پخشش هم نکرد ولی ماها یادمون هستش
ベ Finish Himペ پیشرو
میدیدم که سقف ایده هاتون چقدره
نمیتونی آر اند بی رو بچسبونی به رپت
میکنم شیره هاتون رو سمش
بهت تزریق میکنم تو ریه هاتو دردش
ماهم پای خاک خون دادیم
راستی بگو این عملیات جیوه هایی چنده
تیر بکشی فیتیله بش
توو دفتر آیندگانتون ک* بکشین
من با چیپ کاری میکنم که جیغ بکشی
اون واسه کاسبا میخونه تا ریز بره دیو
تووم روشن شده روح داوینچی
نمیتونی بخوری رو ک* ما ویسکی
جوجه لاتیشو پُر نکن تو تو تهرانم هیچی نیستی
حالا ما تو کارگاه خودمون یه پایی سی بی تیم
تو پشت سنگر رئیس ایست بازرسیها میگیری بیسیم
اون یکیتون هم تو فکر رابطه با جیگیلی جیگیل
یکی نیست بهت بگه گوشه سییلتو بچین
تیریپشو ببین قبل لایو ها گریمتو بگیر
زیر پاهام خفه شدی دستو پا نزن
تو دنبال قلمی ولی من عصارشم
رپ خفه کرده منو ولی با نفس
هنوز دارم حس میکنم این سگو دم
دامنم سر دامنه َم و نوک قله در اقامتم
خودم و پرتاب میکنم وقتی همه با منن
زاخارا رنده میشن وقتی توو پَر و پا منن
بگو چه حسی داری هرجا میری همه جا منم
دارم رو صورت تو میکشم یه قمه با قلم
کله آهنی ام سر ساعت دم گاه منم
منم اندازه خودم *
ولی اونقدر مردم و میگم خودمو جریمه میکنم و قبضمو میدم
قدیما واسه دکترم جدا رو تخت منو میبست
حالا تخت پادشاهیم رو میشکنم خدا میشم
دارم از خدا میگیرم و بازم به خدا میدم
این کیسه هایی ام که جلوم گذاشتین هم خوراکین؟
مثل پفک نمکی پف و قدرت الکی
یه بار دیگه گه بخوری زدم محکم تر از این
محرض عوضی قیلی ویلی میری دیدی فیلیپینی شدی
پیریز ایلیکتیریکی هم که میگفتی ادیسونی
سریال جدید تو اولین اپیزودین
اول صفِشونی تو دولت پر از امید
هر دَقَت همپَرِشونی فکر کردی ما خُلیم
خیلی ها دستشونو بریدن ما میوه خوری
سالاد چیه فقط باید چایی درست کنی
خ* باید بری جایی کل*ت کنی
خ* ما حرومه تو دهن کروکدیل آآآ
من با سیاسی ها قاطی نمیشم
اگه پاش برسه با ریاضیات آگاهی میدم
نمیتونن تو منطقه من ماهی بگیرن
خودشون نقشه نکشیدنشون تو زاویه دیدم
بار چندمه کنارتون حاجیو دیدم
امثال اون آدمای لاشی بی درد
همونا که زندگیشون تاریک و بی حده
ولی وقتی میرن بالا میره ناجیه توو قبر
عزمتون جزم دمتون گرم بگو همتون رو هم قیمتتون چند؟
رد داره میزنه به قلبمون چنگ
یادم نمیره اون روزی که دستمونو بستن
حکایتت حکایت پهلوون پنبست
اینا همه جوره بستن در * مرکز
برا بالشت زیر سرشون پَرِمون رو کندن
به زودی هم میزنن یه قهوه خونه لندن
آماده نشستیم برا سلابه کردن
مگر اینکه جبرعیل از خدا باز خدا ببخشد
وگرنه من خوب میدونم داداش کجائه مقصد
با هم هم مسیریم تا برسیم دو راهی برزخ
هه هه تا برزخ زخمت میکنم واستا تماشا کن
ولی حیف حالا عظمت *
رو به بالا تووی زندونم دعا کردم
که خدا بهت رحم کنه بشی معاف از رزم
حضور من برکت طلاست
ولی حیف حالا عظمت *
پسر بدون کسی رو نمیشه راضی کرد
مخصوصا اونی که خودشو زده به خوابی تلخ
آخه اژدهایی رد نمیشه اشتباهی زد
مخصوصا وقتی عمدی میکنه ارتفاعی کم
اگه هنوز زنده ای چون که داری چنس
ولی من افتادم روی دوره ی گنده گ
مشت اول بهتر از توضیح جای جنگ
فوبیای رپو ولش بکن توهینات رو خط
برنمیداره همه بد روزگار و بنگ
منم اینجام تا بکنم هله هوله هارو دک
منو فرستادین بیرون با یه کوله بار درد
فهمیدم اینجام ایرانه ولی * بازیت هست
از پایین نظام آباد رسیدیم نیاوران
میدونیم عمیقا قابل هضم نبودیم برات
فکر میکنی بهت افتخار میکنه ایران الان
وقتی نمیدونی حتی بالا سری کیان برات
زئوس شدم تا براتون بیارم از صب
تا وقتی ب* میری بدونی که دیدارم شفاس
بحیی میشم سرتو درمیارم از آب
اون موقع تازه منو میبینی بم بگو سلام
از این به بعد ک* و ک* تنگ کن با انار
چون که باید بکشی این دردو تا کمال
میرینم به اصالت و شرمت و حیات
تو همونی که رو صلیب خورد مغزشو کلاغ
بدون ایده من مهم ترین چیزه
وقتی دارم میسازم به * مهره برای کیه
ولی اگه خودم خطا کنم مورد بررسیه
فقط ازم سوال نکن رضا کرس بعدی کیه
آلبوم شیش و هشت پس اونورم باشه تو دستش
پخشش هم نکرد ولی ماها یادمون هستش
ベ Finish Himペ پیشرو
میدیدم که سقف ایده هاتون چقدره
نمیتونی آر اند بی رو بچسبونی به رپت
میکنم شیره هاتون رو سمش
بهت تزریق میکنم تو ریه هاتو دردش
ماهم پای خاک خون دادیم
راستی بگو این عملیات جیوه هایی چنده
تیر بکشی فیتیله بش
توو دفتر آیندگانتون ک* بکشین
من با چیپ کاری میکنم که جیغ بکشی
اون واسه کاسبا میخونه تا ریز بره دیو
تووم روشن شده روح داوینچی
نمیتونی بخوری رو ک* ما ویسکی
جوجه لاتیشو پُر نکن تو تو تهرانم هیچی نیستی
حالا ما تو کارگاه خودمون یه پایی سی بی تیم
تو پشت سنگر رئیس ایست بازرسیها میگیری بیسیم
اون یکیتون هم تو فکر رابطه با جیگیلی جیگیل
یکی نیست بهت بگه گوشه سییلتو بچین
تیریپشو ببین قبل لایو ها گریمتو بگیر
زیر پاهام خفه شدی دستو پا نزن
تو دنبال قلمی ولی من عصارشم
رپ خفه کرده منو ولی با نفس
هنوز دارم حس میکنم این سگو دم
دامنم سر دامنه َم و نوک قله در اقامتم
خودم و پرتاب میکنم وقتی همه با منن
زاخارا رنده میشن وقتی توو پَر و پا منن
بگو چه حسی داری هرجا میری همه جا منم
دارم رو صورت تو میکشم یه قمه با قلم
کله آهنی ام سر ساعت دم گاه منم
منم اندازه خودم *
ولی اونقدر مردم و میگم خودمو جریمه میکنم و قبضمو میدم
قدیما واسه دکترم جدا رو تخت منو میبست
حالا تخت پادشاهیم رو میشکنم خدا میشم
دارم از خدا میگیرم و بازم به خدا میدم
این کیسه هایی ام که جلوم گذاشتین هم خوراکین؟
مثل پفک نمکی پف و قدرت الکی
یه بار دیگه گه بخوری زدم محکم تر از این
محرض عوضی قیلی ویلی میری دیدی فیلیپینی شدی
پیریز ایلیکتیریکی هم که میگفتی ادیسونی
سریال جدید تو اولین اپیزودین
اول صفِشونی تو دولت پر از امید
هر دَقَت همپَرِشونی فکر کردی ما خُلیم
خیلی ها دستشونو بریدن ما میوه خوری
سالاد چیه فقط باید چایی درست کنی
خ* باید بری جایی کل*ت کنی
خ* ما حرومه تو دهن کروکدیل آآآ
من با سیاسی ها قاطی نمیشم
اگه پاش برسه با ریاضیات آگاهی میدم
نمیتونن تو منطقه من ماهی بگیرن
خودشون نقشه نکشیدنشون تو زاویه دیدم
بار چندمه کنارتون حاجیو دیدم
امثال اون آدمای لاشی بی درد
همونا که زندگیشون تاریک و بی حده
ولی وقتی میرن بالا میره ناجیه توو قبر
عزمتون جزم دمتون گرم بگو همتون رو هم قیمتتون چند؟
رد داره میزنه به قلبمون چنگ
یادم نمیره اون روزی که دستمونو بستن
حکایتت حکایت پهلوون پنبست
اینا همه جوره بستن در * مرکز
برا بالشت زیر سرشون پَرِمون رو کندن
به زودی هم میزنن یه قهوه خونه لندن
آماده نشستیم برا سلابه کردن
مگر اینکه جبرعیل از خدا باز خدا ببخشد
وگرنه من خوب میدونم داداش کجائه مقصد
با هم هم مسیریم تا برسیم دو راهی برزخ
هه هه تا برزخ زخمت میکنم واستا تماشا کن