01-12-2020، 13:24
در ۱۱ نوامبر سال ۱۹۱۸ میلادی امپراتور اتریش کارل اول (اتریش) از سلطنت کنارهگیری نمود و روز بعد مجلس ملی موقت، رژیم جمهوری را در اتریش اعلام نمود. این رژیم توسط انگلبرت دلفوس از هم پاشید و به دولت فدرال اتریش تغییر یافت.نقشه اتریش قبل از تشکیل جمهوری
چهار ماه پس از این که جمهوری اتریش اعلام موجودیت کرد، مجلس اتریش کارل زایتس را در ۵ مارس ۱۹۱۹ به عنوان رئیسجمهور اتریش معرفی کرد. گرچه او پس از یک سال در ۹ دسامبر ۱۹۲۰ استعفا داد.
اولین روزهای جمهوری با اقتصاد ورشکسته و مشکلات فراوان آغاز گشت. مرزهای جدید بهوجود آمده در مجارستان، یوگسلاوی و چکاسلواکی بر روی اتریش بسته شدند. در وین، شهری که روزی به زیباترین و مرفهترین شهر اروپا شهره بود، مواد غذایی کمیاب و امراض عفونی بیداد میکرد. بخش کمدرآمد مردم شهر از بلاهای ناشی از شکست و پایان جنگ جهانی اول آسیب فراوان دیدند. تشکیل رژیم دیکتاتوری در ایتالیا، در همسایگی اتریش بر مشکلات اقتصادی و سیاسی جمهوری نوپا افزود. کشمکشهای سیاسی میان احزاب سوسیال دمکرات و سوسیال مسیحی دامنه مشکلات را بیش از پیش گسترش داد.قانون اساسی دو مجلس را تشکیل میداد که شامل مجلس ایالتهای فدرال و مجلس ملی اتریش میشد و نمایندگان در انتخابات جهانی انتخاب شدند. رئیسجمهور فدرال برای یک دوره چهار ساله در جلسه ای کامل از هر دو مجلس انتخاب میشد، در حالی که صدراعظم اتریش توسط مردم انتخاب میشد. هنگامی که هیچ حزب سیاسی اکثریت پارلمانی را به دست نیاورد، اتریش توسط ائتلافهای حزب محافظه کار دموکرات و حزب سوسیال دموکرات اتریش تحت حمایت قرار گرفت که محافظه کار تر از نخستین حکومت سوسیال دموکرات کارل رنر در سال ۱۹۱۹–۱۹۲۰ بود.
پس از سال ۱۹۲۰، دولت اتریش تحت سلطه حزب سوسیال دموکراتیک روابط نزدیک با کلیسای کاتولیک رومی را حفظ کرد. نخستین صدراعظم این حزب، ایگناتس زایپل، در ماه مه ۱۹۲۲ به قدرت رسید و تلاش کرد تا یک اتحاد سیاسی بین حزب کارگران و کلیسای کاتولیک رومی ایجاد کند.
پس از انتخابات مجلس در ۱۷ اکتبر ۱۹۲۰، سوسیال دموکراتها اکثریت پارلمان را از دست دادند و دیگر نتوانستند آن را بدست بیاورند. در همان سال میشائل هاینیش به عنوان رئیسجمهور انتخاب شد. پس از انتخابات اکتبر ۱۹۲۴، ایگناتس زایپل قدرت را از داست و در نوامبر ۱۹۲۴، رودلف رامک به عنوان صدر اعظم انتخاب شد.
در دسامبر ۱۹۲۸، ویلهلم میکلاس به عنوان رئیسجمهور فدرال انتخاب شد و در ۷ دسامبر سال ۱۹۲۹ قانون اساسی اصلاح شد و حقوق پارلمان کاهش داده شد. پس از انتخابات قانون اساسی سال ۱۹۳۰، سوسیال دموکراتها به عنوان بزرگترین حزب با ۷۲ کرسی ظاهر شدند اما اتو اندر صدراعظم جمهوری، یک دولت ائتلافی بدون آنها ایجاد کرد.علیرغم اینکه کشور دارای یک حزب سیاسی ثابت و قدرتمند بود، سیاستهای این کشور خشونتآمیز بود؛ نیروهای شبه نظامی سیاسی سوسیال دموکرات با سوسیال مسیحیها همدست شدند. بدین ترتیب این کشور بین حزب محافظه کار دموکرات و حزب سوسیال دموکرات تقسیم شد.
در سال ۱۹۲۷، در طی یک درگیری سیاسی در وین، یک مرد و یک کودک توسط چند فرد سوسیال دموکرات کشته شدند. در ۱۴ ژوئیه ۱۹۲۷ تیراندازان تبرئه شدند و دموکراتها دست به یک اعتراض بزرگ زدند که در آن ساختمان وزارت دادگستری سوزانده شد. برای بازگرداندن نظم پلیس و ارتش با دموکراتها در گیر شدند و ۸۹ نفر را کشتند و ۶۰۰ نفر را زخمی کردند. اعتراض عظیم به عنوان قیام ژوئیه ۱۹۲۷ شناخته شدهاست. از طرف دیگر سوسیال دموکراتها خواستار اعتصاب عمومی شدند که چهار روز طول کشید.پس از وقایع ۱۹۲۷، عناصر محافظه کار قوی تر شد و خشونت در اتریش تا اوایل دهه ۱۹۳۰ ادامه یافت. انگلبرت دلفوس از حزب سوسیال مسیحی در ۲۰ می ۱۹۳۲ در اتریش قدرت گرفت و اتریش را به سوی دیکتاتوری، تمرکز و فاشیسم حرکت داد، بخشی از این کار به این دلیل بود که ایتالیا فاشیست قویترین متحد بینالمللی در برابر آلمان بود. در ماه مارس ۱۹۳۳، دولفوس از اشتباه در یک لایحه در مجلس استفاده کرد و کابینه وی رای شورای ملی را رد کرد و اعلام کرد که پارلمان کار خود را متوقف کردهاست. بدین وسیله از قدرت رئیسجمهور فدرال به شدت کاسته شد به طوری که اکثر قدرت به دست انگلبرت دلفوس افتاد.
دولت در حال رقابت با حزب نازیهای رو به رشد اتریش بود که خواهان پیوستن اتریش به آلمان بودند. انگلبرت دلفوس وابستگی هویت اتریش به کلیسای کاتولیک رومی را به عنوان وسیله ای برای نشان دادن این که این موضوع دلیلی است که چرا اتریش نباید به آلمان که پیروی کلیسای پروتستان است بپیوندد.
خشونت سیاسی در جنگ داخلی اتریش در فوریه ۱۹۳۴، بین نازیها، سوسیال دموکراتها و نیروهای دولتی افزایش یافت. در روز ۱ ماه مه ۱۹۳۴، دلفوس یک دولت حزبی را به رهبری جبهه حامی خود به وجود آورد و قانون اساسی ایجاد کرد. نام کشور از «جمهوری اتریش» به «دولت فدرال اتریش» تغییر یافت. پرچم، کت و شلوار و سرود نیز تغییر یافتند. بدین ترتیب کار جمهوری اول اتریش بعد از ۱۵ سال به پایان رسید.
فدرالیسم و قدرتهای کنترل شورای فدرال محدود شد، در حالی که انتخابات شورای ملی لغو شد، و اعضای آن توسط چهار شورای غیرانتفاعی، شرکتهای بزرگ مدنی، شورای دولتی، شورای فرهنگ فدرال، فدرال شورای اقتصادی و شورای ایالت، انتخاب میشدند. در عمل همه قوانین و قرار ملاقاتها از سوی فرمان رئیس دولت فدرال اجرا میشد.
چهار ماه پس از این که جمهوری اتریش اعلام موجودیت کرد، مجلس اتریش کارل زایتس را در ۵ مارس ۱۹۱۹ به عنوان رئیسجمهور اتریش معرفی کرد. گرچه او پس از یک سال در ۹ دسامبر ۱۹۲۰ استعفا داد.
اولین روزهای جمهوری با اقتصاد ورشکسته و مشکلات فراوان آغاز گشت. مرزهای جدید بهوجود آمده در مجارستان، یوگسلاوی و چکاسلواکی بر روی اتریش بسته شدند. در وین، شهری که روزی به زیباترین و مرفهترین شهر اروپا شهره بود، مواد غذایی کمیاب و امراض عفونی بیداد میکرد. بخش کمدرآمد مردم شهر از بلاهای ناشی از شکست و پایان جنگ جهانی اول آسیب فراوان دیدند. تشکیل رژیم دیکتاتوری در ایتالیا، در همسایگی اتریش بر مشکلات اقتصادی و سیاسی جمهوری نوپا افزود. کشمکشهای سیاسی میان احزاب سوسیال دمکرات و سوسیال مسیحی دامنه مشکلات را بیش از پیش گسترش داد.قانون اساسی دو مجلس را تشکیل میداد که شامل مجلس ایالتهای فدرال و مجلس ملی اتریش میشد و نمایندگان در انتخابات جهانی انتخاب شدند. رئیسجمهور فدرال برای یک دوره چهار ساله در جلسه ای کامل از هر دو مجلس انتخاب میشد، در حالی که صدراعظم اتریش توسط مردم انتخاب میشد. هنگامی که هیچ حزب سیاسی اکثریت پارلمانی را به دست نیاورد، اتریش توسط ائتلافهای حزب محافظه کار دموکرات و حزب سوسیال دموکرات اتریش تحت حمایت قرار گرفت که محافظه کار تر از نخستین حکومت سوسیال دموکرات کارل رنر در سال ۱۹۱۹–۱۹۲۰ بود.
پس از سال ۱۹۲۰، دولت اتریش تحت سلطه حزب سوسیال دموکراتیک روابط نزدیک با کلیسای کاتولیک رومی را حفظ کرد. نخستین صدراعظم این حزب، ایگناتس زایپل، در ماه مه ۱۹۲۲ به قدرت رسید و تلاش کرد تا یک اتحاد سیاسی بین حزب کارگران و کلیسای کاتولیک رومی ایجاد کند.
پس از انتخابات مجلس در ۱۷ اکتبر ۱۹۲۰، سوسیال دموکراتها اکثریت پارلمان را از دست دادند و دیگر نتوانستند آن را بدست بیاورند. در همان سال میشائل هاینیش به عنوان رئیسجمهور انتخاب شد. پس از انتخابات اکتبر ۱۹۲۴، ایگناتس زایپل قدرت را از داست و در نوامبر ۱۹۲۴، رودلف رامک به عنوان صدر اعظم انتخاب شد.
در دسامبر ۱۹۲۸، ویلهلم میکلاس به عنوان رئیسجمهور فدرال انتخاب شد و در ۷ دسامبر سال ۱۹۲۹ قانون اساسی اصلاح شد و حقوق پارلمان کاهش داده شد. پس از انتخابات قانون اساسی سال ۱۹۳۰، سوسیال دموکراتها به عنوان بزرگترین حزب با ۷۲ کرسی ظاهر شدند اما اتو اندر صدراعظم جمهوری، یک دولت ائتلافی بدون آنها ایجاد کرد.علیرغم اینکه کشور دارای یک حزب سیاسی ثابت و قدرتمند بود، سیاستهای این کشور خشونتآمیز بود؛ نیروهای شبه نظامی سیاسی سوسیال دموکرات با سوسیال مسیحیها همدست شدند. بدین ترتیب این کشور بین حزب محافظه کار دموکرات و حزب سوسیال دموکرات تقسیم شد.
در سال ۱۹۲۷، در طی یک درگیری سیاسی در وین، یک مرد و یک کودک توسط چند فرد سوسیال دموکرات کشته شدند. در ۱۴ ژوئیه ۱۹۲۷ تیراندازان تبرئه شدند و دموکراتها دست به یک اعتراض بزرگ زدند که در آن ساختمان وزارت دادگستری سوزانده شد. برای بازگرداندن نظم پلیس و ارتش با دموکراتها در گیر شدند و ۸۹ نفر را کشتند و ۶۰۰ نفر را زخمی کردند. اعتراض عظیم به عنوان قیام ژوئیه ۱۹۲۷ شناخته شدهاست. از طرف دیگر سوسیال دموکراتها خواستار اعتصاب عمومی شدند که چهار روز طول کشید.پس از وقایع ۱۹۲۷، عناصر محافظه کار قوی تر شد و خشونت در اتریش تا اوایل دهه ۱۹۳۰ ادامه یافت. انگلبرت دلفوس از حزب سوسیال مسیحی در ۲۰ می ۱۹۳۲ در اتریش قدرت گرفت و اتریش را به سوی دیکتاتوری، تمرکز و فاشیسم حرکت داد، بخشی از این کار به این دلیل بود که ایتالیا فاشیست قویترین متحد بینالمللی در برابر آلمان بود. در ماه مارس ۱۹۳۳، دولفوس از اشتباه در یک لایحه در مجلس استفاده کرد و کابینه وی رای شورای ملی را رد کرد و اعلام کرد که پارلمان کار خود را متوقف کردهاست. بدین وسیله از قدرت رئیسجمهور فدرال به شدت کاسته شد به طوری که اکثر قدرت به دست انگلبرت دلفوس افتاد.
دولت در حال رقابت با حزب نازیهای رو به رشد اتریش بود که خواهان پیوستن اتریش به آلمان بودند. انگلبرت دلفوس وابستگی هویت اتریش به کلیسای کاتولیک رومی را به عنوان وسیله ای برای نشان دادن این که این موضوع دلیلی است که چرا اتریش نباید به آلمان که پیروی کلیسای پروتستان است بپیوندد.
خشونت سیاسی در جنگ داخلی اتریش در فوریه ۱۹۳۴، بین نازیها، سوسیال دموکراتها و نیروهای دولتی افزایش یافت. در روز ۱ ماه مه ۱۹۳۴، دلفوس یک دولت حزبی را به رهبری جبهه حامی خود به وجود آورد و قانون اساسی ایجاد کرد. نام کشور از «جمهوری اتریش» به «دولت فدرال اتریش» تغییر یافت. پرچم، کت و شلوار و سرود نیز تغییر یافتند. بدین ترتیب کار جمهوری اول اتریش بعد از ۱۵ سال به پایان رسید.
فدرالیسم و قدرتهای کنترل شورای فدرال محدود شد، در حالی که انتخابات شورای ملی لغو شد، و اعضای آن توسط چهار شورای غیرانتفاعی، شرکتهای بزرگ مدنی، شورای دولتی، شورای فرهنگ فدرال، فدرال شورای اقتصادی و شورای ایالت، انتخاب میشدند. در عمل همه قوانین و قرار ملاقاتها از سوی فرمان رئیس دولت فدرال اجرا میشد.